وبلاگ پرورش افکار

برترین مجموعه آموزش قانون جذب

وبلاگ پرورش افکار

برترین مجموعه آموزش قانون جذب

پرورش افکار، بی شک برترین مجموعه آموزش قانون جذب و موفقیت همیشگی در عرصه کسب و کار و روابط با دیگران است.
سعی کرده‌ایم مقالات مفید و به روز را در این قسمت از سایت پرورش افکار به صورت رایگان در اختیار شما قرار دهیم. تمام تلاش تیم توانمند پرورش افکار جمع آوری کامل ترین بانک مقالات برای شما دوستداران علوم ذهنی است.
آرزوی امیر شریفی درخشش ایران و ایرانیان است و پرورش افکار وسیله ما برای رسیدن به این هدف …

  • ۰
  • ۰


برای رسیدن به موفقیت,رسیدن به موفقیت,مشکلات کسب و کار

چگونه از سختی های کسب و کار خود درس بگیریم

رهبران هیچ گاه از واژه شکست استفاده نمی کنند. آن ها هیچ گاه به شکست فکر نمی کنند. آن ها درس های ارزشمند، تجربه های یادگیری و عقب نشینی های مموقتی را می شناسند، اما آن ها را شکست نمی دانند. بنا به گفته اوریسون سوئت ماردن، نویسنده انگیزشی «برای فردی که قدرتش را می شناسد و نمی داند کی ضربه خواهد خورد، شکستی وجود ندارد. برای تلاش هدفمند و خواسته شدید، هیچ شکستی وجود ندارد. برای فردی که پس از هر بار افتادن از جای برمی خیزد و مانند توپ لاستیکی برمی گردد و وقتی همه تسلیم شده اند، مقاومت می کند؛ زمانی هم که همه برمی گردند، به راه خود ادامه می دهد، هیچ شکستی وجود ندارد».

سال ها پیش یک مدیر جوان از توماس جی واتسون مدیر آی. بی. ام پرسید که چطور می توانم در کارم سریع تر پیشرفت کنم و به موفقیت در کسب و کار خود دست پیدا کنم؟ واتسون پاسخ داد «نرخ شکستت را دو برابر کن». به عبارت دیگر، هرچه بیشتر شکست بخورید و درس بیاموزید، سریع تر موفق خواهید شد.

  • ۰
  • ۰

پرسش و پاسخ های امیر شریفی در مورد قانون جذب,قانون جذب دو

پادکست نظر امیر شریفی در مورد رفع مشکلات جسمی با قانون جذب


چگونه با قانون جذب مشکلات جسمی خود را برطرف کنیم؟

دوستان عزیز سایت پرورش افکار با سری دیگری از پرسش و پاسخ های امیر شریفی در مورد قانون جذب در خدمت شما هستیم. لازم به ذکر است که فایل صوتی کامل این پرسش و پاسخ هم در همین مقاله موجود است که می توانید از آن استفاده کنید. لطفا در ادامه با ما همراه باشید.

سوال: به دلیل مشکل جسمی از خواستگار می ترسیدم، اما با فایل های آموزش قانون جذب شما دیدم را عوض کردم. حالا می خواهم با آگاهی و بدون ترس همسرم را جذب کنم. مرا راهنمایی کنید

اینجا یک مسئله وجود دارد. شما که خودتان از خواستگار فرار می کردید، الان به شجاعتی دست پیدا کردید که می گویید می خواهید همسرتان را با ویژگی ها و یک شغل خاص جذب کنید و این واقعا جای تبریک دارد. در این مورد باید بگویم که ارتعاش پله ای است و کم کم باید به خورد پوست و استخوان ما برود. بگذارید با یه مثال به شما توضیح بدهم.

کسی که 20 سال روی ذهن خود کار کرده، مثلا از امروز تصمیم می گیرد که دیگر هیچ تمرین قانون جذبی را انجام ندهد. و در مورد اتفاقاتی که پیش می آید حس خود را خوب نکند؛ مطمئن باشید که روابط، جذب ثروت، سلامتی و تمامی موارد این آدم در حالت عادی 20 برابر بهتر از یک آدم معمولی خواهد بود. به این خاطر که ذهن او دیگر برنامه ریزی شده است. او پله پله به مدت 20 سال بالا آمده و اگر یک مدت نخواهد تمرینات قانون جذبی انجام دهد، باز هم پله پله پایین می آید.

  • ۰
  • ۰

از بین بردن اعتیاد,راهکار کنترل ذهن,ضمیر ناخودآگاه

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 6 امتیاز : 4]

راهکار کنترل ذهن برای رها شدن از اعتیاد و عادت بد (قانون جذب)

در هر مسئله ای راه حلی وجود دارد و پاسخ هر مشکلی در خود آن قرار دارد. اگر با موقعیت سختی مواجه شدید و راه به جایی نبردید و حیران و سرگردان شدید، بهترین راه این است که به خودتان بگویید هوش بیکران موجود در ضمیر ناخودآگاه هرکس از همه چیز آگاه است، همه چیز را می بیند، جواب هر مسئله ای را می داند و آن را برای شما فاش می کند.

چگونگی آزاد ساختن خود از اعتیاد و عادات بد

هرکسی قادر است ایده آرامش روح را در خود به وجود آورد، به گونه ای که در اعماق ضمیر ناخودآگاه او جای بگیرد. در صورتی که این ایده از توان کافی برخوردار باشد، بر اساس قانون جذب قادر خواهد بود که صاحب خود را از شر اعتیاد و عادات بد نجات دهد.

با پیدا کردن برداشت و معیارهای نوین و ارسال پیام های واقعی به ضمیر ناخودآگاه، طرز تلقی قبلی از بین خواهد رفت و دیدگاه جدیدی جای آن را خواهد گرفت.

هرگز نباید از یاد ببریم که برای نجات پیدا کردن از آفت اعتیاد و عادات بد، شرط اصلی تمایل و خواستن است و اگر این خواسته درونی به آن حد برسد که تصمیم به خلاصی از اعتیاد گرفته شود، ایراداتی که بر سر آزادسازی کامل به وجود می آید، از بین خواهد رفت.

فکر هرکس در مورد هر موضوع مشخص که در ذهن متمرکز شود، آن را در ضمیر ناخودآگاه می نشاند و توسعه می دهد. برای مثال اگر در مورد آرامش روح و برداشت رها شدن از قید اعتیاد و عادت بد، ایده ای به ذهن خود بدهید و اگر فکرتان را در این راستا نگاه دارید، بر اساس قانون جذب احساسات و هیجاناتی در شما بروز خواهند کرد که رفته رفته ایده آزادسازی و آرامش را پذیرا خواهید شد.

از بین بردن اعتیاد,راهکار کنترل ذهن,ضمیر ناخودآگاه

علت بروز اعتیاد و عادات بد

علت به وجود آمدن اعتیاد و عادات بد نحوه تفکر منفی و مخرب است، به خاطر این که همان طور که اشاره کردیم، شما بر اساس اندیشه ای که سر دارید، خودتان و شخصیتتان را می سازید. اعتیاد و عادات بد در پس عقده حقارت، کوته فکری و شکست و ناامیدی همراه با حس خصومت شدید به وجود می آید.

  • ۰
  • ۰


بر اساس قانون جذب,دستیابی به خواسته ها,قانون جذب دو

لطفا به این مطلب رای دهید
رای شما ثبت شد

چگونه از تمرکز خود برای دستیابی به خواسته ها استفاده کنیم

هرکسی که احساس خوبی داشته باشد، بر اساس قانون جذب خود به خود سرحال می شود. به همین خاطر خیلی مهم است که وقتی حال خوشی ندارید و یا حتی نمی خواهید خوش باشید، بتوانید احساس خوشی پیدا کنید. شما می توانید با استفاده از جسم خود به عنوان ابزاری برای تغییر به این امر دست پیدا کنید. شما زمانی که قادر باشید حالت جسمی مرتبط با وضعیت روحی خاصی را تشخیص دهید، می توانید از آن استفاده کنید تا به حالت روحی دلخواه تان برسید و موفقیت در زندگی را تجربه نمایید.

ما انسان ها برای رسیدن به موفقیت در زندگی باید الگوهای محرک به وجود آوریم که در ما اعتماد به نفس، قدرت، انعطاف پذیری، نیروی فردی و نشاط به وجود آورند. همیشه این را به خاطر داشته باشید که فقدان حرکت موجب رکود می شود. مثلا فرد مسنی را در نظر بگیرید که به ندرت از منزل خارج می شود. پیری به دلیل بالا رفتن سن نیست؛ بلکه عدم تحرک با خودش پیری به دنبال دارد و نهایت بی تحرکی مرگ است.

بر اساس قانون جذب,دستیابی به خواسته ها,قانون جذب دو

به نظر شما اگر بخواهید می توانید در یک لحظه دچار افسردگی شوید؟

بدون شک می توانید این کار را انجام دهید. فقط کافی است یکی از وقایع دردناک گذشته تان را به خاطر آورید. همه ما در زندگی خاطرات ناخوشایندی داریم. اگر توجه خود را کاملا به این خاطرات دردناک معطوف کنید، آن را در ذهن تان مجسم کرده و روی آن تمرکز نمایید، طول نخواهد کشید که بار دیگر آن درد و رنج را احساس می کنید.

  • ۰
  • ۰

دوره آموزش قانون جذب,قانون جذب دو

پادکست بخشش در قانون جذب از نگاه امیر شریفی


پاسخ های امیر شریفی به سوالات شما در مورد قانون جذب

دوستان عزیز سایت پرورش افکار با سری دیگری از پرسش و پاسخ های امیر شریفی در مورد قانون جذب با شما همراه هستیم. لطفا در ادامه با ما همراه باشید.

سوال: دو تا از استادانم جلوی دیگران خیلی بد با من برخورد کردند و دلم را شکستند. آیا خودم این ها را جذب کرده ام؟ با این حال آن ها را بخشیدم، ولی از خدا می خواهم که جواب آن ها را بدهد.

این که شما بگویید او را بخشیدم ولی از خدا می خواهم که جوابش را بدهد به هیچ وجه بخشش نیست. ولی وقتی بگویید من که تو را بخشیدم ان شا الله که عاقبت به خیر بشوی، این می شود بخشش. مطمئن باشید که این نوع بخشیدن بر اساس قانون جذب برای خود شما خوب است؛ به این خاطر که آن بنده خدا چه او را ببخشید و چه نبخشید اصلا متوجه نمی شود.

دوم این که اگر می خواهید احساس تان خوب باشد، تا جایی که می توانید توقع خود را از مردم پایین بیاورید. هیچ توقعی از آن ها نداشته باشید. منظور من این نیست که هیچ کاری انجام ندهید. مثلا من اگر در دنیای واقعی بخواهم ارتباطم را با کسی قطع کنم، به او زنگ نمی زنم و رابطه ام را با او قطع می کنم. ولی دیگر پشت سر او نه حرف می زنم و نه در موردش فکر بد می کنم و تلاش می کنم که با او بجنگم.

شما تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که مردم را انتخاب کنید. این که می خواهید به این استادتان توجه کنید یا نه. ولی این که بخواهید آن شخص، آن گونه که شما می خواهید رفتار کند، این با هنر پذیرشی که استر هیکس می گوید خیلی متفاوت است.

  • ۰
  • ۰

یک قدم کوچک برای موفقیت در کسب و کار

افراد موفق,برای موفقیت در کسب و کار,رسیدن به موفقیت
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 2 امتیاز : 5]

تاثیر شگفت انگیز قدم های کوچک در موفقیت انسان های بزرگ

دوستان عزیز سایت پرورش افکار برای بیان بهتر موضوع «یک قدم کوچک برای موفقیت در کسب و کار»، ابتدا قصد داریم یک داستان جالب برایتان تعریف کنیم. با ما همراه باشید.

کشاورز پیری متوجه شد که دیگر توانایی اداره و مراقبت از مزرعه اش را ندارد و تصمیم گرفت این کار به دو پسر جوانش واگذار کند. هنگامی که بحث و جدل پسرانش را بر سر قبول این مسئولیت دید، به آن ها گفت: «مزرعه به پسر جوان تر تعلق دارد.»

پسر بزرگتر بسیار ناراحت و عصبانی شد و گفت: «چگونه می توانی مزرعه را به من ندهی؟ من مدت زمان طولانی تری اینجا کار کرده ام.» پدر صبورانه کمی فکر کرد؛ سپس گفت: «خب، تو باید کاری برای من انجام دهی. من به سرمایه بیشتری احتیاج دارم. می خواهم که به مزرعه «سیبی» بروی و ببینی که آیا گاوی برای فروش دارند؟» پسر بزرگتر زودتر برگشت و گزارش داد که آن ها 6 گاو برای فروش دارند.

پدر با مهربانی از پسر بزرگتر برای کارش تشکر کرد. سپس رو به پسر کوچک تر کرد و گفت: «تو باید برای من کاری انجام بدهی. من به سرمایه بیشتری احتیاج دارم. می خواهم که به مزرعه سیبی بروی و ببینی که آیا گاوی برای فروش دارند؟»

پسر جوان تر کاری که پدر از او خواسته بود را انجام داد. کمی بعد، او بازگشت و گزارش داد: پدر «سیبی» 6 گاو برای فروش دارد. هر گاو 2000 روپیه قیمت دارد. اگر ما بخواهیم که بیش از 6 گاو خریداری کنیم «سیبی» حاضر است به ازای هر گاو 100 روپیه به ما تخفیف بدهد. او همچنین گفت که اگر عجله نداشته باشیم، می توانیم در هفته آینده گاوهای ویژه «یورونیوز» را خریداری کنیم. با این حال اگر ما فورا به گاوها نیاز داشته باشیم، او می تواند فردا گاوها را به ما تحویل دهد.»

پدر با مهربانی از پسر جوان برای کارش تشکر کرد. سپس رو به پسر بزرگتر کرد و گفت: «به همین دلیل مزرعه به برادر کوچکترت تعلق دارد.» دلیل آن که پسر جوان توانست مزرعه را به دست آورد، این بود که کارهایی فراتر از حداقل ها انجام داده بود. این ویژگی خوب می تواند در هر زمینه و هر محیطی چه در مدرسه، چه در محیط کار و یا حتی در زمینه اوقات فراغت و سرگرمی ها اجرا شود. کسانی که مایل به پیشرفت و رسیدن به موفقیت در کسب و کار خود هستند و سخت تلاش می کنند، مطمئنا نتیجه کار خود را می بینند.

افراد موفق,برای موفقیت در کسب و کار,رسیدن به موفقیت

چه عاملی موارد معمولی را از موارد خاص و ویژه جدا می کند؟

برای داشتن یک کار خوب، باید بدانید که چگونه دستورالعمل ها را دنبال کنید. برای این که یک کارمند بزرگ باشید، باید بدانید که چگونه می توانید قدم بعدی را پیش بینی کنید. بسیاری از مردم به جای داشتن ابتکار عمل و سخت تلاش کردن برای تحقق اهدافشان، به طور منفعلانه در مسیر حرکت می کنند.

به زمانی که شما یک دانش آموز در مدرسه بودید فکر کنید؛ زمانی که می خواستید یک مقاله بنویسید، گاهی بیش از حد برای آن تلاش می کردید. کتاب های متنوع می خواندید و اطلاعات بسیاری را به دست می آوردید. اما آیا شما واقعا قلبا این کار را انجام می دادید؟ آیا واقعا هدف شما ایجاد مفهومی جدید در آن زمینه بود و سعی می کردید موضوع جدیدی را معرفی کنید؟ آیا شما برای نوشتن این مقاله تلاش بسیاری می کردید؟ اگر شما همه این کارها را هم انجام نداده اید، باز هم ممکن است نمره خوبی گرفته باشید. اما این مقاله ای که نوشته اید، هرگز قابل استفاده نیست.

هنگامی که در محل کار مسئولیتی به شما سپرده می شود، مطمئن شوید که تمام الزامات لازم برای انجام این کار را برآورده می کنید. اما آیا فکر می کنید که قدم بعدی را می توانید پیش بینی کنید؟ آیا شما جنبه های مختلف را برای افزایش دقت در نظر می گیرید؟ اگر شما کارهایتان را در حد حداقل ها انجام می دهید و از این که شناخته شده نیستید در تعجبید، شاید علت همین طرز کار و عملتان باشد.

افراد موفق تنها به تمام کردن کار مورد نظرشان فکر نمی کنند، آن ها به دنبال راه هایی برای پیشرفت، بهبود و رسیدن به موفقیت در کسب و کارشان هستند و این مسئله بستگی به نوع توجه شما به انجام کارها دارد. افراد موفق مطمئن هستند که می توانند از برنامه ریزی که برای رسیدن به اهداف نهایی خود انجام داده اند، فراتر بروند.

چالش ها و تغییرات را پیش بینی کنید

همیشه کارها بر طبق برنامه ریزی که ما انجام داده ایم، پیش نمی روند و گاهی اوقات اوضاع از حالت عادی خود خارج می شود. شما باید برای مقابله با این شرایط چالش ها و راه های غلبه بر موانع را در نظر بگیرید. همچنین باید سعی کنید که سریع و استراتژیک فکر کنید.

یک قدم کوچک برای موفقیت در کسب و کار این است که به شناسایی نقاط ضعف خود بپردازید. و به دنبال پیدا کردن راه هایی برای بهبود آن ها و تبدیل آن ها به نقاط قوت باشید. افراد موفق همیشه به طور فعال تلاش می کنند تا بهبود یابند، آن ها می دانند که همیشه جایی برای پیشرفت دارند.

معمولی بودن هیچ عیب و ایرادی ندارد. اگر شما این گونه راحت هستید و دوست ندارید تلاش بیشتری بکنید اصلا ایرادی ندارد. شما قطعا دارید کار درست را انجام می دهید. اما باید این را بدانید که با پیش گرفتن این روند شما همیشه در سطح فعلی خود باقی می مانید و هیچ گاه نمی توانید افکار یا بینش شخصی خود را توسعه دهید. در این صورت نظر و تخصص شما هیچ گاه اهمیت نخواهد داشت.

یک قدم کوچک برای موفقیت یک انتخاب است. افراد عادی به وسیله شانس نمی توانند موفق شوند. بسیاری از ما افراد موفق و مشاوران خوبی نداریم، تا نقاط ضعف ما را مشخص کنند و موجب بهبودمان شوند. پس ما باید خودمان به شناسایی این عوامل بپردازیم و یاد بگیریم که چطور آن ها را تقویت کنیم.

چگونه درباره انجام بهتر کارها فکر کنیم؟

رهبران موفق به طور مداوم برای بهبود خود، محصولات و موفقیت در کسب و کارشان این سوالات را از خودشان می پرسند. متخصصان کسب و کار مانند استیو جابز، یکی از بنیانگذاران شرکت اپل و ایلان ماسک مدیر عامل و طراح «تسلا»، «اسپیس ایکس» و تعدادی از شرکت های قدرتمند و تاثیرگذار، هرگز پس از موفقیت یک محصول یا پروژه دست از تلاش نکشیدند. در عوض، آن ها برای ادامه تلاش کردند. هر نقطه عطف واقعا یک قدم کوچک برای موفقیت های بزرگتر است. یک قدم کوچک برای موفقیت در انسان های بزرگ، داشتن برنامه ریزی استراتژیک و کار سخت است.

موفقیت در کسب و کار

شما باید اهداف خود را برجسته کنید

خواستن و در نظر گرفتن یک هدف برای تحقق آن کافی نیست. هر کسی که می خواهد پیشرفت کند و توانایی هایش را بهبود ببخشد، باید ابتکار عمل داشته باشد و یک قدم کوچک برای موفقیت در کسب و کار خود بردارد. هنگامی که شما برای پیشرفت تلاش می کنید، مطمئنا رقیبانی نیز خواهید داشت.

شما باید توجه کنید که تمامی دستورالعمل ها را به دقت انجام دهید. علاوه بر این باید سعی کنید که در انجام کارهایتان خلاقیت و ابتکار عمل داشته باشید. همواره شرکت ها نیاز به افرادی دارند که کارهای عادی را انجام دهند و آن ها را برای رسیدن به اهداف و رویاهایشان کمک کنند. شما باید ثابت کنید که دارای ویژگی ها و نیرویی ارزشمند و منحصر به فرد هستید. در این صورت دیگر از دستورات دیگران پیروی نمی کنید و خودتان تبدیل به یک رهبر می شوید.

شما باید ایده هایی داشته باشید و برای تحقق آن ها تلاش کنید؛ و در این راه از هیچ چیزی نترسید. پس از همین لحظه سعی کنید یک قدم کوچک برای موفقیت در کسب و کار و زندگی تان بردارید و از مسیر خود لذت ببرید. همیشه این نکته را در گوشه ای از ذهنتان داشته باشید که یک قدم کوچک برای موفقیت بهتر از ترس از کل مسیر موفقیت است.

منبع : سایت قانون جذب پرورش افکار امیر شریفی

  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

مواقعی به نگاهت نگاه کن

تغییر اساسی در زندگی,تغییر اساسی زندگی,تغییر در زندگی
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 16 امتیاز : 4.5]

گاهی به نگاهت نگاه کن!

انیشتین می‌ گفت : "آنچه در مغزتان می‌ گذرد، جهانتان را می‌ آفریند."

استفان کاوی (از سرشناس ترین چهره‌ های علم موفقیت) احتمالا با الهام از همین حرف انیشتین است که می‌ گوید: "اگر می‌ خواهید در زندگی و روابط شخصی‌ تان تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایش‌ ها و رفتارتان توجه کنید؛ اما اگر دلتان می‌ خواهد قدم‌ های کوانتومی بردارید و تغییرات اساسی در زندگی‌ تان ایجاد کنید باید نگرش‌ ها و برداشت‌ هایتان را عوض کنید."

او حرفهایش را با یک مثال خوب و واقعی، ملموس‌ تر می‌ کند: "صبح یک روز تعطیل در نیویورک سوار اتوبوس شدم. تقریبا یک سوم اتوبوس پر شده بود. بیشتر مردم آرام نشسته بودند و یا سرشان به چیزی گرم بود و درمجموع فضایی سرشار از آرامش و سکوتی دلپذیر برقرار بود تا اینکه مرد میانسالی با بچه‌ هایش سوار اتوبوس شد و بلافاصله فضای اتوبوس تغییر کرد. بچه‌ هایش داد و بیداد راه انداختند و مدام به طرف همدیگر چیز پرتاب می‌ کردند. یکی از بچه‌ ها با صدای بلند گریه می‌ کرد و یکی دیگر روزنامه را از دست این و آن می‌ کشید و خلاصه اعصاب همه‌ مان توی اتوبوس خرد شده بود. اما پدر آن بچه‌ ها که دقیقاً در صندلی جلویی من نشسته بود، اصلا به روی خودش نمی‌ آورد و غرق در افکار خودش بود. بالاخره صبرم لبریز شد و زبان به اعتراض بازکردم که: "آقای محترم! بچه‌ هایتان واقعاً دارند همه را آزار می‌ دهند. شما نمی‌ خواهید جلویشان را بگیرید؟" مرد که انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی دارد می‌ افتد، کمی خودش را روی صندلی جابجا کرد و گفت: بله، حق با شماست. واقعاً متأسفم. راستش ما داریم از بیمارستانی برمی‌ گردیم که همسرم، مادر همین بچه‌ ها٬ نیم ساعت پیش در آنجا مرده است. من واقعاً گیجم و نمی‌ دانم باید به این بچه‌ ها چه بگویم. نمی‌ دانم که خودم باید چه کار کنم و … و بغضش ترکید و اشکش سرازیر شد."

استفان کاوی بلافاصله پس از نقل این خاطره می‌ پرسد:" صادقانه بگویید آیا اکنون این وضعیت را به طور متفاوتی نمی‌ بینید؟ چرا این طور است؟ آیا دلیلی به جز این دارد که نگرش ما نسبت به آن مرد عوض شده است؟" و خودش ادامه می‌ دهد که: "راستش من خودم هم بلافاصله نگرشم عوض شد و دلسوزانه به آن مرد گفتم: واقعاً مرا ببخشید نمی‌دانستم. آیا کمکی از دست من ساخته است؟ و….

اگر چه تا همین چند لحظه پیش ناراحت بودم که این مرد چطور می‌ تواند تا این اندازه بی‌ ملاحظه باشد٬ اما ناگهان با تغییر نگرشم همه چیزعوض شد و من از صمیم قلب می‌ خواستم که هر کمکی از دستم ساخته است انجام بدهم ."

حقیقت این است که به محض تغییر برداشت٬ همه چیز ناگهان عوض می‌ شود.

کلید یا راه حل هر مسئله‌ ای این است که به شیشه‌ های عینکی که به چشم داریم بنگریم؛ شاید هرازگاه لازم باشد که رنگ آنها را عوض کنیم و در واقع برداشت یا نقش خودمان را تغییر بدهیم تا بتوانیم هر وضعیتی را از دیدگاه تازه‌ ای ببینیم و تفسیر کنیم.
آنچه اهمیت دارد خود واقعه نیست بلکه تعبیر و تفسیر ما از آن است.

منبع : سایت قانون جذب پرورش افکار امیر شریفی

  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

افکار منفی,تفکر منفی,تفکر منفی

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 15 امتیاز : 4.6]

 تفکر منفی چیست؟

تفکرات هر انسان تأثیر زیادی در مسیری که رو به سوی آینده می رود دارد. اگر می خواهیم افکار بد و منفی را در خود نگه داریم آینده ای بد را برای خود رقم خواهیم زد.

روحیات و تفکرات منفی تا چه حد روی ما تاثیرگذار هستند چگونه می توانیم از ایجاد آنها پیشگیری کنیم بهترین روش های مقابله با تفکرات منفی کدامند؟

مبارزه با تفکرات منفی

نباید امروز چنین حرفی را می‌ زدم. چرا چنین اشتباهی کردم. چرا بیشتر فکر نکردم. موقعیت خودم را به خطر انداختم…. اینها جملاتی است که گاهی در پی یک اتفاق، همه ذهن برخی را درگیر می‌ کند. آنقدر به این موضوع فکر می‌ کنند که حتی دچار تنش و اضطراب‌ های کنترل نشده می‌ شوند. این افکار زندگی آنها را هم تحت تأثیر قرار می‌ دهد و در روابط اجتماعی آنها خلل ایجاد می‌ کند.

دکتر فرشاد نجفی‌ پور می‌ گوید: عده‌ ای همیشه به فکر اشتباهات گذشته یا موفقیت‌ های آینده هستند. این افراد که از آنها با عنوان «فکر زده‌ ها» یاد می‌ شود مدام با این فکرها، خودزنی می‌ کنند. فکرزده‌ ها اسیر فکرهای تنش زا هستند و از آنجایی که نمی‌ توانند از این فکرها خلاص شوند همیشه زجر می‌ کشند.

این روانشناس در ادامه عنوان می‌ کند: ممکن است همه ما گاهی فکرزده شده و این حالات روانی را تجربه کنیم، اما گروهی همیشه در حال کلنجار رفتن با این افکار مخرب هستند. در حقیقت گفتار درونی آنها تنها به دو شکل مخرب است، یا فکر نشخوار می‌ کنند یا نگران هستند.

وی تصریح می‌ کند: نشخوار کردن همان مرور رویداد‌های گذشته است.

افکار منفی,تفکر منفی,تفکر منفی

این فکرها از این دست هستند:

  • باید سر کار قبلی‌ ام می‌ موندم. اگر اونجا مونده بودم الان وضعیت بهتری داشتم. نگرانی یعنی پیش‌ بینی‌ های منفی درباره آینده که غالبا نقشی فاجعه‌ آمیز دارد. برای مثال می‌ توان به نمونه‌ ای اشاره کرد.
  • فردا وقت ارائه مطلب حتماً گند می‌ زنم و خودم رو ضایع می‌ کنم. دستام می‌ لرزه، صورتم قرمز میشه و همه می بینن که من چقدر ناتوانم.
  • شوهرم حتماً یکی بهتر از من رو پیدا می‌ کنه. عاقبت کار من طلاق و تنهاییه. مسلم است که فکرزده‌ ها از کلمات فقط برای توصیف زندگی خود استفاده نمی‌ کنند آنها گاهی تصویر هم می‌ سازند. بسیاری از آنها حتی فیلم سینمایی بدبختی‌ های آینده خود را در ذهنشان می‌ سازند و آن‌ را بارها و بارها مرور می‌ کنند. این دسته از فکرهای بی‌ پایان نمی‌ گذارد فرد کار مفیدی انجام دهد و به موفقیت برسد.

دکتر نجفی‌ پور با تأکید بر اینکه فکرزدگی فقط یک ناراحتی نیست،‌ عنوان می‌ کند: پرداختن به نداشته ها، اشتباهات و مشکلات، احتمال بروز مشکلات روانی را زیاد می‌ کند. در واقع تمایل به نشخوار فکری،‌ سلامت روان را به مخاطره‌ انداخته،‌ دایره معیوبی ایجاد می‌ کند که رهایی از آن بسختی امکانپذیر است. این حالت چنان زجر آور است که حتی گروهی برای فرار از آن به واکنش‌ های ناسالم دفاعی مانند مصرف مواد مخدر و پرخوری پناه می‌ برند.
بدخوابی یکی دیگر از عوارض فکرزدگی است، که می‌ تواند زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد.

وی با اشاره به اینکه می‌ توان نشخوار و پیشگویی فاجعه بار را ترک کرد، خاطرنشان می‌ کند: تمرین مداوم و محدود کردن الگوهای منفی فکری تنها راه مهار فکرزدگی است. از این رو توصیه می‌ شود به چند نکته ساده توجه کنیم:
دقت کنیم چه موقعی بیشتر فکر می‌ کنیم
آگاهی اولین قدم برای خاتمه دادن به فکر زدگی است. به نحوه تفکرمان توجه کنیم.

مبارزه با افکار منفی

فرار از افکار منفی آسان است. قبل از اینکه فکر کنیم که مرخصی استعلاجی باعث اخراج ما می‌ شود یا فراموش کردن قسط وام مسکن به بی‌ خانمانی ما منجر خواهد شد، بدانیم که شاید این فکرهای منفی بزرگنمایی باشند. یاد بگیریم قبل از تبدیل به اضطراب، خطاهای فکری را تشخیص بدهیم و جایگزین کنیم.

مسأله را به شیوه مهارت حل مسأله، حل کنیم
افتادن در حصار مشکلات هیچ فایده‌ ای ندارد. پس به‌ جای اینکه به دنبال علت باشیم راه حل را بیابیم از اشتبا‌هات درس بگیریم و از مشکلات آتی پیشگیری کنیم.

زمان را مدیریت کنیم

آرام پز کردن مشکلات فایده‌ ای ندارد،اما بازنگری گاه به گاه خوب است. به راه حل‌ های متفاوت فکر کنیم و دنبال اشکالات طرح مان باشیم تا در آینده بهتر عمل کنیم. روزانه 20 دقیقه عمداً نگران شویم، فکر نشخوار کنیم. بعد از 20 دقیقه به کار مفیدی مشغول شویم. هر وقت متوجه شدیم که در حال نشخوار یا نگرانی خارج از وقت مقرر هستیم به خودمان تذکر بدهیم که قبلاً برای این کار وقت گذاشته‌ ایم.

تفکر منفی چیست,تفکرات انسان,تفکرات منفی

آرام‌ سازی کنیم

کسی که در زمان حال زندگی می‌ کند، نمی‌ تواند در گذشته و آینده سیر کند. در زمان حال زندگی کنیم. آرام‌ سازی مداوم، فکر زدگی را کاهش می‌ دهد.

کانال را عوض کنیم

اگر به خودمان بگوییم که به موضوع یا اتفاقی فکر نکن، نتیجه عکس خواهیم گرفت. بهترین نحوه کانال عوض کردن این است که به فعالیتی مانند ورزش کردن یا مکالمه درباره موضوعی متفاوت بپردازیم تا ذهن را از افکار منفی دور کنیم.

منبع : سایت قانون جذب پرورش افکار امیر شریفی


  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

نکات روان‌ شناختی مهم در مسیر موفقیت


اعتماد به نفس,ایجاد نگرش مثبت,برای داشتن افکار مثبت
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 7 امتیاز : 4.1]

قانون جذب تاکید می‌ کند برای داشتن افکار مثبت، از تصویرسازی ذهنی خلاقانه استفاده کنیم تا کمکمان کند همان چیزی را به نمایش بگذاریم که می‌ خواهیم. با این حال، یقینا به کار بردن فنون بیشتری که می‌ تواند شانس موفقیت را بیشتر کند ضرری ندارد. در این مقاله ۷ فن روان‌ شناختی هوشمندانه و موثر آمده‌ است که با استفاده از مفاهیم ضمنی، زبان بدن، و هنجارهای اجتماعی، احتمال رسیدن به اهداف‌ مان را افزایش می‌ دهد.

۱- برقرار ارتباط با دیگران

اعتماد به نفس,ایجاد نگرش مثبت,برای داشتن افکار مثبت

وقتی سعی می‌ کنیم دوستان جدید پیدا کنیم یا در یک محیط کاری جدید بیشتر احساس راحتی کنیم، ممکن است چند مانع رایج زندگی را سخت کند. اول از همه، وقتی با گروهی سروکار داریم که از قبل پایه‌ گذاری شده‌ است، دانستن اینکه چه‌ وقت خودمان را معرفی کنیم یا به یک گفت‌ و گو ملحق شویم می‌ تواند سخت باشد. این بار که با خودمان فکر کردیم آیا از حضور من استقبال می‌ شود یا نه، به پاهای اعضای گروه نگاه کنیم. به‌ ویژه، اگر وقتی به آدم‌ ها نزدیک شدیم بدن‌ شان را به سوی ما چرخاندند، بهترین کار این است که مؤدبانه آنجا را ترک کنیم، چون این حرکت نشانه‌ این است که آنها درباره‌ ی موضوعی خصوصی یا حساس صحبت می‌ کنند و نمی‌ خواهند کسی وارد آن گفت‌ و گو شود. در مقابل، آدم‌ هایی که علاوه بر بدن، پاهای‌ شان را نیز می‌ چرخانند، به ما علامت می‌ دهند که می‌ توانیم راحت باشیم و آزادانه به گفت‌ و گوی‌ شان ملحق شویم. در ضمن، اگر می‌ خواهیم با کسی که خجالتی به نظر می‌ رسد بیشتر آشنا شویم سعی کنیم در وقفه‌ های سکوت ارتباط چشمی را حفظ کنیم. با نگه‌ داشتن نگاه خیره‌ ی آن فرد، به او می‌ گوییم که می‌ خواهیم بیشتر صحبت کند، اما به نحوی این کار را می‌ کنیم که کمتر از پرسیدن سؤال‌ های متعدد ترس‌ آور است. هم‌ چنین، اگر فردی اطلاعات لازم را به ما نمی‌ دهد، می‌ توانیم از این شگرد خاص استفاده کنیم، چون این شگرد عموماً روی میزان چیزهایی که می‌ خواهند بگویند اعمال نفوذ قدرتمندی می‌ کند.

۲- کاهش کشمکش

پژوهش‌ های بسیار جالب درباره‌ ی کشمکش و اختلاف نشان می‌ دهد تنها عوض کردن محل قرارگیری‌ مان در یک اتاق می‌ تواند به آرام کردن طرف صحبت‌ مان کمک کند و یک مشاجره‌ ی داغ را خاتمه دهد. اگر حس می‌ کنیم بین ما و فردی دیگر فضای ناراحت‌ کننده‌ ای ایجاد شده‌ است و می‌ دانیم به نفعمان است از مشاجره خودداری کنیم، بهانه‌ ای پیدا کنیم تا به صندلی کنار آن فرد برویم. به نظر می‌ رسد به دلایلی که هنوز مشخص نیست، نشستن کنار فرد در موقعیت‌ های اجتماعی تنش را خاتمه می‌ دهد.

۳- ایجاد ذهنیتی مثبت

اگر صبح از خواب برخیزیم و احساس کنیم خسته، بدخلق، یا پریشان و غمگین هستیم، ممکن است ایجاد چارچوب ذهنی مثبت برایمان سخت باشد. وقتی با روحیه‌ ی بد از خواب برمی‌ خیزیم، برای اجتناب از خراب شدن تمام روزمان، سعی کنیم خودمان را عادت بدهیم که هر بار زنگ ساعتمان قطع می‌ شود واکنشی مثبت نشان دهیم. بعضی آدم‌ ها یک تصدیق مثبت را(مثل “امروز قرار است روز فوق‌ العاده‌ ای باشد! “) فریاد می‌ زنند در حالیکه دیگران مشت‌ شان را به هوا می‌ برند و شادی می‌ کنند. ما می‌ توانیم مجموعه‌ ای از آداب صبحگاهی مختلف را امتحان کنیم و ببینیم کدامیک ما را برای روز پیش به هیجان می‌ آورد. به علاوه، اگر وسط روز متوجه شدیم روحیه‌ ی مثبت‌ مان در حال از بین رفتن است و بهره‌ وری برایمان غیر ممکن شده‌ است، ایجاد تغییر در محیط‌ مان را در نظر داشته‌ باشیم. پژوهش‌ ها نشان می‌ دهند محیط‌ های تمیز و مرتب باعث می‌ شود کارمندان شادتر باشند، بیشتر تلاش کنند و نتایج بهتری به‌ دست بدهند. تمیز کردن میز مان و مرتب کردن کاغذهای به هم ریخته می‌ تواند به‌ طور شگفت‌ انگیزی برای ایجاد نگرش مثبت و بازنشانی توانایی تمرکز مان خوب باشد.

۴- اشاعه‌ ی مثبت‌ اندیشی در زندگی

تفکر مثبت,قانون جذب دو,مثبت اندیشی در زندگی

اگر می‌ خواهیم روشی سریع پیدا کنیم تا به آدم‌ ها حس خوبی بدهیم، می‌ توانیم مهارت‌ های گوش کردن فعالانه را تمرین کنیم. از همه مهمتر، می‌ توانیم چیزی را که یک فرد می‌ گوید با بیانی دیگر تکرار کنیم، و محتوای گفته‌ شان را به نحوی بازتاب دهیم که تایید و تصدیق را در کلاممان بیابد. مثلا، اگر به دنبال این هستیم که حال یک دوست را، بعد از اینکه به سختی از نامزدش جدا شده‌ است، بهتر کنیم، و آن فرد درباره‌ ی این صحبت می‌ کند که چرا فکر می‌ کند این جدایی به نفع او است، آنچه را گفته است با عباراتی دیگر بیان کنیم و از این طریق این پیام را به او منتقل کنیم که چشم‌ اندازش را تایید می‌ کنیم. این نوع رویکرد خیلی مؤثرتر از این است که فقط به فرد بگویید حق با او است، و ثابت می‌ کند ما با دقت گوش می‌ کنیم.

۵- در مصاحبه‌ ها خوب عمل کنیم

حتی افرادی که بیشترین اعتماد به‌ نفس را دارند، از فکر حضور در یک مصاحبه‌ ی کاری دچار تهوع و اضطراب می‌ شوند. برای اینکه بر نکوهشگر درونمان غلبه کنیم و پروانه‌ های عصبی درونمان را آرام کنیم، خودمان را عادت دهیم قبل از مصاحبه آدامس در دسترس‌ مان داشته‌ باشیم. هرچند این توصیه در ابتدا احمقانه به نظر می‌ رسد، اما واقعاً مغزمان را فریب می‌ دهد که باور کند در محیطی امن هستیم(که منجر به کاهش هورمون استرس می‌ شود). بدنمان آموزش دیده‌ است که تمایل به خوردن را به عنوان نشانه‌ ای تفسیر کند که در خطر نیستیم، بنابراین باید به‌ تدریج احساس کنیم ضربان قلب‌ مان کند می‌ شود و قطرات عرق کم کم خشک می‌ شود. وقتی واقعاً در مصاحبه‌ مان هستیم، وقت آن است فنون روان‌ شناختی‌ ای را به کار ببریم که کمک می‌ کند دیگران را به واکنش مثبت وا داریم. یکی از ساده‌ ترین شگردها که باید به یاد داشته‌ باشیم این است که وقتی چیزی می‌ گوییم می‌ خواهیم هیات مصاحبه‌ کننده باور کند، به سادگی سرمان را تکان دهیم. از آنجا که آدم‌ ها اغلب زبان بدن هم‌ صحبت‌ شان را عینا تقلید می‌ کنند، اعضای هیات مصاحبه هم سر تکان خواهند داد، و مغزشان این سر تکان دادن را به عنوان نشانه‌ ای تفسیر می‌ کند که خالصانه با ما موافق هستند.

۶- درک روابط درونی گروه

وقتی نیاز داریم بفهمیم کدام اعضای گروه نزدیک و صمیمی هستند، وقتی گروه از چیزی خوشحال است اعضا را رصد کنیم. وقتی یک جوک یا داستان جالب گفته می‌ شود، آدم‌ ها به‌ طور طبیعی به سوی کسی نگاه می‌ کنند که بهترین پیوند را با او دارند. گرفتن این اطلاعات می‌ تواند کمکمان کند جذابیت‌ های احساسی احتمالی و نیز دوستی‌ ها را ببینیم.

۷- کمک گرفتن

در نهایت، اگر برای کامل کردن یک وظیفه در محل کار یا در خانه به کمک نیاز داریم، از کسی نخواهیم آن وظیفه را مستقیما برایمان انجام دهد. هرچند ممکن است با باورهایمان در تناقض باشد، اما واقعا اگر اول از آدم‌ ها بخواهیم کارهای آسانتر انجام بدهند، بعد از آن بیشتر احتمال دارد به انجام یک کار مهم رضایت بدهند. مثلا، می‌ توانیم اول از همکارمان بخواهیم چند نوشت‌ افزار برایمان پیدا کند، و بعد وقتی کار آسانتر انجام شد، از او بخواهیم یک لطف سخت تر به ما بکند.

منبع : سایت قانون جذب پرورش افکار امیر شریفی

  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

چگونه می توانیم فردی میلیاردر شویم


چگونه مولتی میلیاردر شویم,چگونه می توانیم میلیاردر شویم,چگونه میلیاردر شویم
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 16 امتیاز : 4.1]

 

چگونه مولتی میلیاردر شویم؟

مطمئنا هر کسی دوست دارد میلیاردر باشد و از مزیت‌ های پول فراوان بهره ببرد اما با وجود اینکه همه میلیاردر شدن را می‌ خواهند پس چرا فقط تعداد انگشت شماری از جامعه به این مرحله از وضعیت اقتصادی می‌ رسند؟

البته که پول همه‌ چیز نیست. ابدا نیست. وقتی پای تعریف موفقیت به میان می‌ آید، پول در انتهای فهرست رتبه‌ بندی می‌ شود. تعریف آدم‌ ها از موفقیت متفاوت است. تعریف من عبارت است از:

موفقیت متقاعد کردن دیگران به این باور است که ما با استعداد هستیم.

شخصا، پول حالا برای من آن قدرها مهم نیست، ولی اعتراف می‌ کنم، یک زمانی مهم بود(احتمالا به این دلیل که زیاد پول نداشتم).با این حال این نظر من است. ولی، اجازه دهید بگویم پول در فهرست ما جا دارد. و اجازه دهید بگویم، شما هم مثل میلیون‌ ها آدم دیگر، دوست دارید میلیارد بشوید. چه نوع کارهایی را باید انجام دهید تا شانس پیوستن به باشگاه میلیاردرها را افزایش دهید؟

در اینجا گام‌ هایی را پیشنهاد می‌ کنم. این گام‌ ها نه تند نه آسان برداشته می شوند. ولی از مسیرهای میانبر و آسان، بسیار شدنی تر و تحقق‌ پذیرتر هستند.

۱-خودمان را با پول آزار ندهیم.

با اینکه کاملا خلاف منطق است، ولی تمرکز لیزری روی اینکه چقدر پول می‌ سازیم ما را از کارهایی منحرف می‌ کند که حقیقتا باید برای ساخت و رشد ثروت انجام ‌دهیم. بنابراین چشم‌ داشت و نگاه خود را عوض کنیم.

پول را به عنوان هدف اصلی نبینیم، بلکه آن را به عنوان محصول فرعی انجام کارهای درست و هدفمند ببینیم.

۲-ببینیم چند نفر حاضرند به ما کمک کنند، حتی اگر کم‌ تعداد باشند.

موفق‌ ترین آدم‌ هایی را که می‌ شناسم (چه به لحاظ مالی چه غیرمالی) به‌ طور تکان‌ دهنده و شوک‌ آوری مفید و سودمند هستند. آنها در شناخت آدم‌ های دیگر و کمک به آنها برای رسیدن به اهداف‌ شان فوق‌ العاده خوب هستند. آنها می‌ دانند موفقیت‌ شان نهایتاً مبتنی بر موفقیت آدم‌ های اطرافشان است.

بنابراین آنها سخت کار می‌ کنند تا آدم‌ های دیگر موفق باشند: کارکنان‌ شان، مشتریان‌ شان، عاملان فروش و عرضه کنندگان‌ شان و… چون می‌ دانند اگر اینها موفق شوند، یقینا به دنبال موفقیت آنها خواهند بود.

و به این ترتیب آنها کسب و کار یا شغلی را ساخته‌ اند که می‌ توان حقیقتا به آن افتخار کرد.