ضمیر ناخودآگاه چیست؟ معمای استفاده از ضمیر ناخودآگاهتان این است که درک کنید چقدر از ضمیر خودآگاهتان متفاوت است. بااینکه ضمیر ناخودآگاه و ضمیر خودآگاه هر دو در یک بدن هستند، آنها کاملاً مشخصات متفاوتی دارند. اگر همانطور که ضمیر ناخودآگاه در رویاها ارتباط برقرار میکند یک شخص دیگر با شما ارتباط برقرار میکرد، شما فکر میکردید آن مرد یا زن دیوانه هستند اما ضمیر ناخودآگاه شما دیوانه نیست. فقط زبانش با زبان خودآگاه فرق دارد.
اندازهی ضمیر ناخودآگاه
ضمیر ناخودآگاه تقریباً 92 درصد از کل مغز را تشکیل میدهد. ضمیر خودآگاه 8% باقیمانده را تشکیل میدهد. بنابراین، ضمیر خودآگاه در مقایسه با ضمیر ناخودآگاه ناچیز است.
ضمیر ناخودآگاه منطق ندارد و به ورود حسی استناد میکند. بنابراین، به واقعیت و تصور یکسان واکنش نشان میدهد. برای مثال، وقتی خواب پرت شدن از ساختمان را میبینید بدنتان همان واکنشی را نشان میدهد که اگر در واقعیت این اتفاق برای شما بیفتد نشان میدهد. بدن شما عرق میکند، ضربان قلبتان بالا میرود و … .
پس این نکته خیلی مهم است. ضمیر ناخودآگاه تفاوت بین واقعی و خیالی را نمیداند. این مسئله ساختهی ذهن من نیست و برایش مدارک علمی زیادی وجود دارد که من سرچ در این رابطه را به عهده شما خواننده گرامی میگذارم.
ناخودآگاه در مقابل خودآگاه
ضمیر خودآگاه عملکردهای ارادی را کنترل میکند. برای مثال من میتوانم آگاهانه بازوی خودم را بالا و پایین ببرم. من میتوانم به اینطرف و آنطرف راه بروم. اینها اقدامات آگاهانه هستند.
یک نکتهی مهم این است که ضمیر خودآگاه در یکزمان تنها یک کار را میتواند انجام دهد و نمیتواند همزمان دو کار را انجام دهد. ممکن است کسی بحث کند که همزمان میتواند مطالعه کند و تلویزیون ببیند. اگر شما واقعاً از کاری که در یکلحظه انجام میدهید آگاه شوید، خواهید دید که شما یا در حال مطالعه هستید یا در حال تماشای تلویزیون. زمانی که شما فکر میکنید همزمان دارید هر دو کار را انجام میدهید در حقیقت دارید سریعاً بین این دو کار تغییر حالت میدهید.
پیشنهاد میکنم این مطلب را هم بخوانید: قانون جذب چیست
کمک پنهانی ناخودآگاه
تا حالا شده که کسی از شما بخواهد که سعی کنید با یکدست به بالای سرتان ضربه بزنید و همزمان دست خود را در جهت عقربههای ساعت روی شکم خود بمالید؟ معمولاً در ابتدا چنین کاری غیرممکن است ولی بعد از مدتی هر کس قادر به انجام این کار است. چرا؟
به دلیل اینکه مغز شما بعد از چند بار تکرار این کار یک کار را به ناخودآگاه منتقل میکند. مثل دوچرخهسواری و با تلفن حرف زدن. اگر تازه دوچرخهسواری یاد گرفته باشید و بخواهید این کار را انجام دهید احتمالاً جوری زمین میخورید که تا یک هفته هرکسی شمارا میبیند ناخودآگاه میخندد. شما انسان خوبی هستید و باعث شادی مردم میشوید تا اینکه! دوچرخهسواری وارد ضمیر ناخودآگاه شما میشود و دیگر اطرافیانتان باید دنبال سوژهی دیگری برای خندههایشان باشند چون شما بهراحتی میتوانید یک کار آگاهانه مثل صحبت کردن با تلفن را با دوچرخهسواری همزمان انجام دهید.
یک مقاله در نیویورکتایمز چاپشده و طی یک پژوهش عملی ثابت کردند که افراد نمیتوانند بهصورت آگاهانه همزمان رانندگی کنند و با تلفن همراهشان صحبت کنند. بهعبارتدیگر، شما یکی از دو کار را آگاهانه انجام میدهید اما هر دو را همزمان آگاهانه انجام نمیدهید.
چند بارشده که با تلفن همراه در حال صحبت بودید و بدون سوئیچ از خانه بیرون رفتید؟
چند بار در حالی داشتید فیلم نگاه میکردید یکهو متوجه شدید که هیچی از حرفهای کسی که پشت تلفن است، نفهمیدید؟
شناخت خودآگاه
ضمیر خودآگاه منطقی است و توانایی تفکر، فکر کردن بهصورت خودکار، استدلال، انتقاد، تحلیل، قضاوت، پسندیدن، انتخاب، برنامهریزی و … را دارد.
ضمیر خودآگاه تا سهسالگی شروع به رشد نمیکند و تا حدود 20 سالگی رشد آن کامل نمیشود.
ضمیر خودآگاه دارای حسآگاهی است. اشخاص، مکانها، شرایط و چیزها را میشناسد. ضمیر خودآگاه میداند که میداند. ضمیر خودآگاه دارای اراده است. اراده توانایی ضمیر خودآگاه برای شروع و هدایت یک فکر یا عمل است. اراده به جهتگیری افکارتان کمک میکند.
شناخت ضمیر ناخودآگاه
برعکس، ضمیر ناخودآگاه منطقی نیست و ذهن احساسی است. ضمیر ناخودآگاه منبع عشق، کینه، دلتنگی، ترس، شادی، شوق و … است. وقتی میگویید احساس میکنم منبع صحبت ضمیر ناخودآگاه است.
پیشنهاد میکنم که این مطلب را هم بخوانید:قانون جذب عشق
یک مثال: دیدید وقتی شخصی عصبانی میشود میگوید اصلاً هیچی متوجه نشدم؟ اون لحظه اصلاً فکرم کار نکرد؟
یکچیز شگفتانگیز در مورد ضمیر ناخودآگاه این است که این کارهایش بدون تلاش و 24 ساعته است. برای استفاده از ضمیر ناخودآگاه شما هیچ تلاش آگاهانهای نیاز ندارید.
کار ناخودآگاه در مقابل کار خودآگاه
انجام کاری با ضمیر خودآگاه نیازمند تلاش است. به یاد بیاورید که چگونه اولین باری که رانندگی میکردید خسته میشدید. باید حواستان به همهجا میبود ولی الآن بهراحتی پشت فرمون مینشینید گاها با موبایل صحبت میکنید و رانندگانی که از رانندگی آنها خوشتان نیاید را مورد لطف خود قرار میدهید.
رانندگی اینقدر برایتان آسان شده که بدون تلاش انجام میشود.
مثال دیگر بستن بند کفشهایتان است. شاید الآن نتوانید برای کسی توضیح بدید که چگونه باید بند کفشهایش را ببندد ولی هرروز بهسرعت برق این کار را انجام میدهید. راستی شما میتوانید کاملاً توضیح دهید که چگونه باید بند کفش را بست؟
قدرت ضمیر ناخودآگاه
ضمیر خودآگاه دارای اراده است و ضمیر ناخودآگاه دارای قدرت. وقتی ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه باهم هماهنگ باشند، شما ارادهی قدرتمندی دارید. شما تک ذهنه میشوید. اما وقتی این دو در تضاد باشند اراده سست میشود و بهاصطلاح شما دو ذهنه میشوید.
ادامه دارد …
ضمیر ناخودآگاه غول درون شماست …
منتظر نظرات زیبای شما هستم …
امیر شریفی
- ۹۵/۱۰/۲۵