چرا ترک تحصیلی ها و معدل پایین ها موفق ترند
۷ دلیلی که معدل پایین ها موفق ترین آدم های دنیا می شوند
اگر وضعیت خوبی در دانشگاه یا محل تحصیل خود نداریم زیاد هم ناراحت نباشیم چون ممکن است در آینده ای نزدیک جزء یکی از میلیاردرهای جامعه باشیم!
اغلب دانشجویان یا حتی پدر و مادرها فکر می کنند اگر خیلی درس بخوانیم و شاگرد اول باشیم، بدون ردخور یک شغل عالی پیدا می کنیم و حسابی پول در می آوریم. اما متأسفانه واقعیت طور دیگری است. با اینکه بیشتر موقعیت های شغلی به مدرک نیاز دارند، اما معمولاً کسی با نمره های ما کاری ندارد. وقتی که فارغ التحصیل می شویم، تنها چیزی که مهم است دانش و توانایی ما برای وارد شدن به بازار کار است. در واقع رفتن به دانشگاه برای این است که شخص تحصیل کرده ای به حساب بیاییم، نه اینکه میلیاردر شویم. حتی رفتن به بهترین دانشگاه کشور هم برای این ممکن است باعث پولدار شدن ما شود که با آدم های بیشتری آشنا می شویم. متأسفانه اکثر دانشجوها هیچ هدفی از چیزی که یاد می گیرند ندارند و بعد از چند سال تلاش و زحمت با یک تکه کاغذ، کلی هزینه و وام دانشجویی و بدون هیچ مهارت یا برنامه ای برای آینده از دانشگاه بیرون می آیند و حتی نمی توانند یک شغل معمولی متناسب با رشته ی تحصیلی شان پیدا کنند.
اما چرا دانشجویانی که آخر ترم با نمره های ناپلئونی پاس می شوند آدم های موفق تری می شوند؟
1- آنها زودتر از بقیه می فهمند از زندگی چه می خواهند
معدل پایین ها زمان زیادی را در کلاس های غیرضروری که ما در آنها برایشان غیبت نمی کنیم، نمی گذارند.
اگر می خواهیم کارشناس فنی شویم، قطعاً نیازی نیست چندین مقاله با موضوع «چگونه تابستان خود را سپری کردید؟» بنویسیم یا غزل حافظ را از بر کنیم.
آدم های موفق بیشتر تمرکزشان را روی درس های عملی می گذارند و موضوعاتی را انتخاب می کنند که برای شغل آینده شان مفید باشد. مخترع و کارآفرین معروف دنیا، استیو جابز دانشگاه را تمام نکرد ولی به یک چهره ی موفق در تکنولوژی تبدیل شد، فقط به خاطر اینکه روی کاری که دوست داشت وقت می گذاشت. او در سخنرانی معروفش برای دانش آموختگان دانشگاه استنفورد گفت: «تنها راه موفقیت این است که به کارمان علاقمند باشیم. به جستجو ادامه دهیم و ناامید نشویم. وقتی علاقه قلبی مان را پیدا کنیم، خودمان خواهیم دانست که آن را یافته ایم.»
۲- تجربه های دست اول به دست می آورند
بیشتر معدل پایین ها زودتر از همکلاسی هایشان شروع به کار می کنند. چون باید پول در بیاورند، بیشتر در کلاس هایشان غیبت می کنند و نمره هایشان پایین می آید. در عوض تجربه هایی به دست می آورند که بیشتر شاگرد اول ها از آنها بی نصیب می مانند و همه می دانند که استخدام شدن بدون تجربه، چقدر سخت است.
۳- ارتباط برقرار می کنند
وقتی که شاگرد اول ها حسابی به موضوعات غیرضروری چسبیده اند، معدل پایین ها کتاب های مفید می خوانند و هر روز با کلی آدم جدید آشنا می شوند. در زندگی واقعی، شناختن آدم های قدرتمند می تواند به اندازه ی توانایی ارتباط برقرار کردن، برای شغل ما مهم باشد.
۴- می دانند چطور از زندگی لذت ببرند
آنها وقتی در دوران دانشگاه مهمانی می روند و حتی صبح ها خواب آلود سرکلاس حاضر می شوند، اما از زندگی لذت می برند. وقتی شروع به کار می کنند هم همین جور هستند. خیلی صاف و ساده اگر بگوییم، قضیه به این صورت است که آدم های شاد از آدم های ناشاد موفق تر هستند. آنها به این خاطر که بودن در کنارشان لذت بخش تر است، در کارهای گروهی نقشی فعال دارند و به همه ی گروه انرژی می دهند. اینها ویژگی هایی هستند که هر رئیسی به دنبالش است. آدم های منفی باف و پراسترس و بداخلاق هرچقدر هم باهوش باشند، بهترین گزینه برای استخدام نیستند.
۵- ساده ترین راه حل ها را پیدا می کنند
متخصص کامپیوتر معروف، بیل گیتس یکی از موفق ترین آدم های دنیاست که نمی تواند پُز نمره های دانشگاهش را بدهد. با وجود این، او توانست با ساختن مایکروسافت به موفقیت دست پیدا کند. بیل گیتس هیچ وقت به معدل و نمره اهمیت نمی دهد و می گوید فقط خلاقانه فکر کنید. یکی از معروف ترین گفته هایش این است که «من همیشه آدم های تنبل را برای کارهای سخت انتخاب می کنم. چون آنها یک راه ساده برای انجام کارهای دشوار پیدا می کنند.»
۶- دنبال آرزوهایشان می روند
خیلی از آدم های موفق عاشق کارشان هستند. وقتی وارد دانشگاه می شویم هنوز خیلی جوان هستیم و ممکن است ندانیم دقیقاً به چه چیزهایی نیاز داریم.
به همین خاطر باید بدانیم که مجبور نیستیم انتخاب ۱۸ سالگیمان، یا بدتر انتخاب پدر و مادرمان را دنبال کنید. الیزابت هولمز یکی از زنان میلیاردر دنیا، نمونه ی خوبی است. او پزشکی را متحول کرد. الیزابت از استنفورد، یکی از معتبرترین دانشگاه های دنیا بیرون آمد تا دنبال رویاییش برود. یکی دیگر از بهترین نمونه ها ریچارد برانسون معروف و عاشق خوش گذرانی است. او در سن ۱۵ سالگی ترک تحصیل کرد و حالا شرکت بزرگ ویرجین را مدیریت می کند.
۷- آنها می دانند مبارزه یعنی چه
موفقیت به هوش احساسی، پشتکار، علاقه و مهم تر از همه توانایی غلبه بر شکست نیاز دارد. مهم نیست در دانشگاه چه معدلی داشته ایم، در کسب و کار هم مثل زندگی بالاپایین هایی وجود خواهد داشت. معدل پایین ها بیشتر موفق می شوند چون معنی مبارزه را می دانند. مبارزه ی آنها از تلاش برای پاس کردن امتحان شروع می شود و به تلاش برای راه انداختن کسب و کار خودشان ختم می شود.
در پایان، معدل و نمره ها فقط عدد هستند. موفقیت واقعی این است که در دنیای واقعی برای خودمان کسی شویم. یادمان باشد مشکل در تحصیل نیست، مشکل در روش تحصیل است. وقتی به تحصیل فکر می کنیم، باید مهارت ها را هم در نظر بگیریم، نه فقط اطلاعات یا دانش را. یادمان باشد فقط ۲۷ درصد از فارغ التحصیل های دانشگاه در زمینه ی تحصیلی شان کار می کنند.
پس اگر می خواهیم با قانون جذب ثروت پولدار شویم این نکات را رعایت کنیم و به دنبال کسب مهارت های مفید فنی و اجتماعی باشیم، اما اگر هنوز معتقدیم علم بهتر است از ثروت، دیدگاهمان قابل ستایش است و حتما به راهمان ادامه دهیم.
منبع : پرورش افکار
- ۹۷/۰۱/۲۳