طرز برخورد با افرادی که ما را تحقیر میکنند
افرادی هستند که از تحقیر کردن دیگران لذت میبرند و واکنش نشان دادن در مقابل این افراد که ما را خوار کرده و ارزش هـایمـان را زیر سؤال می برند، قدری دشوار و دردناک است.
گاهی اوقات زخم هایی که اینگونه افراد به ما وارد می آورند، ممکن است تا ابد باقی بمانند.
مـن خــودم به شخصه زمانیکه به گذشته بر می گردم افراد بســیار زیادی را به خاطر می آورم که در برهه های مختلف زنـدگی مرا تحقـیــر می کردند و ارزش ها و توانایی هایم را دسـت کـم مــی گرفتند. مطمئنـــم که همه شما تجربه ای مشـابه من داشته اید، شاید کمتر کسی باشد که در طول زنـدگی خودش با افراد این چنینی برخورد نکرده باشد. بهترین تکــنیک این است که یاد بگیریم به جای اینکه برخورد تند ازخود نشان دهیم یا ترس از تحقیر شدن داشته باشیم، با آنها مدارا کنیم.
در این قسمت من چند تکنیک شخصی به کمک قانون جذب شما آموزش می دهم تا یاد بگیرید چگونه می توان از پس این افراد و جملات تحقیر کننده شان برآمد:
باید توجه داشته باشیم که افرادی که ما را تحقیر می کنند و قصد آسیب رساندن به ما را دارند، در درجه اول باید خودشان را بیازارند تا بتوانند ما را آزرده کنند. باید بدانیم که یک انسان کامروا، موفق و با اعتماد به نفس، هیچ نیازی به تحقیر دیگران ندارد. شاید این افراد از دیگران انتقادهای سازنده ای کنند، اما هیچ گاه آنها را تحقیر نمی کنند.
برخی از افراد به طور کلی نظر منفی نسبت به دیگران دارند چون به دلیل کمبودهایی که احساس می کنند دوست دارند خودشان را قدرتمند تر از سایرین جلوه بدهند تا به این طریق بر تزلزل شخصیتی خود غلبه کنند. قبلاً کسی آنها را آزرده کرده و چون توانایی مقابله با آن را نداشته اند، با تحقیر دیگران سعی می کنند از موقعیت فعلی خود دفاع کند. افرادی که به شدت ما را تحقیر می کنند با این کارشان فقط ناراحتی، عدم موفقیت و بی هدفی خود را در زندگی به نمایش می گذارند و این مشکل آنهاست نه ما. دانستن این مطلب به ما کمک می کند که راحت تر بتوانیم در کنار آنها به زندگی عادی خود ادامه دهیم و حرف هایشان را نشنیده بگیریم. اگر بدانیم که مشکل از طرف مقابل است نه ما، می توانیم منطقی با مسائل برخورد کنیم و از حرف ها و کنایه های آزرده نشویم. شاید فردی که دارای چنین خصوصیاتی است یکی از نزدیکان ما باشد و برایمان سخت باشد که بخواهیم از نظر عاطفی خودمان را از او جدا کنیم.
هیچ نیازی به این کار نیست، فقط سعی کنید در بحث هایی که او راه می اندازد، شرکت نکرده و خودتان را کنار بکشید. قصد او این است که کاری کند تا شما احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید. این وظیفه ماست که به آنها اجازه انجام چنین کاری را ندهیم.
توضیحات و نکاتی در مورد افرادی که ما را تحقیر می کنند: زمانیکه اینگونه افراد به ما حرفی می زنند، در پاسخ به آنها، جواب های بی شماری به ذهن ما خطور می کند. اگر چنین کاری را انجام دهیم، در واقع خودمان را با آن فرد هم شأن ساخته ایم و این دقیقاً همان چیزی است که آنها انتظارش را می کشند. آنها می خواهند ما را عصبانی کنند تا برخورد شدیدی از خود نشان دهیم، آنها میخواهند ما احساس بدی نسبت به خودمان پیدا کنیم و قصدشان تنها آزار دادن و آسیب رساندن است. ما با جواب دادن به آنها در حقیقت وارد بازی ساختگی شان می شویم، و در نهایت خودمان را آزار داده ایم.
ممکن است بعداً به خاطر حرف هایی که در عصبانیت از دهانمان خارج شده پشیمان شویم. خوب در زمان بروز چنین حالتی چه کاری می توان انجام داد؟
بهتر است یکی از موارد زیر را امتحان کنیم:
زمانیکه احساس می کنیم فردی با حالت تهاجمی با ما برخورد می کند می توانیم بگوییم: “ازت ممنونم اما فکر می کنم بهتر است توصیه هایت را برای خودت نگه داری” و یا “خیلی سخاوتمندی ولی من نیازی به توصیه های شما ندارم” همه این مسائل به دلیل خشم و نفرتی که در آنها وجود دارد درست می شود و ما هم مجبور نیستیم که بار مسئولیت زندگی آنها را به دوش بکشیم. شاید آنها بخواهند که از خشم و نفرت خود به ما سهمی بدهند، اما این “هدیه” ای است که ما واقعاً نیازی به آن نداریم. اگر به توصیه های آنها گوش کنیم و هدیه های مسمومشان را قبول کنیم، با این کار خشم و عصبانیت آنها را به به درون خود راه داده ایم. به خودمان اجازه انجام چنین کاری را ندهیم. ما هیچ نیازی به این هدایا نداریم؛ از کنار آنها عبور کنیم.
از “پیشنهادت ممنونم” یکی دیگر از واکنش های مناسبی که در مقابل این افراد می توانیم از خود بروز دهیم این است که به آنها بگوییم: “از پیشنهادت ممنونم” و بعد هم به ادامه کار خود بپردازیم. با بیان این عبارت ما در حقیقت به بحث پایان می دهیم.
آنها منتظر هستند که ما از خود عکس العمل نشان دهیم و زمانیکه این کار را انجام نمی دهیم، دیگر چیزی برای گفتن نخواهند داشت. ممنونم، شاید حق با تو باشه “بایرن کیتی” در کتاب خود با عنوان: “عشقت را می خواهم – آیا حقیقت دارد؟” معتقد است که بهترین واکنش در مقابل این افراد: “ممنوم، شاید حق با تو باشه” است. بایرن کیتی اظهار می دارد زمانیکه نظرات دیگران سبب آزرده ساختن ما می شود باید نگاهی عمقی به درون خود داشته باشیم و ببنیم دلیل اصلی این رنجش خاطرها چیست. با این کار هم عکس العمل شدید نشان نداده ایم، هم بر روی خود دقیق تر شده ایم. دیگران تا زمانیکه ما به آنها اجازه ندهیم، نمی توانند ما را بیازارند. در برخی مواقع بهتر است نگاهی به طرز برخورد خود با طرف مقابل داشته باشیم و ببینیم ما چه کاری انجام داده ایم که او به خودش اجازه داده تا یک چنین پیشنهاداتی نسبت به ما ارائه دهد. آیا توانایی تغییر شرایط را دارید؟ آیا به واقع عقاید او صحت دارند؟ باید ببینید که چرا این اظهار نظر خاص باعث رنجش ما می شود. عکس العمل های ما، حرف های زیادی در مورد شخصیتمان می زند. در اینجا همه چیز مربوط به ماست و نه شخص مقابل.
اجازه دهیم بداند که چه احساسی داریم اگر به فکر تلافی کردن باشیم، خودمان را بی ارزش می کنیم. باید خیلی رو راست به او بگوییم که نظرش ما را آزرده ساخته. البته باید این کار را در نهایت آرامش انجام دهیم، به عنوان مثال: “زمانیکه به نظریات من بی توجهی می کنی و آنها را نمیپذیری، واقعاً ناراحت می شوم.” فقط به آرامی بیان کنیم و منتظر واکنش آنها بشویم. بهتر است این کار را زمانی انجام دهیم که تک به تک با فرد مقابل تنها می شویم. این امکان وجود دارد که آنها خودشان هم متوجه نباشند که در حال آزار و اذیت ما هستند. اگر چنین بحثی در محیط کار پیش آمد، می توانیم ادامه بحث را به زمان دیگری موکول کنیم، به عنوان مثال اگر یکی از همکارانمان به شما گفت: “من احساس می کنم تو نسبت به مسائل مختلف بیش از اندازه حساس هستی” به او بگویید: “ترجیح می دهم روی مسائل کاری تمرکز کنیم” و یا “الآن مسائل مهمتری برای انجام دادن وجود دارد، بهتر است به مسائل کاری توجه کنیم و موارد شخصی را بگذاریم برای بعد” با این کار، آنها را متوجه می کنیم که هم از نظرشان خوشمان نیامده و هم کاملاً حرفه ای با آنها برخورد کرده ایم.
سایر نکاتی که در این زمینه باید به خاطر داشته باشیم به شرح زیر می باشد: ما نیاز به تایید دیگران نداریم. گاهی اوقات نظر دیگران به این دلیل شما را آزرده می سازد چرا که از آنها انتظار تایید ۱۰۰% داشته ایم، اما نظر آنها بر خلاف انتظار ما از آب در می آید. شاید پیشنهاد آنها زیاد هم بد نباشد، اما در نظر ما بد جلوه کند، به عنوان مثال اگر سرپرست بخش به ما بگوید: “کارت واقعاً عالی بود، اما آیا میتوانی پاراگراف آخر را اصلاح کنی تا کارت قوی تر شود؟” ممکن است ناراحت شویم، و به این دلیل که توقع شنیدن چنین اظهار نظری را نداشتیم، قسمت اول آنرا هم نمی شنویم و فقط متوجه بخش انتقادی آن می شویم. اگر این نوع اظهار نظرها را به عنوان نوعی توهین و تحقیر در نظر نگیریم، آنوقت میتوانیم این نظریه را به عنوان فرصتی برای پیشبرد توانایی های خود به کار بندیم. راهی سریع برای ایجاد عزت نفس. به دنبال تایید گرفتن از دیگران نباشیم. آیا آنها از داستانهای ذهنی ما با خبر هستند؟ در برخی شرایط ممکن است نظریات دیگران در ذهن ما به منزله نوعی اهانت به شمار آید، درصورتیکه طرف مقابل به هیچ وجه قصد انجام چنین کاری را ندارد. این امر به دلیل تفکرات ذهنی ما و یا به دلیل داستان های ذهنی که برای خودمان ساخته ایم، بوجود می آید، به همین دلیل چیزی را می بینیم که وجود خارجی ندارد و تنها زاییده خیال و اوهام ذهنیمان است.
در اینجا برایتان مثالی می آوریم، فرض کنیم شخصی برای ما هدیه ای آورده. اگر ما اعتقاد داشته باشیم که او قصد آسیب رساندن به ما را داشته، ممکن است با خودمان فکر کنیم:”او می خواهد از راههای مسالمت آمیز وارد شده و از خلق خوش من سوء استفاده کند.” اما حقیقت چیز دیگری است و او تنها قصد دارد که به ما نشان دهد تا چه حد برایش ارزش و اهمیت داریم. در یک چنین شرایطی باید از خودمان سؤال کنیم که آیا واقعاً همه چیز را آنطور که هست می بینیم و یا می شنویم؟ (هیچ چیز معنای خاصی ندارد تا زمانیکه ما به آن معنا ببخشیم) و یا اینکه داستان ذهنی خودمان را وارد کار می کنیم.
داستان زندگی شما چیست؟ آیا باید از آن گذشت؟ آیا منعکس کننده اعتقادات شماست؟ باید توجه داشته باشیم که اگر خودمان احساس می کنیم فردی دوست داشتنی نیستیم، آنوقت این حس به دیگران هم منتقل شده و آنها نیز تصور می کنند که نمیتوانند ما را دوست داشته باشند. اگر تصور کنیم که فقط استحقاق اهانت و تحقیر را داریم، آنگاه چیزی جز این هم عایدمان نخواهد شد. اگر یک چنین تصوری داریم شاید نوبت به آن رسیده باشد که نگاه عمیق تری به درون خود انداخته و اعتقادات خود را زیر سؤال ببریم. انعکاس دادن کلید درک شخصی نسبت به تحقیرهای زیرکانه است؛ هشیار باشیم زمانیکه صبر می کنیم و به پیغام هایی که به طور روزانه دریافت می کنیم می اندیشیم، به این نتیجه می رسیم که خیلی بیشتر از آن چیزی که تصور می کرده ایم در معرض انتقاد و اهانت قرار گرفته ایم. دلیلش هم این است که دنیا پر است از انسان هایی که قصد تحقیر دیگران را دارند.
هر جایی که می رویم، به هر کجا که نگاه می کنیم، هر چیزی که در روزنامه می خوانیم و یا در تلویزیون تماشا می کنیم، و حتی تبلیغاتی که مشاهده می کنیم، همه و همه قصد دارند به ما بگویند که تا زمانیکه از محصولات آنها استفاده نکنیم، طرز خاصی لباس نپوشیم، مطالعات خاصی نداشته باشیم و طرز خاصی راه نرویم، به اندازه کافی خوب نیستیم. آنها به طور ماهرانه ای عزت نفس و ارزش های شخصی و کاری ما را زیر سؤال می برند. هیچ کس دوست ندارد مورد انتقاد قرار بگیرد، به همین دلیل اگر می خواهیم سالم زندگی کنیم و از عزت نفس برخوردار باشیم، باید این پیغام های منفی که از سایرین در مورد شخصیتمان می شنویم را نادیده بگیریم.
نگاهی اجمالی به شیوه های برخورد با افرادی که ما را تحقیر می کنند؛ زمانیکه در معاشرت با افرادی قرار می گیریم که ما را خوار می کنند، به یاد داشته باشیم:
۱) با تحقیر کردن متقابل و جملات تحقیر آمیز، کارشان را با کلمات تحقیر آمیز تلافی نکنیم
۲) طرز برخوردشان چیزهای زیادی در مورد آنها به ما می گوید، به راحتی می توانیم درک کنیم که دلیل همه این کارها، خشم و نفرتی است که وجودشان را فراگرفته و خودشان باید با آن کنار بیایند نه ما
۳) آیا می توانیم از میان نظریات آنها برای خود یک “هدیه” پیدا کنیم؟ می توانیم به یکی از نقاط ضعف و یا قوت خود در بین نظریات آنها پی ببریم، اگر قوت بود آنرا افزایش دهیم و اگر ضعف بود در پی جبران آن برآییم
۴) ممکن است برداشتی که از نظریات آنها می کنیم کاملاً نادرست باشد و آنها واقعاً از گفته های خود قصد و منظوری نداشته باشند. تنها به دلیل اعتقادات و باورهای ذهنی نمی توانیم دیگران را متهم کنیم
۵) نسبت به پیام های زیرکانه ای که ممکن است نظریات منفی دربر داشته باشند، آگاه باشیم (مانند تبلیغاتی که هر روزه به گوشمان می رسد) و به آنها اجازه ندهیم تا حس ارزشمندی و اعتبار شخصی ما را زیر سوال ببرند. گاهی اوقات برخی از توهین ها و تحقیرها هستند که برخورد با آنها صورت مناسبی ندارد، اما اگر بتوانیم از آنها به نفع خود استفاده کنیم، بهترین کار را انجام داده ایم.
منبع : سایت قانون جذب پرورش افکار - امیر شریفی
- ۹۶/۰۷/۰۶