وبلاگ پرورش افکار

برترین مجموعه آموزش قانون جذب

وبلاگ پرورش افکار

برترین مجموعه آموزش قانون جذب

پرورش افکار، بی شک برترین مجموعه آموزش قانون جذب و موفقیت همیشگی در عرصه کسب و کار و روابط با دیگران است.
سعی کرده‌ایم مقالات مفید و به روز را در این قسمت از سایت پرورش افکار به صورت رایگان در اختیار شما قرار دهیم. تمام تلاش تیم توانمند پرورش افکار جمع آوری کامل ترین بانک مقالات برای شما دوستداران علوم ذهنی است.
آرزوی امیر شریفی درخشش ایران و ایرانیان است و پرورش افکار وسیله ما برای رسیدن به این هدف …

  • ۰
  • ۰

چگونه در لحظه حال زندگی کنیم


چگونه در لحظه حال زندگی کنیم,چگونه در لحظه زندگی کنیم,در زمان حال زندگی کنید

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 19 امتیاز : 4.5]
 

در لحظه زندگی کنید، در زمان حال زندگی کنید

در لحظه زندگی کردن: تصور هر لحظه زندگی، ما را وادار می کند که ارزش آن لحظه را طولانی تر و معنادارتر سازیم. وقتی که در لحظه زندگی می کنیم، بجای….

زندگی کردن در لحظه یا حال به معنی آن است که با تمام حواس خود، هشیار و آگاه به زمان حال باشیم. این بدین معنی است که به گذشته فکر نکنیم یا در آن ساکن نباشیم و نیز مضطرب و نگران آینده نباشیم.

وقتی شما توجه خود را به زمان حاضر یا حال می دهید، بر روی کاری که در دست دارید تمرکز می کنید. شما تمام توجه خود را به آنچه که بایستی انجام بدهید، متمرکز می کنید و تا رسیدن به نتیجه پیش می روید.

تصور هر لحظه زندگی، شما را وادار می کند که ارزش آن لحظه را طولانی تر و معنادار تر سازید. وقتی که در لحظه زندگی می کنید، بجای جستجوی کمیت زمان، از هر دقیقه لذت می برید و آن را مزه مزه می کنید. کمیت را فدای کیفیت نمی کنید.

البته، این به معنی آن نیست که برنامه ای ندارید، اهداف خود را مشخص نکرده و یا خود را برای آینده آماده نمی کنید. شما تمام این امور را می توانید انجام دهیم و در عین حال از هر لحظه لذت ببرید، درست به همان شکلی که بر شما آشکار می شود.

بطور مثال، اگر هدفمان این باشد که هر روز ورزش کنید، می توانید این ورزش را در حالی انجام دهید که از لحظات تمرین و فرایند واقعی آن لذت ببرید(یا حداقل در آن لحظه حضور داشته باشید).

  • ۰
  • ۰

با میلتون اریکسون و قصه درمانی آشنا شویم

;کتاب میلتون اریکسون,بزرگترین هیپنوتیزم درمانگر تاریخ,بیوگرافی میلتون اریکسون

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 24 امتیاز : 4.3]

در مقاله قبل به بیوگرافی میلتون اریکسون پرداختیم و در این مقاله به دکتر میلتون اریکسون و قصه درمانی اش می پردازیم.

میلتون اریکسون: در ژانویه 1919 دبیرستان را تمام کردم، در ماه اوت شنیدم که در اتاق مجاور سه پزشک با مادرم حرف می زدند: ” این پسر تا صبح فردا می میرد “.

به شدت ناراحت و عصبی شدم. چطور دلشان می آید به مادری بگویند که پسرش تا صبح فردا می میرد؟ بی عدالتی است. حتک حرمت است.

کمی دیرتر مادرم به اتاق من آمد. چهره ملایمی داشت. وقتی به او گفتم صندوق بزرگ موجود در اتاق مرا جابجا کند، گمان می کرد که هذیان می گویم. می خواستم صندوق در زاویه متفاوتی کنار تخت من قرار بگیرد. مادرم صندوق را کنار تخت من گذاشت، اما مرتب به او می گفتم که آن را جابجا کند. آنقدر اینکار را کرد تا من راضی شدم. صندوق جلو دید مرا گرفته بود. نمی توانستم از پنجره بیرون را تماشا کنم. گفتم لعنت بر من اگر تا قبل از دیدن غروب فردا بمیرم. اما تنها نیمی از آن را دیدم. بعد از آن سه روز بی‌ هوش شدم.

این داستان مربوط به 17 سالگی دکتر میلتون اریکسون “بزرگترین هیپنوتیزم درمانگر تاریخ” می شود که در آن سال‌ ها مبتلا به فلج اطفال شده بود و در حالی که در یک قدمی مرگ قرار گرفته بود با امیدی وصف ناپذیر، همانگونه که خواندید خود را از مرگ نجات می دهد و با استفاده از نیروی ذهن قادر می شود که خود را از کمند معلولیت رها کند و این مرد شریف نهایتاً 79 سال عمر می کند.

;کتاب میلتون اریکسون,بزرگترین هیپنوتیزم درمانگر تاریخ,بیوگرافی میلتون اریکسون

درمان های عجیب میلتون اریکسون “قصه درمانی اریکسون”

هنگامی که یک بیمار روحی و روانی پیش میلتون اریکسون می آمد، در اکثر مواقع ابتدا بیمار را در خلسه ای سبک (همان آرامش و ریلکس معمولی) فرو می برد و بعد یک قصه برای بیمار تعریف می کرد و بعد از قصه بیمار را مرخص می کرد و بیمار هنگامی که از در خارج می شد در بهت و حیرت زیر لب غرغر می کرد که : “مردک لعنتی! فقط یه قصه؟! همین؟! این دیگر چجور کلاهبرداری است؟ حیف پولی که برای ویزیت داده ام. لعنت به من که به همین سادگی فریب این شیاد لعنتی را خوردم …”  اما همان بیمار بعد از چند روز حضوراً و یا طی نامه ای در کمال سپاسگزاری و شگفتی به میلتون اریکسون اظهار می داشت : ” آقای اریکسون انگار که معجزه ای روی داده است. از آن روز که از نزد شما آمده ام اتفاقات شگرفی برای من رخ داده است. نمی دانم چگونه ولی روش شما کاملاً جواب داده است آقای اریکسون واقعا متشکرم احساس خیلی خوبی دارم…”

داستانهای میلتون اریکسون گاه پر مفهوم و گاه ساده و گاه نیز به عمد گیج کننده، نامفهوم و بی سر و ته بود و گاهی نیز هرگز پایانی نداشتند. هدف میلتون اریکسون از داستان گویی، کار کردن بر روی ذهن ناخودآگاه بیمار بود. او پیامها و اهداف خود را در قالب یک داستان به بیمار تلقین می کرد و  برای اینکه ذهن هشیار بیمار را دور بزند و از دخالت و مقاومت آن در برابر تلقین جلوگیری کند، گاه به عمد روش بی سر و ته گویی و یا گیج کنندگی و یا استعاره گویی را در پیش می گرفت تا به این ترتیب ذهن هشیار را موقتاً گمراه کند و بتواند مستقیماً با ذهن ناخوداگاه بیمار در ارتباط قرار گیرد (به قول ریچارد بندلر یکی از بنیانگذاران NLP تا گیج نشوید قادر به یادگیری نخواهید بود).

اکنون چند نمونه از داستانهای دکتر اریکسون را برای شما می نویسم و برای اختصار تنها داستانهای بسیار کوتاه را انتخاب کرده ام:

« دخترم از مدرسه آمد و گفت: بابا همه بچه های مدرسه ناخن می جوند. من هم می خواهم مثل بقیه بشوم.

گفتم: بله تو هم می خواهی مثل بقیه باشی. برای دخترها مثل بقیه بودن مهم است. تو از آنها خیلی عقب هستی. آنها خیلی تمرین کرده اند، برای رسیدن به آنها باید همه روزه تمرین کنی. اگر روزی سه بار و هر بار پانزده دقیقه در ساعات معین ناخن بجوی به آنها می رسی. برای اینکار ساعتی به تو می دهم که بتوانی وقت را دقیقاً رعایت کنی. ابتدا برایش جالب بود اما پس از مدتی از خیر اینکار گذشت. پیش من آمد و گفت: بابا می خواهم مد جدیدی در مدرسه درست کنم. ناخن های بلند بهتر هستند. »

« در روستای لاول ویسکانسین در 12 نوامبر قبل از ساعت چهار بعد از ظهر برای نخستین بار برف بارید. پسری که روی سومین صندلی در ردیف سوم کنار پنجره نشسته بود نمی دانست که تا کی این حادثه را در خاطر نگه خواهد داشت. نمی دانستم که … دقیقاً می دانستم… 12 نوامبر 1912 بود. برف سبکی باریده بود. »

« خیلی ها نگران بودند که چرا در سن چهار سالگی هنوز حرف نمی زنم. خواهرم که دو سال از من کوچکتر بود حرف می زد. هنوز هم حرف می زند اما مطلبی را بروز نداده است. خیلی ها ناراحت بودند که من چهار ساله شده ام و هنوز حرف نمی زنم. اما مادرم خیلی راحت می گفت: وقتی زمانش برسد حرف می زند. »

« یکی از روزها گاوچرانی سوار بر اسب به کوهی رسید. کوه به اندازه ای بلند بود که با یک نگاه نمی توانست همه آن را ببیند. باید دوباره نگاه می کرد. تا جایی که توانست به بالا نگاه کرد و بعد از نقطه ای که چشمش تا آنجا را دیده بود به بالاتر نگاه کرد. »

داستانهای میلتون اریکسون,درمان های عجیب میلتون اریکسون,دکتر میلتون اریکسون

« بومیان تاراهومارا در جنوب غربی چی هوا هوا می توانند بدون اینکه فشار خونشان افزایش یابد و یا نبضشان تندتر بزند یکصد مایل بدوند. در المپیک 1928 آمستردام چند تن از این بومیان در مسابقه دو ماراتن شرکت کردند اما هیچکدام برنده نشدند. آنها فکر می کردند 25 مایل اول برای گرم کردن بدن است. کسی به آنها نگفته بود که مسابقه دو ماراتن تنها 25 مایل است. »

میلتون اریکسون تنها داستان خود را تعریف می کند و بر عهده ذهن ناخودآگاه فرد می گذارد که راز و پیام این داستانها را کشف کند. پیام این داستانها بعضی ساده و بعضی پیچیده و بعضی نیز به عمد گنگ است و این وظیفه ضمیر ناخوداگاه است که پیام داستان را به تدریج جذب کند. اینگونه ضمیر هشیار نیز خلع سلاح می شود چرا که چیزی به او تحمیل نشده است که بخواهد در برابر آن از خود مقاومت نشان بدهد.    برگرفته از کتاب میلتون اریکسون ” قصه درمانی “

منبع : پرورش افکار
  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

زندگینامه میلتون اریکسون – روانپزشک


;کتاب میلتون اریکسون,بیوگرافی میلتون اریکسون,دکتر میلتون اریکسون

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 45 امتیاز : 4]

بیوگرافی میلتون اریکسون

میلتون اریکسون “نابغه برنامه ریزی های ذهنی” در سال 1901 در یک خانواده پرجمعیت در اوروم نوادا متولد شد. میلتون اریکسون کور رنگی داشت، ناشنوا بود و از خوانش پریشی رنج می برد. وقتی میلتون کودک و کم سن و سال بود، خانواده اش با یک کالسکه به ویسکانسین رفتند و آنجا مزرعه ای دایر نمودند.

میلتون اریکسون به آن ترتیبی که مایل بود، بیماری را تحت کنترل خود می گرفت و به درمان آن می پرداخت. پدرش مزرعه دار بود و به کشاورزی و دامپروری اشتغال داشت. میلتون اریکسون از کودکی سعی می کرد در مواجهه با مشکلات مختلف به گونه ای دیگر به آنها بنگرد، به طوریکه همیشه از ابعاد مختلف به خصوص از طریق مقاومتی که در سوژه ایجاد می گشت با آن برخورد می نمود که به این پدیده فکر معکوس می گویند.

;کتاب میلتون اریکسون,بیوگرافی میلتون اریکسون,دکتر میلتون اریکسون

میلتون اریکسون کیست؟

میلتون اریکسون بنیانگذار تراپی استراتژیک و برنامه ریزی ذهنی می باشد که سیستم روان درمانی او راهیپنوتیزم اریکسونی می نامند. می توان گفت میلتون اریکسون در جهت حل مشکلات بیماران از استراتژی و محرک‌ هایی استفاده می کرد که در زمان او کاملاً جدید بود.
میلتون اریکسون در طول زندگی اش حتی در زمان کودکی کارهای خارق العاده ای از خود نشان داد، طوریکه حتی برادرها و خواهرهای بزرگترش نیز از میلتون به عنوان یک نابغه ذهنی یاد می کردند. در سن 18 سالگی بیماری “ام اس” وجود او را در برگرفت و باعث زمین گیر شدنش شد. اما میلتون اریکسون که همزمان صاحب یک خواهر شده بود، با پیروی “مدل برداری” از این نوزاد توانست سلامتی و توانایی جسمانی اش را به راحتی و در کمتر از یک سال دوباره بازیابد.
پس از آن میلتون اریکسون به رشته پزشکی روی آورد و در این رشته، دکترای خود را گرفت و به علت علاقمندی به سیستم روانی، در روان درمانی و حتی نورولوژی نیز به درجه ی دکترا رسید. میلتون اریکسون در اوایل زندگی اش و پس از تحصیلاتش به شهرهای مختلفی سفر کرد و در سمت های گوناگونی، در تیمارستان ها و بیمارستان های عصبی فعالیت کرد و سرانجام به فنیکس، محل تولد خود بازگشت و مشغول به درمان، تنها از طریق استراتژی و برنامه ریزی ای که از ابداعات خود وی بود شد. موفقیت میلتون اریکسون چنان چشمگیر بود که از همه نقاط امریکا به سراغش می آمدند و کسانی که نتوانسته بودند هیچ درمانگر خوبی را بیابند و از همه جا ناامید گشته بودند، با مراجعه به وی، به نتیجه دلخواه خود و به یک درمان واقعی می رسیدند. میلتون اریکسون علیرغم ثروت قابل توجه اش، در منزلی ساده در فنیکس زندگی می کرد و محل کارش همواره در منزل خودش قرار داشت، مخصوصاً که سعی می کرد بیمارانش با نوع زندگی وی که در خانواده ای متوسط بود آشنا شوند. خانواده ای که در آن، اعضاء خانواده نسبت به هم احترام خاصی داشتند و هر شخص مسئولیت خاص خود را به عهده داشت. برای میلتون اریکسون مهم بود افرادی که به وی مراجعه می کنند، شاهد این ارتباط باشند.

  • ۰
  • ۰

چگونگی تشخیص افراد دروغگو


افراد دروغگو,تشخیص افراد دروغگو,روش شناسایی افراد دروغگو

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 15 امتیاز : 4.1]

روش های شناسایی افراد دروغگو

گاهی در یک صحبت دوستانه احساس میکنیم که طرف مقابل با ما صادق نیست و این موضوع به شدت ما را عصبی کرده است، راهکارمان چیست؟

در این مقاله با مؤثرترین روش های تشخیص دروغگو آشنا می شویم. ممکن است از دانستن اینکه ۸۰ درصد دروغ‌ ها تشخیص داده نمی‌ شوند، شوکه شوید. با این حال، وقتی به زمانی فکر می‌ کنیم که یک کودک خردسال بودیم، نباید شایع بودن دروغ ما را شگفت‌ زده کند. اگر از کودکان سؤال کنیم قبل از شام آب‌ نبات خورده‌ اند یا نه، بیشتر اطمینان دارند که اگر اعتراف کنند سرزنش می‌ شوند، در حالیکه اگر دست‌ شان رو نشود، احتمال خیلی کم‌ تری وجود دارد که به خاطر دروغ تنبیه شوند.

این فرآیند فرصت‌ طلبی در ازای هزینه و تنبیه، که کودکان برای اجتناب از به درد سر افتادن طی می‌ کنند، بنیان الگوی دروغگویی در آینده است.

هرچند دروغ برای آدم‌ ها همیشه یک راه فرار است، اما اگر بدانیم نشانه های آن را چگونه بخوانیم، آن گاه بیشتر دروغ‌ ها به آسانی قابل شناسایی هستند. در این نوشتار چند شیوه برای تشخیص راستگو یا دروغگویی یک فرد آمده‌ است.

  • ۰
  • ۰

راههای راضی بودن از زندگی کدامند


اعتماد به نفس,افزایش اعتماد به نفس,راضی بودن

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 18 امتیاز : 4.2]
 در ابتدا پیشنهاد می‌کنیم مقاله احساس رضایت از زندگی چیست را با دقت بخوانید و سپس اگر به دنبال راضی بودن از خودمان و زندگی‌ مان هستیم این مقاله را مطالعه کنید.

اگر از بینی بزرگ، ظاهر نامرتب همسرمان، طعنه های مادرشوهر، دوست حسود و کلاً از ساز ناکوک روزگار خسته شده ایم، با مطلب امروز ما همراه باشید.

بسیاری از روانشناسان و مشاوران خانواده، معتقدند که ریشه تمام مشکلات ما در «رضایت نداشتن» نهفته است و رضایت از زندگی یعنی شاد بودن از آنچه هستیم و آنچه داریم. شاید ما نیز درگیر مشکلات مختلفی در حوزه شخصی، خانوادگی و همچنین در زمینهٔ ارتباط با همکار، همسر، فرزند و دیگران هستیم. به نظر می رسد که گمشده اصلی در زندگی امروزه، نحوه برخورد و روبه رو شدن مان با مشکلات و ناملایمات است. در ادامه با اقتباس از کتاب کوچک رضایت نوشته «لئو بابوتا» با چهار گام اساسی برای کسب رضایت در زندگی آشنا می شویم. برداشتن این چهار گام، از ما انسانی سالم و شاد خواهد ساخت، کسی که با تغییر زاویه نگاه و افزایش آگاهی به خودباوری و اعتماد به نفس دست پیدا کرده است. او رضایت را درونی و خویش را از قید و بند عوامل خارجی رها کرده است. دست از مقایسه کردن خود با دیگران و پرداختن به ایده آل های واهی کشیده و صاحب شخصیتی مستقل و قابل اتکاست که به تأیید همه نیاز ندارد. سخن نابجای دیگران او را به هم نخواهد ریخت و در مقابل، مصمم تر از پیش برای افزایش آگاهی و بهبود شرایط خود و دیگران تلاش می کند.

افزایش اعتماد به نفس و خودباوری

رابطه ما با خودمان شبیه به رابطه ما با دیگران است، به طور مثال اگر دوستی داریم که همیشه با تأخیر سر قرار می رسد، به تدریج به او بی اعتماد خواهیم شد و اگر به کسی اعتماد نداشته باشیم، نمی توانیم او را دوست بداریم حتی اگر آن شخص خودمان باشیم! پس بهترین راه رسیدن به اعتماد به نفس، این است که با خودمان مهربان تر باشیم و شرایط خویش را با تمام وجود دوست بداریم.
برای رسیدن به این هدف، باید ذهن خود را به جای نداشته ها روی داشته ها متمرکز کنیم و این یعنی غربال کلیه عقاید و افکارمان و برگزیدن اعتقادات و افعال پسندیده ای که بدان پایبندیم. هر کسی دارای نقاط ضعف و قوت هایی است، دست از قضاوت خود برداریم و با تکیه بر نقاط قوت، به تدریج نقاط ضعف را از پای درآوریم. در این راه قطعاً گاهی با شکست مواجه خواهیم شد، اما از شکست نترسیم و با آغوش باز به استقبال آن برویم.

  • ۰
  • ۰

دلشوره‌ و اضطراب ناگهانی را جدی بگیریم


اضطراب حالتی,ترس و اضطراب,تفاوت ترس و اضطراب

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 12 امتیاز : 4.2]

دلشوره چیست؟

زمانی که فرد در مواجهه با یک مشکلی قرار می گیرد به خاطر زمینه های اضطراب موجود در ناخودآگاه، به طور ناگهانی دچار دلشوره می شود، اکثراً مردم به این موضوع اهمیت نمی دهند. اما…

علت های دلشوره های ناگهانی در افراد چیست؟ 

زمینه اضطراب باید در افراد باشد تا این مسئله شکل بگیرد، زمینه اضطراب هم به صورت:

  • وراثتی و ژنتیکی 
  • مرور زمان 
  • نوع زندگی فرد 
  • مشکلات و نگرانی های فعلی و یا آتی آنها که در زندگی گسترش پیدا می کند

اضطراب حالتی,ترس و اضطراب,تفاوت ترس و اضطراب

زمانی که فرد در مواجهه با یک مشکلی قرار میگیرد به خاطر زمینه های اضطراب موجود در ناخودآگاه، به طور ناگهانی دچار دلشوره بی دلیل میشود، برای مثال هنگام عبور از عرض خیابان، یا در حین رانندگی، امتحان و… فرد ادعا میکند که ناگهان دچار دلشوره شده است، اما تحقیقات نشان می دهد که اضطراب در وجود این افراد همیشگی ست، اما در مقابل شرایط ناگهانی این مسئله به اوج خود می رسد و گرنه اختلالی بنام دلشوره ناگهانی، به خودی خود وجود ندارد.

  • ۰
  • ۰

زندگینامه فاطمه طریقت منفرد – رستوران هانی

بیوگرافی فاطمه طریقت منفرد,رستوران فاطمه طریقت منفرد,زندگینامه فاطمه طریقت منفرد

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 15 امتیاز : 4.2]

خانم فاطمه طریقت‌ منفرد نخستین رستوران دار خانم در ایران

خانم فاطمه طریقت‌ منفرد مؤسس رستوران هانی در تهران از ۲۷ سال پیش کار خود را آغاز کرد، اگرچه در آغاز کار با مخالفت جدی پدر خود رو به‌ رو بود، اما پشتکار این زن با اراده باعث شد این رستوران در رده رستوران‌ های معروف تهران قرار گیرد.
خانم فاطمه طریقت منفرد پیش از آنکه صاحب رستوران «هانی»، یکی از بزرگ‏ترین رستوران‏های تهران باشد، یک زن است، زنی که برای خانواده تلاش می‏کند و این انگیزه که از کودکی در وجود استوار و در عین حال زنانه‏ اش جریان داشته نهایتاً از او زنی می‏سازد که تنها و با استقامت، خود را محکم و با اراده سوار بر جریان زندگی می‏بیند و درسی ماندگار می‏ شود.

بیوگرافی فاطمه طریقت منفرد,رستوران فاطمه طریقت منفرد,زندگینامه فاطمه طریقت منفرد

بیوگرافی فاطمه طریقت منفرد هانی

فاطمه طریقت‌ منفرد در شهریور 1331 در خیابان ری تهران و در خانواده‏ای کاملاً مذهبی به‌ دنیا آمد و این جزئی از افتخارات زندگی اوست. خانواده طریقت خانواده کوچکی نبود. پدرش رستوران‏دار بود.

همسر فاطمه طریقت‌ منفرد

برای خانم فاطمه طریقت‌ منفرد همه چیز از یک آتش سوزی شروع شد، دقیقاً ۳۲ سال پیش، کارخانه چمدان سازی حاج اکبر کبریتچی سوخت و اعتبار خاندان بر باد رفت، همین شد که خانم خانه به فکر شغل آبا و اجدادی افتاد و تصمیم گرفت به کمک همسرش بیاید.
فاطمه طریقت‌ منفرد با وجود تمام مخالفت‌ ها آستین‌ ها را بالا زد و سراغ سیخ کباب و دیگ برنج رفت. فاطمه طریقت منفرد، موفق شد رستورانی را راه بیندازد. رستورانی که دقیقاً یک روز قبل از تولد آخرین فرزندش افتتاح شد و نام‌ « هانی» پسر سوم خانواده را بر خود گرفت نامی که حالا برای خود برند بزرگی به شمار می‌ رود.
رستوران‌ داری شغل آبا و اجدادی خانواده پدری خانم  طریقت‌ است، تقریباً تمام مردان خانواده او به این حرفه اشتغال داشته‌ اند، پدرش نیز رستوران طریقت را در سال ۱۳۱۷ راه اندازی کرد، اما افتتاح هانی به دست خانم طریقت‌ در اسفند ۱۳۵۹ یک گام بزرگ بود.

  • ۰
  • ۰

حمدی اولوکایا ماست فروشی که میلیاردر شد


حمدی اولوکایا,راز موفقیت,راز موفقیت حمدی اولوکایا

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 12 امتیاز : 4.4]

حمدی اولوکایا ماست فروش میلیاردر

حمدی اولوکایا، مؤسس و مدیرعامل شرکت «چُبانی» است که در طول شش سالی که از آغاز فعالیتش می‌ گذرد، حدود 20 درصد از بازار 5/6 میلیارد دلاری ماست در آمریکا را در کنترل خود گرفته است.

نام آقای حمدی اولوکایا که کرد ترکیه است، در فهرست میلیاردرهای سال 2013 مجله فوربس قرار دارد.

در مقالات قانون جذب ثروت پرورش افکار آمده است مؤسسه چُبانی در مجموع حدود 4000 کارمند در استخدام خود دارد و محصول خود را در دو کارخانه که بزرگ ترین مراکز تولید ماست در جهان هستند، تولید می کند. چُبانی پر فروش ترین ماستی است که در بازار آمریکا به فروش می رسد.

راز موفقیت حمدی اولوکایا مؤسسه چُبانی

حمدی اولوکایای 41 ساله می گوید راز موفقیتش بازگشت به موضوعات اساسی و اولیه در شناخت بازار و پیروی از غریزه خود بوده است.

حمدی اولوکایا سال 2005 به این اندیشیده است که گرچه ماست های آمریکا، عمدتاً ماست میوه ای و ماست های شیرین آغشته به شکر هستند،اما ماست واقعی همان ماستی است که در مناطقی مثل کوهستان های مناطق کردنشین تولید و مصرف می شود و قاعدتاً باید چنین محصولی بسیار بهتر از ماست های شیرین به فروش برسد.

  • ۰
  • ۰

داستان کوتاه و جالب آبدارچی شرکت مایکروسافت


آبدارچی مایکروسافت,آبدارچی شرکت مایکروسافت,آبدارچی مایکروسافت

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 11 امتیاز : 4.7]

عاقبت جالب مردی که میخواست آبدارچی مایکروسافت شود

مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد. رئیس هیئت مدیره با او مصاحبه کرد و تمیز کردن زمینش را به عنوان نمونه کار دید و گفت: «شما استخدام شدید، آدرس ایمیلتان را بدید تا فرم‌ های مربوطه رو واسه‌ شما بفرستم تا پر کنید و همینطور تاریخی که باید کار رو شروع کنید…

ایمیل و آبدارچی در شرکت مایکروسافت

مرد جواب داد: «اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل هم ندارم!»

رئیس هیئت مدیره گفت: «متأسفم. اگه ایمیل ندارید، یعنی شما وجود خارجی ندارید. و کسی که وجود خارجی ندارد، شغل هم نمیتواند داشته باشد.»
مرد در کمال نومیدی اونجا را ترک کرد. نمیدانست با تنها 10 دلاری که در جیبش داشت چه کار کند. تصمیم گرفت به سوپرمارکتی برود و یک صندوق 10 کیلویی گوجه فرنگی بخرد. بعد خانه به خانه گشت و گوجه فرنگی‌ ها رو فروخت. در کمتر از دو ساعت، توانست سرمایه‌ اش را دو برابر کند. این عمل را سه بار تکرار کرد و با 60 دلار به خونه برگشت. مرد فهمید می تواند به این طریق زندگیش را بگذراند و شروع کرد به این که هر روز زودتر برود و دیرتر برگردد خانه. در نتیجه پولش هر روز دو یا سه برابر میشد. به زودی یه گاری خرید، بعد یک کامیون و به زودی ناوگان خودش را در خط ترانزیت (پخش محصولات) داشت…

پنج سال بعد، مرد دیگر یکی از بزرگترین خرده فروشان امریکا شد. شروع کرد تا برای آینده خانواده‌ اش برنامه‌ ریزی کند و تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد. به یه نمایندگی بیمه زنگ زد و سرویسی را انتخاب کرد. وقتی صحبتشان به نتیجه رسید، نماینده بیمه از آدرس ایمیل مرد پرسید. مرد جواب داد: «من ایمیل ندارم.»

نماینده بیمه با کنجکاوی پرسید: «شما ایمیل ندارین، ولی با این حال تونستین یک امپراطوری در شغل خودتان به وجود بیارید.. می تونید فکر کنید به کجاها میرسیدید اگه یه ایمیل هم داشتید؟» مرد برای مدتی فکر کرد و گفت:

آره! احتمالاً میشدم یه آبدارچی در شرکت مایکروسافت…

  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

اصول موفقیت در کار شرکت های بزرگ


اصول موفقیت در کار,اصول موفقیت کاری,راز موفقیت شرکتهای بزرگ

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 7 امتیاز : 4.3]

علت موفقیت شرکتهای موفق

نام های بزرگی چون شرکت اپل، شرکت گوگل، شرکت سامسونگ و بسیاری از شرکت های دیگر در حوزه فناوری و سایر حوزه ها به سادگی و بدون برنامه تا این حد مهم نشده اند.

چنین شرکت هایی برای اینکه دست کم یک سر و گردن از همتایان خود بالاتر باشند و به اصطلاح در بازار آقایی کنند، از یک سری اصول پیروی کرده اند.

پیروی از این اصول دقیقاً به معنای رمز موفقیت آنهاست. برخی از اصولی که برای شرکت های نوآور و بزرگ از نان شب هم واجب تر است:

راز موفقیت شرکتهای بزرگ

  1. در شرکت های نوآور هر فرد به نوبه خود یک نوآور است.
  2. در شرکت های نوآور میزان موفقیت ایده های تولیدی را می سنجند.
  3. در شرکت های نوآور یک ایده را پیش از رسیدن به مرحله تولید بارها و بارها تغییر می دهند.
  4. در شرکت های نوآور محصولات خود را با کمک مشتریانشان تست می کنند.
  5. در شرکت های نوآور با مشتریان و سایر رقبا ارتباط برقرار کرده و حرفشان را می شنوند.
  6. در شرکت های نوآور از هر چیزی، ایده می گیرند.
  7. در شرکت های نوآور ایده های خود را بر اساس اصولی چون نیاز متقاضی و خواندن بازار ارائه می کنند.
  8. در شرکت های نوآور بودجه تحقیق و توسعه خود را با فکر خرج می کنند و از ولخرجی پرهیز می کنند.
  9. در شرکت های نوآور ایده ها را بر پایه یکسری اصول و با فکر طرح می کنند و نه الله بختکی.

منبع : سایت قانون جذب پرورش افکار
  • Fa Nazari