وبلاگ پرورش افکار

برترین مجموعه آموزش قانون جذب

وبلاگ پرورش افکار

برترین مجموعه آموزش قانون جذب

پرورش افکار، بی شک برترین مجموعه آموزش قانون جذب و موفقیت همیشگی در عرصه کسب و کار و روابط با دیگران است.
سعی کرده‌ایم مقالات مفید و به روز را در این قسمت از سایت پرورش افکار به صورت رایگان در اختیار شما قرار دهیم. تمام تلاش تیم توانمند پرورش افکار جمع آوری کامل ترین بانک مقالات برای شما دوستداران علوم ذهنی است.
آرزوی امیر شریفی درخشش ایران و ایرانیان است و پرورش افکار وسیله ما برای رسیدن به این هدف …

۱۰ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
آموزش قانون جذب,باورها,ضمیر ناخودآگاه

ضمیر ناخودآگاه

ضمیر ناخودآگاه چیست؟ معمای استفاده از ضمیر ناخودآگاهتان این است که درک کنید چقدر از ضمیر خودآگاهتان متفاوت است. بااینکه ضمیر ناخودآگاه و ضمیر خودآگاه هر دو در یک بدن هستند، آن‌ها کاملاً مشخصات متفاوتی دارند. اگر همان‌طور که ضمیر ناخودآگاه در رویاها ارتباط برقرار می‌کند یک شخص دیگر با شما ارتباط برقرار می‌کرد، شما فکر می‌کردید آن مرد یا زن دیوانه هستند اما ضمیر ناخودآگاه شما دیوانه نیست. فقط زبانش با زبان خودآگاه فرق دارد.

اندازه‌ی ضمیر ناخودآگاه

ضمیر ناخودآگاه تقریباً 92 درصد از کل مغز را تشکیل می‌دهد. ضمیر خودآگاه 8% باقیمانده را تشکیل می‌دهد. بنابراین، ضمیر خودآگاه در مقایسه با ضمیر ناخودآگاه ناچیز است.

ضمیر ناخودآگاه منطق ندارد و به ورود حسی استناد می‌کند. بنابراین، به واقعیت و تصور یکسان واکنش نشان می‌دهد. برای مثال، وقتی خواب پرت شدن از ساختمان را می‌بینید بدنتان همان واکنشی را نشان می‌دهد که اگر در واقعیت این اتفاق برای شما بیفتد نشان می‌دهد. بدن شما عرق می‌کند، ضربان قلبتان بالا می‌رود و … .

پس این نکته خیلی مهم است. ضمیر ناخودآگاه تفاوت بین واقعی و خیالی را نمی‌داند. این مسئله ساخته‌ی ذهن من نیست و برایش مدارک علمی زیادی وجود دارد که من سرچ در این رابطه را به عهده شما خواننده گرامی می‌گذارم.

 

ناخودآگاه در مقابل خودآگاه

ضمیر خودآگاه عملکردهای ارادی را کنترل می‌کند. برای مثال من می‌توانم آگاهانه بازوی خودم را بالا و پایین ببرم. من می‌توانم به این‌طرف و آن‌طرف راه بروم. این‌ها اقدامات آگاهانه هستند.

یک نکته‌ی مهم این است که ضمیر خودآگاه در یک‌زمان تنها یک کار را می‌تواند انجام دهد و نمی‌تواند هم‌زمان دو کار را انجام دهد. ممکن است کسی بحث کند که هم‌زمان می‌تواند مطالعه کند و تلویزیون ببیند. اگر شما واقعاً از کاری که در یک‌لحظه انجام می‌دهید آگاه شوید، خواهید دید که شما یا در حال مطالعه هستید یا در حال تماشای تلویزیون. زمانی که شما فکر می‌کنید هم‌زمان دارید هر دو کار را انجام می‌دهید در حقیقت دارید سریعاً بین این دو کار تغییر حالت می‌دهید.

 

پیشنهاد می‌کنم این مطلب را هم بخوانید: قانون جذب چیست

کمک پنهانی ناخودآگاه

تا حالا شده که کسی از شما بخواهد که سعی کنید با یکدست به بالای سرتان ضربه بزنید و هم‌زمان دست خود را در جهت عقربه‌های ساعت روی شکم خود بمالید؟ معمولاً در ابتدا چنین کاری غیرممکن است ولی بعد از مدتی هر کس قادر به انجام این کار است. چرا؟

به دلیل اینکه مغز شما بعد از چند بار تکرار این کار یک کار را به ناخودآگاه منتقل می‌کند. مثل دوچرخه‌سواری و با تلفن حرف زدن. اگر تازه دوچرخه‌سواری یاد گرفته باشید و بخواهید این کار را انجام دهید احتمالاً جوری زمین می‌خورید که تا یک هفته هرکسی شمارا می‌بیند ناخودآگاه می‌خندد. شما انسان خوبی هستید و باعث شادی مردم می‌شوید تا اینکه! دوچرخه‌سواری وارد ضمیر ناخودآگاه شما می‌شود و دیگر اطرافیانتان باید دنبال سوژه‌ی دیگری برای خنده‌هایشان باشند چون شما به‌راحتی می‌توانید یک کار آگاهانه مثل صحبت کردن با تلفن را با دوچرخه‌سواری هم‌زمان انجام دهید.

یک مقاله در نیویورک‌تایمز چاپ‌شده و طی یک پژوهش عملی ثابت کردند که افراد نمی‌توانند به‌صورت آگاهانه هم‌زمان رانندگی کنند و با تلفن همراهشان صحبت کنند. به‌عبارت‌دیگر، شما یکی از دو کار را آگاهانه انجام می‌دهید اما هر دو را هم‌زمان آگاهانه انجام نمی‌دهید.

چند بارشده که با تلفن همراه در حال صحبت بودید و بدون سوئیچ از خانه بیرون رفتید؟

چند بار در حالی داشتید فیلم نگاه می‌کردید یکهو متوجه شدید که هیچی از حرف‌های کسی که پشت تلفن است، نفهمیدید؟

شناخت خودآگاه

ضمیر خودآگاه منطقی است و توانایی تفکر، فکر کردن به‌صورت خودکار، استدلال، انتقاد، تحلیل، قضاوت، پسندیدن، انتخاب، برنامه‌ریزی و … را دارد.

ضمیر خودآگاه تا سه‌سالگی شروع به رشد نمی‌کند و تا حدود 20 سالگی رشد آن کامل نمی‌شود.

ضمیر خودآگاه دارای حس‌آگاهی است. اشخاص، مکان‌ها، شرایط و چیزها را می‌شناسد. ضمیر خودآگاه می‌داند که می‌داند. ضمیر خودآگاه دارای اراده است. اراده توانایی ضمیر خودآگاه برای شروع و هدایت یک فکر یا عمل است. اراده به جهت‌گیری افکارتان کمک می‌کند.

 

آموزش قانون جذب,باورها,ضمیر ناخودآگاه

شناخت ضمیر ناخودآگاه

برعکس، ضمیر ناخودآگاه منطقی نیست و ذهن احساسی است. ضمیر ناخودآگاه منبع عشق، کینه، دل‌تنگی، ترس، شادی، شوق و … است. وقتی می‌گویید احساس می‌کنم منبع صحبت ضمیر ناخودآگاه است.

 

پیشنهاد می‌کنم که این مطلب را هم بخوانید:قانون جذب عشق

 یک مثال: دیدید وقتی شخصی عصبانی می‌شود می‌گوید اصلاً هیچی متوجه نشدم؟ اون لحظه اصلاً فکرم کار نکرد؟

یک‌چیز شگفت‌انگیز در مورد ضمیر ناخودآگاه این است که این کارهایش بدون تلاش و 24 ساعته است. برای استفاده از ضمیر ناخودآگاه شما هیچ تلاش آگاهانه‌ای نیاز ندارید.

کار ناخودآگاه در مقابل کار خودآگاه

انجام کاری با ضمیر خودآگاه نیازمند تلاش است. به یاد بیاورید که چگونه اولین باری که رانندگی می‌کردید خسته می‌شدید. باید حواستان به همه‌جا می‌بود ولی الآن به‌راحتی پشت فرمون می‌نشینید گاها با موبایل صحبت می‌کنید و رانندگانی که از رانندگی آن‌ها خوشتان نیاید را مورد لطف خود قرار می‌دهید.

رانندگی اینقدر برایتان آسان شده که بدون تلاش انجام می‌شود.

مثال دیگر بستن بند کفش‌هایتان است. شاید الآن نتوانید برای کسی توضیح بدید که چگونه باید بند کفش‌هایش را ببندد ولی هرروز به‌سرعت برق این کار را انجام می‌دهید. راستی شما می‌توانید کاملاً توضیح دهید که چگونه باید بند کفش را بست؟

قدرت ضمیر ناخودآگاه

ضمیر خودآگاه دارای اراده است و ضمیر ناخودآگاه دارای قدرت. وقتی ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه باهم هماهنگ باشند، شما اراده‌ی قدرتمندی دارید. شما تک ذهنه می‌شوید. اما وقتی این دو در تضاد باشند اراده سست می‌شود و به‌اصطلاح شما دو ذهنه می‌شوید.

ادامه دارد …

ضمیر ناخودآگاه غول درون شماست …

منتظر نظرات زیبای شما هستم …

امیر شریفی

  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

چگونه پولدار شوم؟ اول دوراهی ثروت و فقر

آموزش قانون جذب,چگونه پولدار شوم,راز جذب پول

چگونه پولدار شوم؟

چگونه پولدار شوم! چند بار این سوال را از خود پرسیده‌اید؟

 

پول تنها یک ابزار است که در اختیار دارید تا آنچه در زندگی دوست دارید را تجربه کنید. وقتی درباره‌ی کارهایی که با پول می‌توانید انجام دهید فکر می‌کنید نسبت به زمانی که فقط به پول فکر می‌کنید عشق و شور و شوق به مراتب بیشتری را احساس می‌کنید.

تصور کنید آن‌چه را دوست دارید هم اکنون دارید و آن‌کارهایی که دوست دارید را انجام می‌دهید. آن‌گاه خیلی احساستان بهتر است نسبت به زمانی که در مورد خود پول فکر می‌کنید.

قانون جذب، قانون احساس

شما باید احساس خوبی داشته باشید تا چیزهایی که می‌خواهید را به دست بیاورید. طبیعی است که به چیزهایی که با پول به دست می‌آورید خیلی حس بهتری و راحت‌تری می‌توان داشت تا به خود پول.

100 میلیون تومان در حساب بانکی صرفا یک عدد است ولی یک ماشین عالی را خیلی راحت‌تر می‌توان حس کرد. سعی کنید وقت خود را صرف احساس چیزهایی که قرار است داشته باشید بکنید نه خود مبلغ حساب بانکی.

  • ۰
  • ۰

آموزش قانون جذب,باورها,قانون جذب


مشکلات ذهنی

امروز می‌خواهم در مورد اصلی‌ترین مشکل ذهنی که باعث به وجود آمدن باورهای تضعیف‌کننده درون ما می‌شوند صحبت کنم.


در ابتدا بهتراست این مطلب را بخوانید: دوره قانون جذب

بزرگ‌ترین مشکل ذهنی 

شاید مهم‌ترین مشکل ذهنی تعمیم دادن باشد. منظور از تعمیم دادن چیست؟ همه‌ی ما در زندگی ناگزیر از تعمیم دادن هستیم. توانایی ما برای بلند شدن از روی زمین و راه رفتن در اتاق، از این احساس اطمینان برمی‌خیزد که زمین زیر پا پایمان را نگاه خواهد داشت. اگر در این مورد شک داشتیم، نمی‌توانستیم این کار را بکنیم و از ترس در جای خود بی‌حرکت می‌ماندیم. اما واقعیت آن است که ما یاد گرفته‌ایم تعمیم دهیم که معمولاً زمین ما را نگاه می‌دارد و هیچ‌گاه از خود نمی‌پرسیم که آیا زمین مرا را نگاه خواهد داشت یا نه؟

یا وقتی به یک دستگیره در می‌رسیم! تا حالا از خود پرسیدید که خوب مکانیزم این دستگیره چگونه است؟ شاید مکانیزم جدیدی داشته باشد؟ یا مثل تمام دستگیره‌ها آن‌را به پایین کشیدید و در را باز کردید؟ از کجا می‌دانستید که این دستگیره را نباید به بالا یا داخل فشار دهید؟

تعمیم دادن: مشکل ذهنی یا موهبت؟

این خیلی خوب است که ما بدون تجزیه‌وتحلیل و صرف وقت می‌توانیم در را باز کنیم ولی موضوع به همین باز کردن در ختم نمی‌شود. گاها این تعمیم کمکی به ما نمی‌کند. به‌طور مثال اگر کسی بارها ما را اذیت کرده است به‌جای آن‌که ببینیم آن شخص چه کسی است این موضوع را به نژاد، شهر، مرد، زن یا رئیس بودن آن‌ نسبت می‌دهیم. همه‌ی شما جملات این‌چنینی را شنیده‌اید: زن‌ها …. . مردها … . شمالی‌ها … . تهرانی‌ها … .

اگر جاهای خالی موارد مثبت باشند مشکلی به وجود نمی‌آید ولی متأسفانه ما موارد منفی را راحت‌تر تعمیم می‌دهیم.

ما باید به هرلحظه، به هر رابطه و به هر موقعیت با چارچوبی کاملاً جدید وارد شویم تا بتوانیم دست به کشف و اکتشاف بزنیم.

اگر کسی را در قالب و چارچوبی معین قرار دهیم، به دنبال راه‌هایی برای پشتیبانی از آن خواهیم گشت و بر ازآنجاکه مشخصاً جوینده یابنده است آن راه‌ها را خواهیم یافت.

یک داستان آموزنده

احتمالاً شما هم این داستان معروف را شنیده‌اید: فردی صبح بیدار شد و دید تبرش نیست و سریعاً به همسایه‌اش مشکوک شد و دید آن شخص یک دزد حرفه‌ای است. مثل دزدها راه می‌رود، مثل دزدها پچ‌پچ می‌کند حتی مثل دزدها لباس می‌پوشد. همین‌که می‌خواست نزد قاضی برود تبرش را که زنش آن را جابه‌جا کرده بود را پیدا کرد. بعد دوباره بیرون رفت. دید همسایه‌اش مثل یک آدم شریف راه می‌رود، مثل یک آدم شریف لباس می‌پوشد و مثل یک آدم شریف صحبت می‌کند.

ما هیچ‌گاه مسائل را همان‌گونه که هستند نمی‌بینیم. ما تمام مسائل را از فیلتر باورهایمان عبور می‌دهیم و می‌بینیم.

حتماً شده که شما با شخصی مدت‌ها بحث داشتید بر سر این موضوع که کدام بازیگر یا کدام فوتبالیست بهتر است. جالب اینجاست که در این‌گونه موارد از حرکات و چهره و صحبت‌های هر دو نفر مشخص است که به گفته خود اطمینان دارند. این دو نفر حتی وقتی فوتبال یا فیلم را نگاه می‌کنند متفاوت از هم می‌بینند.

مثال واضح‌تر: هیچ مادری در دنیا قبول نمی‌کند که فرزندش مشکل داشته باشد. اگر عده‌ای از راه به در شوند معمولاً تمام مادرها می‌گویند فرزند من پاک بود و دوستانش او را از راه به در کردند و گول دوستانش را خورد. فرزند من ساده است. هیچ مادری قبول نمی‌کند که شاید فرزند خود او هم یک نفر را از راه به در کرده است؛ نه اینکه بخواهد جلوی مردم این موضوع را این‌گونه نشان دهد، بلکه واقعاً آن مادر رفتارهای فرزندش را از فیلتر باورهای خود عبور می‌دهد.

 

مثال خوب برای این مورد عینک است. شما اگر یک عینک سبز بزنید تمام اطراف را سبز خواهید دید ولی متأسفانه عینک باورها این‌قدر زیاد با ما بوده است که فکر می‌کنیم عینکی نداریم و ما درست می‌بینیم و بقیه اشتباه می‌بینند.

اگر از کسی –مخصوصاً کسی که خیلی او را قبول داریم- بشنویم که ما بی‌دست‌وپا هستیم، به دنبال شواهد این موضوع خواهیم گشت و هر چه به دنبالش بگردیم پیدا می‌کنیم. به همین دلیل بالای 90% باورهای ما در بچگی شکل می‌گیرد؛ زمانی که پدر و مادر ما قهرمانان بی‌قیدوشرط زندگی‌مان هستند.

مشکل ذهنی برای عزیزانمان ایجاد نکنیم:

بزرگ‌ترین هدیه‌ای که ما می‌توانیم به فرزندانمان دهیم اعتمادبه‌نفس است. فقط اعتمادبه‌نفس.

آنتونی رابینز می‌گوید: “انسان ماشین اثبات باورهایش است.”

 
 آموزش قانون جذب,باورها,قانون جذب
 
 

چقدر این جمله زیباست. یک ماشین چرخ‌گوشت چه‌کار می‌کند؟ فقط گوشت چرخ می‌کند.

یک ماشین آب‌میوه‌گیری چه طور؟ فقط آب‌میوه می‌گیرد.

یک ماشین جاروبرقی؟

و انسان ماشین اثبات باورهایش است: فقط می‌تواند باورهایش را اثبات کند و به دنبال شواهد تائید آن‌ها بگردد.

بیایید برای همنوعان خود و مخصوصا فرزندان خود مشکل ذهنی ایجاد نکنیم.

 

حتماً شما دوستان عزیز هم تجربیات خوبی در این رابطه دارید.

تجربیات خود را در قسمت نظرات بنویسید تا دوستان دیگر هم استفاده کنند و باورشان تقویت شود.

  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

قانون جذب؛ قانون یا باور؟

باورها,قانون جذب,مسئولیت‌پذیری

قانون جذب چه به آن ایمان داشته باشید چه نداشته باشید همیشه کار خود را دقیق انجام می‌دهد ولی ایمان به آن می‌تواند نتایج استفاده از آن را بیشتر کند. در این مقاله سعی کردم رابطه ایمان به قانون جذب و کارکرد آن را توضیح بدم. شما هم حتماً تجربیات خوبی در این زمینه دارید. منتظر خواندن آن‌ها در قسمت نظرات هستم.

قانون جذب و ایمان قوی

به‌تدریج که می‌خواهید از توان فوق‌العاده و قدرت قانون جذب استفاده کنید، بیشتر به اهمیت ایمان به آن پی می‌برید. شما باید با قانون جذب ارتباط برقرار کنید تا قانون جذب کمکتان کند.

منظور از ارتباط این است که باور داشته باشید که این قانون کار می‌کند. البته چه باور داشته باشید چه نداشته باشید این قانون کار خود را انجام می‌دهد ولی برای اینکه به نحو احسن و به‌صورت مثبت از قانون جذب استفاده کنید بسیار خوب است که به این قانون ایمان صد در صد داشته باشید.

 

نتیجه‌ی ایمان به قانون

ایمان به قانون جذب علاوه بر این‌که در استفاده از آن کمک فراوانی می‌کند و باعث می‌شود زودتر به نتیجه برسیم یک نتیجه قابل‌لمس‌تر هم دارد.

فرض کنید فقط یک نفر هرسال می‌توانست از کنکور سراسر وارد دانشگاه شود. آن‌وقت به‌احتمال خیلی زیاد کسی دیگر به فکر ادامه تحصیل نمی‌افتاد چون خیلی سخت می‌توانست قبول کند که او آن‌یک نفر باشد. به همین صورت اگر شما به قانون جذب ایمان نداشته باشید هیچ‌گاه آن‌طور که بایدوشاید از آن استفاده نخواهید کرد و مسلماً نتیجه هم به همان اندازه کمتر خواهید گرفت.


برای مطالعه بیشتر در این رابطه این مطلب را هم مطالعه کنید: باورهای انسان و قانون جذب 

قانون جذب سریع

اگر می‌خواهید نتیجه قانون جذب را سریع در زندگی‌تان ببینید یک‌راه وجود دارد! باید در همه حال احساس خوبی داشته باشید. به شما قول می‌دهم اگر فقط 21 روز بتوانید احساس خود را خوب نگه‌دارید اتفاقاتی در زندگی‌تان می‌افتد که خودتان الآن حتی نمی‌توانید به آن‌ها فکر کنید.

استفاده از قانون جذب خود یک هدیه است

تا حالا به این مورد فکر کردید؟ چه چیزی بهتر از این؟

شما قرار است احساستان را خوب کنید و بعد موارد خوب وارد زندگی شما می‌شود. مثل این است که شیرینی بخوریم و لاغر شویم! هم لذت خوردن رو می‌بریم هم به هدفمان می‌رسیم. اگر قانون جذب برعکس بود واقعاً سخت بود چون باید همیشه غمگین می‌بودیم تا اتفاقات خوب را تجربه کنیم پس خدای بزرگ رو شاکرم که بابت شاد بودن و شاکر بودن ما را غرق در نعمت می‌کند.

جذب مسئولیت‌پذیری

اولین، اولین و بازهم تأکید می‌کنم اولین نقطه و نقطه شروع قانون جذب اینجاست. کسی که قانون جذب را می‌داند هیچ‌گاه نباید هیچ قسمت زندگی خود را که دوست ندارد را تقصیر کس دیگری اندازد. حتی بدی‌هایی که اطرافیان یا حتی غریبه‌ها گل‌ها به شما می‌کنند را خودتان جذب کردید.

حتماً تا حالا تجربه کردید که وقتی از یک اخلاق یک شخص به‌شدت متنفرید آن اخلاق رو اشخاص دیگری هم که وارد زندگی‌تان می‌شوند دارند. مخصوصاً در روابط عاطفی این مسائل بسیار دیده می‌شود. یک‌لحظه با خودتان صادق باشید چقدر این نفر شبیه نفر قبلی است؟

 باورها,قانون جذب,مسئولیت‌پذیری


و سؤال مهم‌تر چرا این نفر شبیه نفر قبلی است؟

چون شما وقتی‌که رفتاری که دوست نداشتید را از آن شخص می‌دیدید به‌شدت واکنش منفی احساسی نشان می‌دادید و معمولاً در همان احساس می‌ماندید. خیلی سختِ که احساس انسان بد نشود ولی حداقل می‌شود بعد از 2-3 دقیقه و با یادآوری این موضوع که خودمان این شخص را جذب کردیم آرام شویم و کم‌کم احساس و ارتعاش خود را مثبت کنیم.

 

چرا مسئولیت‌پذیری این‌قدر مهم است؟

جواب تا حدودی مشخص است. تا وقتی‌که علت احساس بد خود را در دیگران جستجو کنیم مسلماً می‌خواهیم آن شخص را عوض کنیم یا از زندگی خود حذف کنیم ولی قانون جذب می‌گوید: “شما تنها کسی هستید که مسئول احساس بد خود هستید.” و اگر این موضوع را قبول کنیم و مسئولیت آن را گردن بگیریم وارد مرحله بعد می‌شویم. مرحله بعد این است که حالا که من مسئول احساسات خودم هستم چه کنم که احساسم خوب شود؟



منتظر نظرات زیبای شما هستم

امیر شریفی
  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

باور چیست؟

آموزش قانون جذب,احساسات,باورها


باور انتظاری مطمئن است؛ می‌توان به این صورت بیان داریم: بر وفق انتظار شما برای شما فراهم خواهد شد، پس شما منتظر چه هستید؟

برخی اشخاص فریاد می‌زنند: “می‌دانم این کار درست نمی‌شود” یا “مطمئنم آخرش خوب نمی‌شود” سؤال من این است: پس اصلاً چرا آن کار را انجام دادید؟ شما دارید عمدا بدترین حوادث را به‌سوی خود می‌خوانید.

از دسته دیگر چنین می‌شنویم: “ما منتظریم تا وضع بهتر شود” آنان به استقبال شرایط مساعدتر در زندگی‌شان می‌روند.

آنچه را در انتظارش هستید تغییر دهید تا شرایط زندگی‌تان تغییر کند. اما چه انتظاری می‌توانید داشته باشید؟ وقتی‌که عادت کردید دائماً باخت‌ها، بی‌چیزی‌ها، شکست‌ها، فقدان‌ها و کینه‌ها را پیشاپیش به خود بخوانید؟

از همین حالا شروع کنید به باور این‌که خوشبختی در کمین شماست.

 

بازیگر باورهای خوب باشید

کاری کنید تا به نظر آید که شما منتظرش هستید، زیرا ایمان فعال نیمه هوشیارتان را تحریک می‌کند.

اگر شما برای داشتن یک‌خانه جمله تأکیدی به زبان آورید. ضمناً تدارکات لازمه را هم برای آن فراهم کنید، مثل آن است که هیچ زمان هدر شده ندارید. خودتان را برای داشتن چیزهای کوچک و بزرگ آماده کنید.

ممکن است کسی بگوید: “ولی من که پول آن را ندارم” درست است ولی خود را مالک آن بدانید! می‌دانم که این موضوع چالش‌برانگیز است ولی اگر این کار را بکنید قطعاً به دستش می‌آورید.

خانم کیت وینسلت بازیگر نقش رز در فیلم تایتانیک زمانی که جایزه اسکار را برد (البته این جایزه برای فیلم کتاب‌خوان بود) گفت من از بچگی وقتی به حمام می‌رفتم شامپو را دستم می‌گرفتم و حس می‌کردم این اسکاره و مردم دارند تشویقم می‌کنند ولی این امروز واقعاً اسکاره!

حتماً شما هم ورزشکاران زیادی را دیدی که وقتی به مقامی می‌رسند می‌گویند این رویای بچگی‌ام بود. کریستیانو رونالدو در یک مصاحبه گفت وقتی بچه بودم خانه‌ی مایکل جکسون رو توی تلویزیون دیدم و به پدرم گفتم من حتماً یک روز این‌قدر پولدار می‌شوم الآن همان‌قدر پولدار شدم حیف که پدرم نیست که ببیند.

هنر باور قبل از وقوع است

وقتی مالک چیزی هستید که مشخصاً راحت آن را حس می‌کنید. هنر اصلی مردان موفق این است که قبل از این‌که چیزی را به دست بیاورند می‌توانند داشتن آن‌ها حس کنند.

سعی کنید احساسات مربوط به داشتن آن چیز را در خود به وجود بیاورید و آن زمان است که ارتعاش آن ‌را می‌فرستید و فقط باید منتظر دریافت باشید.

 

 آموزش قانون جذب,احساسات,باورها


این قانون حتی در خرافات هم جواب می‌دهد. مثلاً اگر شما اعتقاد دارید که عدد 13 نحس است و یک روز در بانک شماره‌ی شما 13 است و شما انتظار نحسی دارید بدترین اتفاقات ممکن برای شما می‌افتد. البته دستگاه نوبت‌دهی بانک تقصیری ندارد سعی نکنید آن را بشکنید؛ باورهای خود را بشکنید.

هیچ‌چیز آن‌قدر بزرگ نیست که نتوان به آن رسید. یکجایی خواندم که آنتونی رابینز می‌گفت: “اگر هر کاری را هرکسی در هر جای دنیا انجام داده است حتماً من هم می‌توانم انجام دهم و حتی کاری که کسی موفق به انجام آن نشده است هم مشخص نیست که من نتوانم انجامش دهم.”

سارتر می‌گوید: “اگر یک فلج مادرزاد نتواند قهرمان دو شود فقط خودش مقصر است.”

 

این مطلب را مطالعه کنید: قانون جذب چیست؟

باور کنید و حس کنید

حس خوب خیلی مهم است. حس دارندگی یک‌چیز. اینکه شما قبل از اینکه یک‌چیز را داشته باشید بتوانید با تمام وجود حس کنید که آن چیز را دارید.

یک حس خوب راحت‌تر هم داریم. حس خوب بابت چیزهایی که داریم! کافی است که یک دندان ما درد بگیرد زمین و زمان را به هم می‌دوزیم ولی کی شده بابت بقیه دندان‌های سالم خود شکرگزار باشیم؟

احساس شکرگزاری برترین حس دنیاست. در مورد شکرگزاری در آینده بیشتر صحبت خواهم کرد فقط در این مقاله همین یک آیه‌ی زیبا از قرآن کریم را قرار می‌دهم:

اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است.

سوره‌ی ابراهیم آیه‌ی 7

شما نیازی نیست که به یک هدف رسیده باشید حتی قبل از رسیدن هم می‌توانید بابت رسیدن به آن هدف شکرگزار باشید و معجزه را به چشم خود ببینید.


این مطلب را مطالعه کنید: قانون جذب عشق

باور کنید و حس کنید

مهم‌ترین توانایی و مهارتی که باید بیاموزیم این است که به چیزهایی که دوست داریم توجه کنیم و آن‌ها را حس کنیم؛ چه چیزهایی که داریم و چه مواردی که دوست داریم داشته باشیم و حتی مواردی که قبلاً اتفاق افتاده و الآن تمام شده است.

یکی از بهترین کسانی که بحث باور و تاثیر آن در رسیدن به اهداف را مطرح کرده است، آنتونی رابینز است. پیشنهاد می‌کنم مطالبش را بخوانید.

امیدوارم این مقاله برای شما مفید بوده باشد.

 

حتماً شما دوستان عزیز هم تجربیات خوبی در این رابطه دارید.

تجربیات خود را در قسمت نظرات بنویسید تا دوستان دیگر هم استفاده کنند و باورشان تقویت شود.

امیر شریفی

  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

قانون جذب

قانون جذب می‌گوید: زندگی ساده است. زندگی شما تنها از دو چیز تشکیل شده است، چیزهای مثبت و چیزهای منفی. هر بخش زندگی‌تان، خواه سلامت، ثروت، روابط، کار یا شادی می‌تواند مثبت یا منفی باشد؛ یا ثروت فراوان دارید یا آه در بساط ندارید. یا سرشار از سلامتی هستید یا مریض احوالید. روابطتان شاد است یا دشوار و در بن‌بست است. کارتان یا هیجان‌انگیز و موفق است یا رضایت‌بخش نیست و ناموفق است. یا لبریز از شادی هستید یا بیشتر مواقع احساس خوبی ندارید. یا سال‌های خوب دارید یا سال‌های بد، یا اوقات خوب یا اوقات بد، یا روزهای خوب یا روزهای بد.

اگر موارد منفی زندگی‌تان بیشتر از موارد مثبت است، پس یک جای کار می‌لنگد و خودتان هم می‌دانید. بقیه‌ی مردم را می‌بینید که شاد و موفق هستند و زندگی‌شان پر از چیزهای عالی و فوق‌العاده است، و حسی به شما می‌گوید که شما نیز لیاقت چنین زندگی‌ای را دارید. حق با شماست؛ شما لایق یک زندگی سرشار از چیزهای خوب هستید.

شما از قانون جذب استفاده می‌کنید حتی اگر ندانید

بیشتر افرادی که زندگی فوق‌العاده‌ای دارند درست نمی‌دانند چه کرده‌اند تا به این زندگی دست‌یافته‌اند. اما حتماً کاری کرده‌اند. آن‌ها از قانون جذب که منشاء تمام موارد خوب زندگیست استفاده کرده‌اند …

بدون استثناء هر کس که زندگی فوق‌العاده‌ای دارد برای رسیدن به آن از قانون جذب استفاده کرده است.

قدرت‌های عظیم طبیعت، مانند گرانش و الکترومغناطیس، با حواس ما قابل مشاهده نیستند، اما قدرتشان بی چون‌وچرا و قطعیست. در مورد قانون جذب هم همین‌طور است. نیروی قانون جذب قابل مشاهده نیست اما در حقیقت قدرتش بسیار عظیم‌تر از هر قدرت طبیعی دیگری است. نشانه‌های قانون جذب را در همه جای جهان می‌توان دید.

قوانین طبیعت بر کائنات حکم‌فرماست. می‌توانیم با هواپیما پرواز کنیم زیر هوانوردی هماهنگ و سازگار با قوانین طبیعت عمل می‌کند. قوانین فیزیک برای ما تغییر نکرده‌اند تا بتوانیم پرواز کنیم، اما راهی یافته‌ایم تا مطابق قوانین طبیعت عمل کنیم. همان‌طور که قوانین فیزیک بر هوانوردی، برق، و گرانش حاکم است، قانون جذب هم بر زندگی حاکم است. برای در اختیار گرفتن قانون جذب مثبت و تغییر زندگی‌تان، باید قانونش را درک کنید. قدرتمندترین قانون کائنات را؛ قانون جذب را.

نیروی جذب خورشید است که سیاره‌ها را در منظومه‌ی شمسی ما نگه می‌دارد، و مانع از پرت شدنشان در فضا می‌شود. قانون جذب گرانش است که شما و هر آدم، حیوان و هر چیزی را نگه می‌دارد.

نیروی جذب سلول‌های بدنتان، مصالح خانه، و مبلی که رویش می‌نشینید را منسجم نگه می‌دارد، و ماشین را روی جاده و آب را در لیوان نگه می‌دارد.

قانون جذب است که یک نفر را به سمت علم و دیگری را به‌سوی آشپزی می‌کشد، مردم را سوی ورزش‌های مختلف یا سبک‌های مختلف موسیقی می‌کشاند. قانون جذب است که شما را جذب دوستان و کسانی که دوست دارید می‌کند.

قانون جذب دقیقا چیست؟

قانون جذبی که اینجا مطرح می‌شود با نیروی جاذبه زمین و بین مولکولی متفاوت است ولی تا حدودی شبیه آن‌ها کار می‌کند. قانون جذب قانون عشق است.

” قانون جذب یا قانون عشق … هر دو یکی و یکسان هستند “

چالز هانل

قانون جذب قانون عشق است، و قانون مطلق و قدرتمندی‌است که همه چیز را در هماهنگی و توازن نگه می‌دارد، از کهکشان‌های بی‌شمار گرفته تا اتم‌ها. بر همه چیز و از طریق همه چیز در کائنات اعمال می‌شود و تاثیر می‌گذارد.

به عبارت کلی قانون جذب می‌گوید: هر چیزی مشابهش را جذب می‌کند. به بیان ساده‌تر معنایش در زندگی‌تان این است: هر چه بدهی، همان را می‌گیری. هر چه در زندگی بدهی همان را در زندگی دریافت می‌کنی. به‌واسطه‌ی وجود قانون جذب هرچه بدهی درست همان چیزی است که به‌سوی خود جذب می‌کنی.

” در مقابل هر کنش، واکنشی یکسان و در جهت مخالف وجود دارد “

اسحاق نیوتن – ریاضیدان و فیزیکدان

 


آموزش قانون جذب,قانون جذب,قانون جذب ثروت

دریافت قانون جذب

هر عمل دادن عمل متضاد دریافت را ایجاد می‌کند و آنچه دریافت می‌کنید با آنچه داده‌اید همیشه برابر و یکسان است. هر چه در زندگی می‌بخشید باید به شما بازگردد. قانون جذب قانون ریاضی و فیزیک کائنات است.

 

طبق قانون جذب: اگر نیروی مثبت ببخشی، در پاسخ نیروی مثبت دریافت می‌کنی، نیروی منفی ببخشی، در پاسخ نیروی منفی دریافت می‌کنی.

 

قانون جذب می‌گوید:

نیروی مثبت بدهید و در عوض یک زندگی پر از موارد مثبت دریافت کنید.

نیروی منفی بدهید و یک زندگی مملو از موارد منفی دریافت کنید.

اما چگونه نیروی مثبت یا منفی می‌دهید؟ از طریق افکار و احساساتتان!

 

 

نیروی منفی بدهید و یک زندگی مملو از موارد منفی دریافت کنید.

اما چگونه نیروی مثبت یا منفی می‌دهید؟ از طریق افکار و احساساتتان!

شما هرلحظه دارید فکرهای مثبت یا منفی می‌کنید و افکارتان چه مثبت باشند چه منفی تعیین می‌کنند که در زندگی چه دریافت خواهید کرد. تمام افراد، اوضاع و شرایط، و اتفاقاتی که لحظه‌لحظه‌ی زندگی‌تان را می‌سازند از طریق افکار و احساساتی که از خود بروز می‌دهید، جذبتان می‌شوند. اتفاقات زندگی همین‌طوری و بی‌مقدمه برایتان پیش نمی‌آید؛ شما در زندگی بر اساس آنچه داده‌اید، دریافت می‌کنید.

” بدهید و به شما داده خواهد شد … زیرا با پیمانه‌ی خودتان برایتان اندازه خواهند گرفت “

حضرت عیسی (ع)

شما با افکار و احساساتتان زندگی خود را رقم می‌زنید. هر چه بیاندیشید و احساس کنید، تمام آنچه برایتان رخ می‌دهد و در زندگی تجربه می‌کنید را رقم می‌زند. اگر فکر و احساس می‌کنید: ” امروز، روزی سخت و پرتنش پیش رو دارم ” آن‌وقت تمام افراد، شرایط، و وقایعی که روزتان را سخت و پرتنش خواهند ساخت سوی خود جذب می‌کنید.

اگر فکر و احساس کنید: “زندگی برایم خوب و خوشایند است.” قانون جذب تمام افراد، شرایط، و وقایعی را سوی شما جذب می‌کند که واقعا زندگی‌تان را خوشایند کنند.

 


قانون جذب چیست؟,قانون جذب عشق

قانون جذب به شما حق انتخاب می‌دهد

قانون جذب بر مبنای آنچه می‌دهید هر آنچه در زندگی دارید را یک به یک به شما می‌دهد. شما بر مبنای افکار و احساساتی که از خود بروز می‌دهید، آهن‌ربا می‌شوید و شرایط ثروت، سلامت، روابط، و تک‌تک اتفاقات و تجارب زندگی خود را دریافت می‌کنید.

درباره‌ی پول افکار و احساسات مثبت بروز دهید، و شرایط، افراد و اتفاقات مثبتی که برایتان پول بیشتری به ارمغان می‌آورند را سوی خود جذب کنید. درباره‌ی پول افکار و احساسات منفی بروز دهید، و شرایط، افراد، و وقایعی منفی که موجب بی‌پولی می‌شوند را سوی خود می‌کشید.

 

اگر مایل به مطالعه بیشتر در این زمینه هستید این مطلب را هم بخوانید: قانون جذب ثروت

با همان قدرتی که فکر و احساس می‌کنید قانون جذب نیز به شما پاسخ می‌دهد. این یعنی با تغییر افکار و احساساتتان و با کمک قانون جذب می‌توانید زندگی‌تان را رویایی کنید. افکار و احساسات مثبت داشته باشید و با این کار هر قسمت زندگی خود را به شاهکار تبدیل کنید.

قانون جذب و افکار

افکار شما همان کلماتی هستند که در ذهنتان می‌شنوید و بلند بر زبان می‌آورید. وقتی به کسی می‌گویید: “چه روز زیبایی.” اول این فکر را سرتان داشته‌اید و بعد بر زبان آورده‌اید.

افکار به اعتما نیز مبدل می‌شوند. وقتی صبح از رختخواب بلند می‌شوید، قبل از انجام چنین عملی، فکر بلند شدن از رختخواب را داشته‌اید. بدون فکر قبلی نمی‌توانید هیچ کاری انجام دهید.

این فکر شماست که تعیین می‌کنند اعمال و گفتارتان مثبت یا منفی باشد. اما از کجا بهفمید افکارتان مثبت است یا منفی؟

 

قانون جذب می‌گوید: “وقتی به آنچه می‌خواهید یا دوست دارید فکر می‌کنید، افکارتان مثبت است و وقتی به آنچه نمی‌خواهید و دوست ندارید فکر کنید، افکارتان منفی هستند. به همین سادگی و همین راحتی.

 

 آنچه در زندگی می‌خواهید هرچه باشد، می‌خواهیدش چون دوستش دارید. لحظه‌ای در موردش فکر کنید. شما چیزهایی که دوست ندارید را نمی‌خواهید، می‌خواهید؟ هر کس تنها آنچه دوست دارد را می‌خواهد؛ هیچ‌کس آنچه دوست ندارد را نمی‌خواهد.

طبق قانون جذب هیچ‌چیز غیرممکن نیست. فرقی نمی‌کند چه کسی باشید، فرقی نمی‌کند با چه موقعیتی ممکن است روبه‌رو شوید، استفاده از قانون جذب می‌تواند آزادتان کند.

قدرت و قانون جذب

شما می‌توانید زندگی‌تان را تغییر دهید، زیرا توانایی نامحدودی دارید تا درباره‌ی آنچه دوست دارید فکر کنید و سخن بگویید، و بنابراین توانایی نامحدودی دارید تا تمام چیزهای خوب را به زندگی‌تان بیاورید! درهرحال قدرت شما بسیار بیشتر از افکار و گفتار مثبت درباره‌ی آن چیزهایی است که دوست دارید، زیرا قانون جذب به افکار و احساسات شما واکنش نشان می‌دهد. باید عشق را احساس کنید تا بتوانید قدرتش را در اختیار بگیرید!

احساسات شما محرک هستند

افکار و گفتار بدون احساسات هیچ قدرت و تأثیری در زندگی‌تان ندارند. در روز افکار بسیاری از ذهنتان می‌گذرد که بار چندانی ندارند و به‌حساب نمی‌آیند زیرا بسیاری از افکار احساسی قوی را در درونتان برنمی‌انگیزند. آنچه احساس می‌کنید است که اهمیت دارد.

 

پیشنهاد می‌کنم این مطالب را هم مطالعه کنید: قانون جذب عشق 1 و قانون جذب عشق 2

 تصور کنید افکار و گفتارتان به‌مثابه یک فضاپیماست، و احساساتتان مانند سوخت است. یک فضاپیما بدون سوخت وسیله‌ی نقلیه‌ای خاموش و بی‌حرکت است که کاری از آن برنمی‌آید، زیرا سوخت همان قدرتی است که فضاپیما را بلند می‌کند. در مورد افکار و گفتارتان نیز به همین منوال است.

افکار و گفتار شما وسایل نقلیه‌ای هستند که بدون احساسات نمی‌توانند کاری از پیش ببرند؛ زیرا احساسات شما قدرت افکار و گفتارتان هستند! این را من نمی‌گویم قانون جذب می‌گوید.

اگر فکر می‌کنید: “نمی‌توانم رئیسم را تحمل‌کنم.” آن فکر بیانگر احساس منفی قوی‌ای است که نسبت به رئیستان حس می‌کنید و آن احساس منفی را از خود بروز می‌دهید. درنتیجه روابطتان با رئیستان روزبه‌روز بدتر می‌شود.

خوب یعنی خوب

بیشتر مردم می‌دانند که احساس خوب و بد داشتن چه حسی دارد اما نمی‌فهمند که در بسیاری از مواقع دارند با احساسات منفی زندگی می‌کنند. مردم فکر می‌کنند احساس بد یعنی احساس منفی شدید ولی قانون جذب این را نمی‌گوید.

اگر بیشتر مواقع حس می‌کنید بد نیستید شاید فکر کنید آن احساس بد نبودن احساس مثبتی است زیرا درواقع احساس بدی ندارید. اگر احساس واقعاً بدی داشته‌اید و اکنون حس می‌کنید بد نیستید پس به‌طورقطع احساس بد نبودن بسیار بهتر از احساس خیلی بد بودن است. اما بیشتر مواقع احساس بد نبودن هم احساس منفی است.

قانون جذب می‌گوید:

احساس خوب یعنی احساس خوب! احساسات خوب یعنی شما شاد، مسرور، هیجان‌زده، مشتاق یا پرشور هستید. وقتی احساس می‌کنید بد نیستید، معمولی هستید، یا درواقع اصلاً حس خاصی ندارید، آن‌وقت زندگی‌تان بد نخواهد بود، معمولی خواهد بود، یا اصلاً چندان خاص نخواهد بود! احساسات خوب یعنی واقعاً احساس خوبی داشته باشید، و احساس واقعاً خوب آن چیزی است که زندگی واقعاً خوب را به ارمغان می‌آورد.

همیشه و در همه حال قانون جذب کار خود را انجام می‌دهد. فقط ما باید تعیین کنیم که موارد مثبت را جذب کنیم یا موارد منفی را.

 

برگرفته از کتاب قدرت

نوشته راندا برن

  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

راز جذب ثروت

آیا از قانون جذب برای ثروت استفاده می‌کنید؟

دربا‌ره‌ی پول چه احساسی دارید؟ بیشتر مردم می‌گویند پول را دوست دارند، اما اگر به‌اندازه‌ی کافی نداشته باشند، نسبت به آن احساس خوبی ندارند. اگر کسی تمام پولی که نیاز دارد را داشته باشد، آن‌وقت به‌طور یقین نسبت به پول احساس خوبی دارد.

اگر نگاهی به دنیای اطرافتان بی اندازید، خواهید دید که بیشتر مردم نسبت به پول احساس خوبی ندارند، زیرا بیشتر پول و ثروت دنیا دست حدود 10 درصد از مردم است. تنها تفاوت میان ثروتمندان و سایرین این است که آن‌ها نسبت به پول بیش از آنکه احساسات بد نشان دهند، احساسات خوب بروز می‌دهند. به همین سادگی؛ راز جذب ثروت همین است.

 

چرا راز جذب ثروت کار نمی‌کند؟

دلیل اینکه بیشتر مردم نسبت به پول احساس بدی دارند این است که در موردش عقاید منفی دارند، و آن عقاید منفی وقتی بچه بوده‌اند به خورد ذهن ناخودآگاهشان داده‌شده است. عقایدی مانند “پول کثیفه” “پول فساد میاره ” “آدم‌های ثروتمند صادق نیستند” “پول خواستن معنوی نیست” و … .

وقتی بچه‌اید هر چه والدین، معلم‌ها یا جامعه بگویند می‌پذیرید. و بنابراین بدون این‌که متوجه شوید، با احساساتی منفی نسبت به پول بزرگ می‌شوید.

“زمانی که پی ببرید هیچ کمبودی وجود ندارد، تمام دنیا از آن شما می‌شود.”

                                                                                                                        لائوتسه

                                                                                                           بنیان گزار مکتب تائو

پول را به خودتان بچسبانید

وقتی نسبت به پول احساس خوبی نداشته باشید آن را دفع می‌کنید. در این صورت هرگز به شما نخواهد چسبید. حتی وقتی پولی اضافه که انتظار دریافتش را نداشته‌اید به دستتان می‌رسد، متوجه می‌شوید که در چشم بر هم زدنی از دستتان رفته است. قبض‌های رقم درشت‌تر برایتان می‌آید، و سایل خراب می‌شوند، انواع و اقسام شرایط پیش‌بینی‌نشده اتفاق می‌افتد، همه‌ی آن‌ها دست‌به‌دست هم می‌دهند تا جیبتان را خالی کنند و پول را از دستتان درآورند.

پس چه چیزی باعث می‌شود پول بماند؟ عشق! عشق نیرویی جذب‌کننده است که پول می‌آورد، و همین عشق قدرتی است که باعث می‌شود پول بچسبد.

 

راه سریع جذب ثروت

اگر پول چندانی ندارید، پس دریافت قبض‌ها به شما احساس خوبی نمی‌دهد. اما لحظه‌ای که به یک قبض رقم درشت واکنشی منفی نشان می‌دهید، احساسات بد از خود ساطع می‌کنید، و به‌طور یقین قبض‌های بزرگ‌تری دریافت خواهید کرد.

هر چه بدهید همان را دریافت می‌کنید. مهم‌ترین مسئله این است که وقتی قبض‌هایتان را می‌پردازید راهی پیدا کنید هر راهی تا احساس خوبی داشته باشید. هرگز وقتی احساس خوبی ندارید قبض‌هایتان را نپردازید، زیرا تنها قبض‌های بزرگ‌تری را سمت خودخواهید کشید.

برای تغییر آنچه احساس می‌کنید، باید قدرت تصورتان را به‌کارگیرید و قبض‌هایتان را به چیزی که باعث می‌شود احساس بهتری داشته باشید مبدل سازید. می‌توانید تصور کنید آن‌ها درواقع قبض نیستند بلکه در عوض تصمیم گرفته‌اید از سر خوش‌قلبی به شرکت یا شخصی به خاطر خدمات فوق‌العاده‌اش پول بدهید.

“به شما نه بر اساس کار یا وقتتان بلکه بر اساس میزان عشقتان پاداش داده می‌شود.”

                                                                                                                   سنت کاترین

                                                                                                    فیلسوف و عالم کلیسای کاتولیک

 

نگرانی و ثروت

بیشتر مردم وقتی حقوق می‌گیرند حتی آن موقع هم احساس خوبی ندارند زیرا نگران‌اند چطور کاری کنند که حقوقشان تا آخر ماه دوام بیاورد. آن‌ها هر بار که حقوق می‌گیرند فرصتی باورنکردنی برای عشق بخشیدن را از دست می‌دهند. وقتی مقداری پول دستتان می‌رسد، مهم نیست چقدر ناچیز است، شکرگزار باشید! یادتان باشد، برای هر چه شکرگزار باشید چندین برابر می‌شود. با نگرانی ثروت خود را از بین نبرید.

همیشه از قانون جذب ثروت استفاده کنید.

از هرلحظه‌ای که با پول سروکار دارید استفاده کنید تا با داشتن احساسی خوب پول را چند برابر کنید. وقتی پول می‌پردازید عشق را احساس کنید تا ثروت را جذب کنید.

 

بازی جذب ثروت

می‌توانید این بازی را انجام دهید تا هر بار که با پول سروکار دارید نسبت به آن احساس خوبی داشته باشید. یک اسکناس ده‌هزارتومانی را بردارید روی آن را سمت مثبت و پشت آن را سمت منفی در نظر بگیرید. هر بار که پول به دستتان رسید عمدا سمتش را برگردانید تا رویش به شما باشد و به خودتان یادآوری کنید که در بازی جذب ثروت هستید و باید به پول زیاد احساس خوبی داشته باشید.

 

 

هنگامی‌که برای چیزی پول پرداخت می‌کنید، وقتی پول یا کارتتان را می‌دهید، برای کسی که آن را می‌گیرد برکت و فراوانی پول را تصور و دعا کنید. هر چه ببخشید همان را دریافت خواهید کرد.

از اینکه دیگران ثروت جذب کرده‌اند خوشحال باشید

یادتان باشد، هر بار که می‌شنوید کسی پول بیشتر یا موفقیتی کسب کرده، به وجد بیایید، زیرا بدین معناست که شما نیز روی همان طول موج هستید! این نشانه ایست که شما روی طول موج خوبی قرار دارید، بنابراین طوری به وجد بیایید انگار برای خود شما اتفاق افتاده، زیرا واکنش شما به اخبار اهمیت دارد. اگر برای فرد دیگری با شادی و هیجان واکنش نشان دهید، دارید به پول و موفقیت بیشتر برای خودتان پاسخ مثبت می‌دهید.

یادتان باشد اگر به ثروت فکر کنید و احساسش کنید جذبش می‌کنید و اگر به بدبختی‌ها فکر کنید همان‌ها را جذب می‌کنید.

  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

در قانون جذب عشق قسمت اول نکات کلی را در مورد استفاده قانون جذب در روابط بیان کردیم.

حال به قانون جذب عشق 2 می‌رسیم (حتما قبل از خواندن این مقاله قانون جذب عشق 1 را مطالعه کنید)

 

برای روشن شدن مفهوم عشق بخشیدن به دیگران، اول باید معنای عشق نبخشیدن به دیگران را بفهمید.

تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل عشق بخشیدن نیست!

تصور این‌که شما می‌دانید چه چیزی برای طرف مقابل بهرت است عشق بخشیدن نیست!

تصور این‌که حق با شماست و طرف مقابل اشتباه می‌کند عشق بخشیدن نیست!

بازخواست، ملامت، شکایت، غر زدن، یا ایراد گرفتن از طرف مقابل عشق بخشیدن نیست!

این‌ها خلاف قانون جذب عشق است.

 

راز روابط

زندگی همه چیز را به شما عرضه می‌کند تا بتوانید آنچه دوست دارید را برگزینید، و بخشی از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که در شخصی نمی‌پسندید، در خودتان عشق ایجاد کنید، بلکه کافی است بدون نشان دادن احساس خاصی از آن روی برگردانید.

 

خیلی ساده است…

در یکی از فایل‌های صوتی اشاره‌ای به این موضوع داشتم. نیازی نیست به زور بخواهید به خودتان بقبولانید که یک رفتار خاص یک شخص خوب است. اگر به طور مثال کسی در زندگی شما بدقول است نیازی نیست بگویید خوب خدا رو شکر که بدقول است قاتل نیست! نه قانون جذب عشق این را نمی‌گوید. فقط می‌گوید روی رفتار دیگه‌ای احساس بگذارید که در او دوست دارید.

 

او بدقول است اما مهربان است؛ من به مهربانی او تمرکز می‌کنم.

او بدقول است اما خوش صحبت است؛ من روی خوش صحبتی او تمرکز می‌کنم.

او بدقول است اما دست و دل باز است؛ من روی دست و دل بازی او تمرکز می‌کنم.

تبریک می‌گویم. شما به بهترین شکل از قانون جذب عشق استفاده کردید.

 

روی برگرداندن در قانون جذب عشق یعنی چه؟

روی برگرداندن از آنچه در شخصی نمی‌پسندید بدین معناست که شما آن را جدی نمی‌گیرید. به این معناست که شما می‌دانید با قانون جذب عشق روی هر چه تمرکز کنید بیشتر از آن را دریافت می‌کنید.

روی برگرداندن یعنی دنیا به شما حق انتخاب داده است. یعنی با آ‌ن‌ها بحث و جدل نکنید تا ثابت کنید اشتباه می‌کنند یا عیب‌جویی کنید یا آن‌ها را مقصر بدانید، یا بخواهید تغییرشان دهید. این‌ها در قانون جذب عشق جایی ندارند. اجازه دهید همه خودشان باشند و شما انتخاب کنید.

 

نگاه بالاتر و البته بهتر

بیاید یک مثال بزنیم تا وضعیت روشن شود.

یک نفر برای پول همسر خود را طلاق داده و با یک فرد پولدار ازدواج کرده است. ( از اینجا به بعد را باید عامیانه‌تر بنویسم)

ما شروع می‌کنیم به جنگیدن؛ اه، این دیگه چه آدمیه. عجب نامردیه! واقعا چطور می‌تونه اینقدر منفعت طلب باشه…

حالم داره ازش بهم می‌خوره. صد رحمت به حیوون و …………

یک نفر که قانون جذب عشق را می‌داند ( از این به بعد می‌گوییم استاد) می‌گوید:

چرا اینقدر بهش فکر می‌کنید؟ مگه این فرد وارد زندگی‌ات شده؟

ما: نه، ولی نگاش کن. از این نامردتر تا حالا ندیدم. هیچ بویی از انسانیت نبرده. خجالتم نمی‌کشه. همین‌ها جامعه رو خراب می‌کنن پس فردا دودش توی چشم من هم میره.

استاد: دودش به چشم تو نمی‌رود اگر بهش فکر نکنی؛ کافی است به چیزهای زیبای زندگی فکر کنی.

ما: نهههههه. اصلا وارد زندگی من نشه. همسر بدبختش چی؟ اون چه گناهی کرده بود؟

استاد: مگه تو می‌دونی همسرش چی می‌خواسته؟ شاید خودش می‌خواسته! شاید هم نه ولی حتما خودش اون رو به زندگیش وارد کرده.

ما: مگه میشه؟ واسه چی باید بخواد؟ هیچکس چنین چیزی نمی‌خواد.

استاد: درسته ولی شاید یک کسی که قانون جذب عشق رو نمی‌دونسته اون رو اشتباه استفاده کرده ……

 

این داستان تا انتها ادامه دارد حالا مثال ساده‌تری می‌زنم تا موضوع رو راحت درک کنیم. شما شخصیت‌ها را تطابق دهید.

 

ما از یک نقاش می‌خواهیم که برامون یک منظره زیبا نقاشی کند.

نقاش: لطفا فقط به من رنگ سبز و آبی و زرد بدهید.

ما: بفرمایید تمام رنگ‌ها توی این بسته.

نقاش: نههههههههههه. چرا همه رنگ‌ها رو دادید؟ مگه نگفتم فقط سه رنگ؟

ما: خوب این بسته رنگ تکمیله تا هر کس رنگی که می‌خواهد را انتخاب کنه. شما از رنگی که نمی‌خواهید استفاده نکنید.

نقاش: نه! آخه این هم شد رنگگگگگگگگ؟ کی آخه از یه همچین رنگی استفاده می‌کنه؟ چرا این رو توی بسته رنگ‌ها گذاشتید؟

ما: شاید یکی از این رنگ استفاده کنه! اصلا شاید طرف نقاشی بلد نباشه و مثل شما وارد نباشه و به اشتباه فکر کنه این رنگ خوبه و ازش استفاده کنه.

نقاش: نههههههههه. هیچکس از این رنگ خوشش نمیاد مگه آدم دیوونه است که از این رنگ استفاده کنه ….

 

چقدر ما در زندگی‌مون به نقاش شباهت داریم؟

 


ما با دید قدیمی‌مان نگاه می‌کنیم و انتظار نتایج جدید داریم. از دید قانون جذب عشق نگاه کنیم ….

 

 

“منتظر قانون جذب عشق 3 باشید”

  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

آموزش قانون جذب,قانون جذب,قانون جذب در روابط

عشق باشید تا عشق جذب کنید!

 

آیا می‌توان قانون جذب عشق را ورد زندگی کرد؟

 

می‌گوید وقتی خواب هستید می‌توانید افکار هوشیارتان را متوقف کنید، اما هرگز نمی‌توانید جلوی احساستان را بگیرید، زیرا زنده بودن به معنای احساس زندگی است. آیا در خواب هم می‌شود از قانون جذب عشق استفاده کرد؟

احساسات لحظه به لحظه شما مهمتر از هر چیز دیگریست، زیرا احساس فعلی شماست که زندگی‌تان را رقم می‌زند.

هر چه احساس بهتری داشته باشید، زندگی نیز بهتر می‌شود و هر چه احساس بدتری داشته باشید اینقدر در مشکلات فرو می‌روید تا احساستان را تغییر دهید.

چرا احساس خوب اینقدر مهم است؟

وقتی احساس خوبی دارید، افکارتان نیز ناخودآگاه خوب است. نمی‌توانید احساس خوبی داشته باشید و در عین حال افکارتان منفی باشد! و بر عکس غیر ممکن است احساس بدی داشته باشید و در همان حال افکارتان خوب باشد. وقتی از خود عشق ساطع می‌کنید دارید از قانون جذب عشق استفاده می‌کنید.

راهنمایی با دقیق‌ترین درجه:

احساس شما یک راهنمای دقیق از چیزی است که از خود بروز می‌دهید. وقتی احساس خوبی دارید دیگر لزومی ندارد نگران چیزی باشید زیرا افکار، گفتار، و اعمالتان خوب خواهد بود. تنها با داشتن احساسی خوب می‌توانید تضمین کنید که دارید عشق می‌بخشید، و تمام آن عشق باید به شما بازگردد!

 

خوش باش که هر که راز داند                        

داند که خوشی، خوشی کشاند

شیرین چون شکر تو باش شاکر

شاکر هر دم شکر ستاند

مولانا

 

قانون جذب عشق

از طریق محبت، تشویق، حمایت، قدرشناسی، یا هر احساس خوب دیگری به سایرین عشق بدهید، همان عشق به شما بازمی‌گردد و خود را چندین برابر می‌کند، و عشق را در هر مقوله‌ی دیگری از زندگی‌تان، از قبیل سلامتی، ثروت، شادی، و شغل وارد می‌کند.

اگر از طریق عیب‌جویی، خشم، ناشکیبایی، یا هر احساس بد دیگری نسبت به سایرین احساس منفی بدهید، و همان حس منفی دریافت خواهید کرد، تضمین می‌کنم! و هنگامی که نیروی منفی بازمی‌گردد، خود را چندین برابر می‌کند، نیروی منفی بیشتری جذب می‌کند، و بر باقی زندگی‌تان تاثیر می‌گذارد.

 


در این فایل صوتی به قانون جذب و سوء برداشتی که درباره‌ی این قانون وجود دارد را بررسی کردم.

 

آیا همین حالا ازقانون جذب عشق همین استفاده می‌کنم؟

شما همین حالا می‌توانید بگویید در روابطتان چه داده‌اید. اگر رابطه‌ای عالی است، بدین معناست که شکرگزاری و عشقی که می‌دهید از نیروی منفی و گلایه‌های شما از آن رابطه بیشتر است. اگر رابطه‌ای بغرنج و پر کشمکش است، بدین معناست که احساسات منفی که ناخواسته و یا شاید حتی خواسته بروز می‌دهید بیشتر از عشق است.

 

چگونه همین حالا از قانون جذب عشق استفاده کنم؟

می‌توانید همین حالا با جستجوی چیزهایی که در آن شخص دوست دارید، ارزش قائلید، و قدر می‌شناسید، هر رابطه‌ای را تغییر دهید. وقتی آگاهانه تلاش می‌کنید تا بیشتر از آن‌که به موارد منفی توجه کنید، دنبال چیزهایی که دوست دارید بگردید، معجزه‌ای رخ خواهد داد. به نظرتان انگار در شخص دیگر اتفاقی باورنکردنی رخ داده است. اما این نیروی عشق است که این موارد منفی را از بین برده است.

 

 

فقط دونستن این موارد کافی نیست. تصمیم بگیریم همین حالا از قانون جذب عشق استفاده کنیم

 

“منتظر قانون جذب عشق 2 باشید”

  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

http://www.parvaresheafkar.com/wp-content/uploads/2016/01/%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%85%D8%BA%D8%B2%DB%8C.jpg

امواج ذهنی

– البته نام اصلی این پدیده سابلیمینال یا محرک‌های زیر استانه است که در ایران به نام امواج ذهنی معروف شده است.

 

امواج ذهنی یا محرک‌های زیرآستانه‌ای (در انگلیسی Subliminal stimuli) در تقابل با محرک‌های فراآستانه‌ای به هرگونه محرک حسی که پایین‌تر از آستانه مطلق فردی برای ادراک آگاهانه باشد اطلاق می‌گردد. مفهوم ادراک زیرآستانه‌ای از این‌رو شایان توجه است که می‌گوید اندیشه، احساسات و رفتار مردم متأثر از محرکی است که علیرغم عدم آگاهی از آن، ادراک می‌گردد. این پدیده ابتدا در سال ۱۸۹۷ مطرح شد، ولی در ۱۹۵۷ جستار «امواج ذهنی»، هنگامی که آگهی‌سازان و چیره‌دستان وادی تبلیغات، ادعای کاربرد بالقوه آن‌را در تحریک خریداران مطرح ساختند، به گفتمانی جنجالی بدل شد. این در حالیست که

پژوهش‌های علمی متعاقب، از سنجش بیشتر این ادعاهای بازاریابی، در غیاب یک اثر دارونمایی صِرف، برای رسیدن به نتایجی درخور اعتماد، ناتوان بوده‌اند.

 

محتویات

  • ۱ انواع امواج ذهنی
    • ۱.۱ دیداری(پنهان کردن عکس در فریم های فیلم)
    • ۱.۲ شنیداری
  • ۲ تاریخچه امواج ذهنی
  • ۳ استفاده از پیام‌های زیرآستانه‌ای در سینما
  • ۴ اثر گذاری
  • ۵ منابع
  • ۶ جستارهای وابسته
  • ۷ مطالعه بیشتر

 

انواع امواج ذهنی

 

محرک‌های زیراستانه‌ای را به دو شکل دیداری و شنیداری طبقه‌بندی می‌کنند.

 

امواج ذهنی دیداری(پنهان کردن عکس در فریم های فیلم)

 

امواج ذهنی دیداری تصاویری‌اند که زودتر از دریافت بیننده از جلو چشمش عبور می‌کنند یا اینکه به‌صورت نهانی در نگاره‌ای گنجانده شده‌اند. ادعا می‌شود این‌گونه تصاویر در ناخودآگاه بیننده تأثیر می‌کنند.

 

امواج ذهنی شنیداری (revercing یا برگردان موسیقی…)

 

امواج ذهنی شنیداری پیام‌هایی‌اند که با بلندایی آرامتر از آستانه شنوایی فرد نجوا می‌شوند یا اینکه به‌صورت برگردان در فرایندی با نام «وارون‌نگاری» به گوش شنونده می‌رسند. ادعا می‌شود این پیام‌ها در ناخودآگاه شنونده تأثیر می‌کنند. مثلاً در سال ۱۹۸۸ قاتل زنجیره‌ای ریچارد رامیرز، در دادرسی‌اش چنین اظهار داشت که موسیقی گروه ای‌سی/دی‌سی و به‌ویژه آهنگ «ولگرد شب» از آلبوم شاهراهی به‌سوی دوزخ الهام‌بخش او برای ارتکاب جنایت بوده‌است.[۲] دیوید جان اوتس، یکی از بنیان‌گزاران نظریه برگردان گفتار مدعی شد آهنگ «شاهراهی به‌سوی دوزخ» در همان آلبوم، دربردارنده پیام‌های نهان‌سازی شده، «قانون منم»، «نام من ابلیس است» و «او ازآن دوزخ است» در برگردان خود است که ممکن است در برانگیختن قاتل مؤثر بوده باشند.

 

تاریخچه امواج ذهنی

 

دکتر ا. و. اسکریپچر مدیر آزمایشگاه بخش روانشناسی دانشگاه ییل در سال ۱۸۹۷ کتابی با نام روانشناسی نوین منتشر کرد که در آن برای نخستین بار به تشریح بنیادی پیام‌های زیرآستانه‌ای (امواج ذهنی) پرداخت.

از آن پس درمورد توانمندی پدیده ادراک زیرآستانه‌ای، ادعاهای بسیاری شنیده شده که شاید شناخته‌شده‌ترین آنها در سال ۱۹۵۷ ازسوی جیمز ویکاری یک فروشنده پژوهشگر مطرح گردیده است. او مدعی شد که در طول یک دوره شش هفته‌ای به ۴۵۶۹۹ مشتری در سینمایی واقع در فورت لی نیوجرسی در میان فیلم پیکنیک دو پیام تبلیغاتی نشان داده شده بود:

«گرسنه‌اید؟ پاپ‌کُرن بخورید» و «کوکاکولا بنوشید» که به گفته او در هر ۵ ثانیه یکبار به مدت سه‌هزارم ثانیه این پیام‌ها نمایش داده شده بودند. زمان آن پیام‌ها چنان کوتاه بودند که آنها هرگز آگاهانه ازسوی کسی دریافت نمی‌شدند، اما ویکاری ادعا کرد که در طول این دوره ۶ هفته‌ای با همه ‌آنکه مشتریان از پیام‌ها ناآگاه بودند، فروش پاپ‌کُرن، ۵۷٫۸% و فروش کوکاکولا، ۱۸٫۱% افزایش یافتند ویکاری اصطلاح «آگهی زیرآستانه‌ای» را برای نخستین‌بار به‌کار برد و آنگاه شرکت تبلیغاتی فرافکنی زیرآستانه‌ای را براساس آن آزمایش شش هفته‌ای بنیان نهاد.

او هرگز شرح تفصیلی از بررسی‌هایش منتشر نساخت و هیچ گواه مستقلی نیز در پشتیبانی ادعاهایش ارائه نشد. سرانجام در سال ۱۹۶۲،‌ او اقرار نمود که پژوهش نخست، ساختگی بوده و چیزی جز بستری به‌جهت بازاریابی نبوده است. شواهد نیز این اقرارها را تأیید نمودند. گرچه پیش از اعترافات ویکاری، ادعاهای او در کتاب راغبان پنهان اثر وینس پکارد ترویج شدند و جنجالی عمومی را در مورد تئوری توطئه دولتها و جریانات برای استفاده از این شیوه درجهت منافع خود، برپا نمودند. پرداختن به تبلیغات زیرآستانه‌ای در سال ۱۹۵۸ متعاقب این امر در بریتانیا و استرالیا و شبکه‌های رادیو-تلویزیونی امریکا ممنوع گردید.

در همان سال ویکاری آزمایشی را در تلویزیون کانادا ترتیب داد که در آن پیام «هم اکنون تلفن بزنید» را صدها بار بصورت سریع از نظر بینندگان می‌گذراند که البته هیچ نتیجه قابل توجهی را در افزودن تلفن‌های زده شده، دربر نداشت.

 

ادعاهای دیگر درمورد تأثیر شگفت‌آور امواج ذهنی در سال ۱۹۷۳ توسط ویلسون برایان کی در کتاب‌هایش از جمله «اغوای زیرآستانه‌ای» و «بهره‌کشی جنسی رسانه‌ها» مطرح شد. کی در آن کتب ادعا نموده بود که برای اغوای مصرف کنندگان، گاهی از نمادها یا واژه‌های جنسی زیر آستانه استفاده می‌شود. به باور او، باهمه‌اینکه واژه‌های جاسازی شده، آگاهانه دریافت نمی‌گردند ولی ناآگاهانه درک شده و باعث فراخوانی برانگیختگی جنسی شده که فراورده را برای خریداران، جذاب‌تر می‌نمایند. اگر چه ادعاهای کی بسیار شناخته شده هستند، ولی هیچ مدرک مستقلی در پشتیبانی ادعای تأثیر چنین استفاده‌هایی یا حتی وجود داشتن آنها موجود نیست.

به هر صورت، نگرانی همگانی باعث شد تا انجمن صنفی ارتباطات امریکا (اف‌سی‌سی) در سال ۱۹۷۴ دست بکار شود و بیانیه‌ای صادر نماید که خط‌مشی آن براین پایه باشد که تبلیغات زیرآستانه‌ای «منافی منافع عمومی جامعه» بوده و به‌قصد فریب مردم می‌باشد.

 

در سال ۱۹۷۸ شبکه تلویزیونی KAKE-TV شهر ویچیتا در ایالت کانزاس امریکا از پلیس مجوز ویژه‌ای دریافت داشت تا امواج ذهنی را در گزارشی از قتل‌های زنجیره‌ای آن ایالت در کوششی برای به دام انداختن قاتل آن‌ها بگنجاند. پیام این امواج ذهنی شامل جمله «همین حالا به پلیس زنگ بزن» و همچنین نمایی از یک عینک بود. عینک نیز ازاین‌رو گنجانده شده بود که در زمان قتل قربانی، عینکی روی کمد او قرار گرفته بود و پلیس چنان می‌انگاشت که دیدن این عینک شاید حس ترحم قاتل را برانگیزد. این تلاش نافرجام بود و پلیس نیز موردی از افزایش تماس‌ها بعد از برنامه گزارش ننمود.

 

امواج ذهنی در گروه متال؟

در سال ۱۹۸۵ در نوادا دو مرد جوان با نام‌های جیمز ونس و ریموند بلکنپ ضمن پیمانی با یکدیگر برآن‌شدند تا همزمان خودکشی کنند. به‌هنگام شلیک گلوله، بلکنپ دردم جان باخت ولی ونس علیرغم ‌آنکه سخت آسیب دید زنده ماند. خانواده قربانیان بر آن باور بودند که گروه هوی متال انگلیسی، جوداس پریست در این ماجرا مقصر اصلی‌ است. پس در سال ۱۹۹۰، دادخواستی بر این ادعا فراهم آوردند که آلبوم سال ۱۹۷۸ جوداس پریست کلاس منقوش دربردارنده پیام‌های نهانی، شامل عبارت «انجامش بده» در لابلای آهنگ «بدست تو بهتره، بهتر از من»، و پیام‌های مختلف نهانی برگردان‌شده بوده که انگیزه اقدام قربانیان بوده است. پرونده از سوی قاضی به‌دلیل نبود شواهد کافی از جاسازی پیام‌های زیرآستانه‌ای در آهنگ‌ها، مختومه اعلام شد و قاضی پرونده نیز چنین اظهارداشت: پژوهش علمی ارائه شده ثابت نمی‌کند امواج ذهنی، حتی اگر ادراک هم شوند، دستمایه شکل‌گیری و سرعت‌بخشی اقدامی به این بزرگی شوند. عوامل دیگری جدای امواج ذهنی توجیه کننده رفتار درگذشتگان بوده اند اعضاء گروه جوداس پریست نیز گفتند که اگر می‌خواستند فرمان‌های زیرآستانه‌ای را در آهنگهایشان بگنجانند که موجب مرگ هواخواهانشان شود که این امر برخلاف اصل تولید می‌بود و آنها ترجیح می‌دهند فرمان «صفحه‌های بیشتری از ما بخرید» را بجای آن درون آهنگ‌هایشان وارد سازند.

 

امواج ذهنی در کمپین تبلیغاتی

در کمپین تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ آمریکا، در یک فعالیت تبلیغاتی تلویزیونی برای نامزد جمهوریخواه، جورج بوش واژه (دیوانسالاران (BUREAUCRATS) (و گاهی بخشی از آن در پشت‌زمینه تصویر نمایش داده می‌شد که در یک فریم آن فقط بخش انتهایی واژه یعنی RATS به‌معنی موش‌ها در کادر دیده می‌شد. انجمن صنفی ارتباطات امریکا (اف‌سی‌سی) مسأله را بررسی نمود، ولی برای این پرونده هرگز کیفرخواستی صادر نشد.

 

استفاده از امواج ذهنی در سینما

 

همزمان با بیش‌انگاری پیامدهای امواج ذهنی در فرهنگ عامه، به‌کارگیری تصاویر زیرآستانه‌ای در صنعت سینما نیز گسترش یافت. نخستین کاربرد شناخته‌شده شاید در فیلم ترسناک جن‌گیر (محصول ۱۹۷۴) برای بهره‌گیری از تصویر زیرآستانه‌ای دلهره‌آور و درعین‌حال کارساز شیطان سپیدچهره (کاپتان هاودی) که در کابوس پدر کاراس برای چند ثانیه پدیدار می‌شود، بوده است.

 

در فیلم باشگاه مبارزه (محصول ۱۹۹۹) نیز از این شگرد بارها در سکانس‌های ماقبل ملاقات شخصیت اصلی فیلم با تایلر دردن دیگر شخصیت عمده فیلم با بازی برد پیت استفاده شد. کارگردان دیوید فینچر حضور تایلر را در فریم‌هایی برای اثربخشی زیرآستانه‌ای گنجانید (در دقایق ۳:۵۷، ۶:۰۴، ۷:۱۵ و ۱۲:۰۶) وی درباب این کاربرد چنین گفته است: «قهرمان فیلم درحال آفرینش تایلر دردن در ذهن خویش است، چنانچه در این دوره زمانی تایلر تنها در دامنه ذهن هشیارش نقش بسته است. خود این شگرد، در جایی در فیلم هم توسط تایلر به‌کار گرفته می‌شود. بدین ترتیب که او فریم‌هایی از تصاویر مستهجن را لابه‌لای یک فیلم کودکان می‌گنجاند که پس از نمایش باعث آزردگی و در نتیجه گریستن ناخودآگاه آنان می‌شود. شوخی‌ای که توسط کارگردان در بخش پایانی خود فیلم هم به‌کار گرفته شده‌ است.

در فیلم کلوورفیلد (محصول ۲۰۰۸)، می‌توان سه مورد از امواج ذهنی را در بخش‌های مختلف فیلم، به‌هنگام پخش تصویر مشاهده نمود. عکسها در حقیقت فریم‌هایی از فیلم‌های کلاسیک هیولایی چون کینگ کونگ هستند. در گوشه سمت راست بالای پوستر فیلم نیز در ابری برفراز مجسمه آزادی می‌توان یک موجود هیولایی با دهانی نیمه باز که در تصویر نهان گشته را یافت.

 

اثر گذاری امواج ذهنی

 

باور توانایی دریافت امواج ذهنی و دگرگون‌سازی اندیشه و کردار مردم با این ابزار، دستاویزی برای بسیاری از شرکت‌ها برای آگهی از راه به‌کارگیری آن شده است. اگرچه تا کنون هیچ گواهی به نشان اینکه گوش فرادهی یا دیدن پیاپی امواج ذهنی روشی کارساز است پیدا نشده است. آنچه پژوهشگران روانشناس برآن به اجماع عمومی رسیده‌اند این است که امواج ذهنی پیامدی قوی و دیرپا بر رفتار ایجاد نمی‌کنند و پژوهش‌های آزمایشگاهی نیز اثری ضعیف در پس آثار زودگذر کوچک برروی فکر را آشکار کردند. مثلاً پیش‌آماده‌سازی افراد تشنه شنیدن یک واژه زیرآستانه‌ای می‌تواند در دوره کوتاهی، یک آگهی مربوط به یک نوشابه را مجاب کننده‌تر جلوه دهد ولی ارزش شواهد، نشان می‌دهد که افراد باید به ادراک محرک آگاه باشند پیش از اینکه حرکتی را پدید آورده یا واکنش‌های همیشگی‌شان به این محرک‌ها را تغییر دهند. بنابراین هر چند که ادراک امواج ذهنی ممکن است باعث شود که ما حدس‌های درستی در مورد وی‍ژگی‌های محرک بزنیم، ولی نمی‌تواند یک انسان را به سمت مشخصی سوق دهد یا عمیقاً در بهبود عملکرد یک فرد مؤثر باشد.

 

منبع: ویکی‌پدیا

 

 

چند وقتی است که فایل‌های امواج ذهنی و سابلیمینال طرفداران زیادی در کشور عزیزمون پیدا کرده و کمابیش از من هم سوالاتی در این زمینه می‌پرسند. خواستم یک متن معتبر از یک منبع معتبر بذارم تا دوستان کمتر در دوراهی بمانند.

 

 

ارادتمند ————— امیر شریفی

  • Fa Nazari