لحن سخنوری و فن بیان افراد قدرتمند
چرا افراد قدرتمند لحن سخنوری و فن بیان یهتری از دیگران است؟
نکاتی که افراد قدرتمند هنگام صحبت کردن به آن توجه می کنند را با هم مرور میکنیم
بارها در زندگی روزمره افرادی را دیده ایم که فقط به دلیل عدم توانمندی در استفاده از لغات و کلمات و مهارت های ارتباطی مناسب، موقعیت های خوب کاری یا اجتماعی را از دست داده اند. در ادامه به این نکته خواهیم پرداخت که افراد قدرتمند معمولاً چه نکاتی را در هنگام سخنوری رعایت می کنند.
اگر عبارت “کلام تو عصای معجزه گر توست، سرشار از سحر و اقتدار” را باور دارید، با ادامه ی این مقاله همراه شوید.
افزایش مهارت های ارتباطی
قدرت زیادی در کلام افراد نهفته است. کلام ما نیات درونمان را بخوبی روشن می کند و باعث پیوند بین ما و دیگران می شود و قادر است تا رابطه ما را با فردی که برای اولین بار ملاقات می کنیم گرم یا سرد کند.
لغاتی که برای استفاده انتخاب می کنیم و روشی که از این لغات استفاده می کنیم ما را باهوش، ابله، گرم، خجالتی، قاطع یا هر چیزی شبیه به این موارد نشان می دهند.
اگر خواهان این هستیم که در محیط کاری و خانوادگی خود دارای احترام باشیم و تحسین سایرین را برانگیزیم، این که چطور در این محیط ها و با چه کلماتی خود را ارائه می کنیم بسیار مهم و حیاتی است. عمداً یا سهواً، افراد قدرتمند دارای ۷ عادت هستند که در نهایت منجر به حضوری قدرتمند و به یاد ماندنی از سوی آن ها می شود. در ادامه این عادت ها و مهارتهای ارتباط موثر را به صورت مختصر با هم مرور می کنیم.
فن بیان و سخنوری در افراد قدرتمند
۱-چیز ارزشمندی برای گفتن دارند
اول از همه این که معمولاً افراد قدرتمند چیز بدرد بخوری برای گفتن دارند. این به این دلیل نیست که افراد قدرتمند ذاتاً نکات جذاب تری برای گفتن نسبت به افراد عادی دارند بلکه به این دلیل است که معمولاً افراد قدرتمند وقتی می خواهند چیزی بگویند، در مورد آن تامل می کنند و به سرعت با خود حساب می کنند که آیا گفتن این جمله سودمند است یا خیر و اگر پاسخ خیر باشد بلافاصله از گفتن این جمله صرف نظر می کنند.
هر حرفی که به ذهن ما می آید ارزش این را ندارد که در مکالمات ما با دیگران مورد استفاده قرار بگیرد و البته هر مکالمه کوتاهی هم ارزش آغاز ندارد. اگر حرف بدرد بخوری برای زدن نداریم، نگران نباشیم، صبر کنیم تا حرف مناسب به ذهن ما بیاید.
۲-برای مهارت های کلامی افراد قدرتمند از سکوت نمی ترسند
سخنرانان تأثیر گذار و قدرتمند به خوبی می دانند که قدرتی که در سکوت است به مراتب بیشتر از قدرت کلمات بی معنی است. آن ها بجای این که تلاش کنند تا فضاهای خالی موجود در مکاله را با جملات بیشتر یا کلماتی مثل “اوم»” و “آه” پر کنند ترجیح می دهند تا دست از صحبت بردارند. مکثهای اضافی که در مکالمه ایجاد میشود این فرصت را به طرفین میدهد تا به خوبی فکر کنند که چه اتفاقی دقیقا در حال روی دادن است.
این باعث میشود که جملات شما حساب شدهتر و منسجمتر به نظر برسند حتی اگر واقعا اینطور نباشند. اگر در مکالمه دو طرفه به نکتهای میرسید که نه شما و نه طرف مقابل چیزی برای اضافه کردن به آن نکته ندارید، سعی نکنید شما فردی باشید که میخواهد سکوت را بشکند. اجازه دهید که سکوت به کمک شما بیاید و وقتی صحبت را آغاز کنید که واقعا آماده شده باشید.
۳-مکالمه دو طرفه را نابود نمی کنند
از عادت افراد قدرتمند در هنگام صحبت کردن این است که مکالمه دو طرفه را نابود نمی کنند بجای این که مدام خودشان صحبت کنند، افراد قدرتمند به طرف مقابل اجازه صحبت کردن می دهند. آن ها سؤالات معناداری در رابطه با زندگی، ایده ها و پیشرفت مکالمه می پرسند. در مکالمه شرکت کنیم ولی به طرف مقابلمان هم زمان زیادی برای صحبت کردن بدهیم.
۴-برای صحبت کردن در جمع، افراد قدرتمند بحث نمی کنند
افراد قدرتمند هیچگاه به صورت مستقیم وارد بحث با طرف مقابل نمی شوند مگر در شرایط بسیار خاص که موقعیت گفتگو این چنین ایجاب کند. جملاتی مثل “این اشتباه است” یا “من مخالفم” جلوه یک وصله ناجور در مکالمه را دارد و باعث می شود تا جلوه یک فرد مثبت در مکالمه را از دست بدهیم. بجای این که مستقیماً بحث و مخالفت کنیم، ایده متفاوتی را مطرح کنیم.
عبارت هایی نظیر “متوجه منظور شما می شوم ولی از منظر دیگری هم می توانیم به این قضیه نگاه کنیم” یا “یک بار جایی مطلبی خواندم که در این زمینه دیدگاه دیگری داشت” به ما این امکان را می دهد تا عقیده خود را بیان کنیم ولی به این صورت که ایده خود را به منبع دیگری منتسب می کنیم. در نهایت ما به خواسته خود می رسیم بدون این که شخصیت یا جایگاه ما یا طرف مقابلمان تضعیف شود.
۵-از شعار، کلیشه و تعابیر نرم می پرهیزند
شعارها، حرف های کلیشه ای و البته تعابیر نرم انواع مختلفی از کلمات هستند که یک وجه مشترک دارند. آن ها به خودی خود مفهوم خاصی را منتقل نمی کنند. شعارها و کلیشه ها به حد زیادی مورد استفاده قرار می گیرند؛ به نحوی که در طی زمان مفهوم خود را از دست می دهند. استفاده از آن ها در یک مکالمه به این مفهوم است که ما به اندازه کافی باهوش نیستیم تا به لغاتی فکر کنیم که می خواهیم به کمک آن ها مفهوم سخن خود را برسانیم.
تعابیر نرم هم گاهی مصداق کاردانی دارند ولی در بیشتر اوقات باعث می شوند تا مفهوم اصلی گوینده مشخص نشود و به نوعی سبب می شوند که ما یکرنگ و روراست به نظر نیاییم. سعی کنیم افکارمان را تا آنجا که ممکن است واضح و مستقیم به زبان بیاوریم.
۶-از لغات ساده استفاده می کنند
این بار که به سخنان یک سخنور بزرگ گوش میدهید به دقت توجه کنید که او از چند لغت تخصصی، خاص و به قول عامیانه قلمبه استفاده میکند. واقعیت این است که بسته به موضوع سخنرانی آنها به ندرت از چنین کلماتی استفاده میکنند.
عبارتهای طولانی، پیچیده و تخصصی شاید در نوشتار خوب به نظر بیایند و برای برخی مقصودها خوب باشند ولی در یک سخنرانی یا مکالمه میتوانند شنونده یا شنوندگان شما را گیج کنند.
حتی اگر هم شنوندگان شما گیج نشوند استفاده از این لغات باعث میشود تا شما پرمدعا به نظر برسید این در حالی است که سخنوران قدرتمند به استفاده از کلمات ساده برای توضیح مقصودشان بسنده میکنند.
۷-تُن صدایشان بالا و پایین می شود
باید بدانیم برای داشتن فن بیان قوی، الگوهای صدایی تکراری بدون شک قدرت یک سخنرانی را پایین می آورند. برای مثال اگر ما با صدای بسیار آهسته ای و بدون هیچ تغییری در قدرت صدایمان صحبت کنیم از میزان جذابیت صدایمان کاسته می شود. سخنوران توانمند طیف وسیعی از تُن صداها را در صحبت های خود بکار می گیرند تا لایه ای از احساسات خود را نیز روی کلماتشان بکشند. این باعث می شود تا مخاطب ما جذب صحبت هایمان شود و ما کنترل بیشتری روی صحبتهایمان داشته باشیم.
اگر می خواهیم تأثیر بیشتری در مکالمات روزمره روی مخاطبان خود، از همکاران گرفته تا افراد غریبه ای که در مترو ملاقات می کنیم، داشته باشیم، شاید بهتر باشد این عادات را در خود پرورش دهیم. هرچه بیشتر این تکنیک ها را تمرین کنیم، می توانیم واقعی تر آن ها را اجرا کنیم و لازم نیست که در هنگام مکالمات روزانه ابتدا به این موارد فکر کنیم و بعد شروع به صحبت کنیم. سعی کنیم با تعداد بیشتری از مردم ارتباط برقرار کنیم تا بتوانیم مهارت های ارتباطی خود را تقویت کنیم.
- ۹۶/۰۶/۲۹