عادات روزانه افراد شکست خورده و غمگین
آیا رایج ترین اخلاق های یک شخص شکست خورده را می شناسید؟ آیا با شکست خوردن در زندگی مواجه شده اید؟ مطمئناً موقعیت هایی در زندگی پیش می آید که زندگی را ناشاد و شکست خورده می کند. اما معمولا بخشی یا بخش بزرگی از این عدم خوشبختی از طرز تفکر، رفتارها و عادات خودمان نشأت می گیرد.
آیا معنی شکست را می دانید؟ آیا می توان شکست ناپذیر شد؟ همواره می دانیم که عکس شکست پیروزی بر … بنابراین در این مقاله به چند مورد از مخرب ترین عادات روزانه ای که زندگیمان را از خوشبختی بیرون می آورد اشاره می کنیم و در کنار آن راهکارهایی نیز برای کم کردن و غلبه بر این عادات عنوان می کنیم.
1- جستجوی کمال
آیا برای اینکه شاد باشیم زندگیمان باید کامل و ایده آل باشد؟
آیا برای شاد بودن باید رفتاری کامل و بی عیب و نقص داشته باشیم و همیشه نتایجی عالی و ایده آل بگیریم؟
اگر اینطور باشد، رسیدن به خوشبختی بسیار دشوار خواهد بود. اگر مقیاس سنجش عملکردهایمان را در سطحی غیرانسانی قرار دهیم، اعتماد به نفسمان پایین آمده و حتی اگر نتایجی عالی به دست آوریم، تصور خواهیم کرد که به اندازه کافی خوب نیستیم. خودمان و کارهایی که می کنیم هیچوقت اینقدر خوب به نظرمان نخواهد آمد مگر گاهی اوقات که تصور می کنیم همه چیز عالی و بی نقص است.
چطور بر این عادت غلبه کنیم؟
سه روش زیر برای غلبه بر عادت کمال گرایی کمکمان می کند:
- تا اندازه ای پیش برویم که کافی است. به دنبال ایدآل بودن خیلی وقت ها باعث می شود خیلی کارهایمان ناتمام بماند. پس تلاش کنیم تا جایی پیش برویم که کارمان تا مقداری که لازم است خوب باشد. از این بعنوان بهانه ای برای تنبلی استفاده نکنیم. مسئله این است که درک کنیم برای کاری تا چه سطح خوب بودن کافی است و وقتی به آن مقطع رسیدیم، کارمان تمام شده است.
- ضرب العجل داشته باشیم. هر زمان که کار یا پروژه ای را شروع می کنیم، برای تمام کردن آن زمان تعیین کنیم. فقط کار کردن روی پروژه هایمان و تحویل دادن آن هر زمان که تمام شد موثر نخواهد بود زیرا همیشه چیزهایی برای اضافه کردن به آن پیدا خواهیم کرد. همچنین باعث می شود بیش از اندازه نیاز روی یک پروژه کار نکنیم.
- وقتی اسیر ایدآل گرایی می شویم، ببینیم به چه قیمتی برایمان تمام می شود. با دیدن فیلم های سینمایی و گوش دادن به موزیک های مختلف، افتادن در دام ایده آل گرایی آسان است. همه آنها خیلی خوب و عالی به نظر می رسند و ما طالبشان می شویم.
اما در زندگی واقعی آنها با واقعیت در تضاد هستند و موجب استرس و عذاب بیشتر ما و اطرافیانمان می شوند. ممکن است حتی به ما آسیب برساند یا موجب تمام شدن روابطمان، کارمان، پروژه هایمان و … شوند، فقط به این دلیل که انتظاراتمان فرای دنیای واقعی است. یادآور شدن این واقعیت ساده می تواند کمکمان کند.
2- زندگی در دریایی از نداهای منفی (ندای منفی همانند: شکست خوردم)
هیچکس تنها نیست. کسانیکه با آنها ارتباط برقرار می کنیم، چیزهایی که می خوانیم، می بینیم و گوش می دهیم، تاثیری شگرف بر احساس و فکر ما دارند.
اگر اجازه دهیم اسیر نداهای منفی شویم، خوشبخت و شاد بودن برایمان سخت تر خواهد شد، نداهایی که می گویند زندگی در اکثر مواقع توام با ناراحتی و بدبختی، خطر و پر از ترس و محدودیت است، نداهایی که به زندگی از دیدگاهی منفی نگاه می کنند.
چطور بر این عادت غلبه کنیم:
جایگزین کردن این نداهای منفی با تاثیراتی مثبت تر، خیلی مفید خواهد بود. مثل این می ماند که دنیای جدید رو به ما گشوده می شود.
پس سعی کنیم وقت بیشتری را با افراد مثبت اندیش، موسیقی و کتاب های الهام بخش، فیلم ها و برنامه های تلویزیونی که موجب خنده مان می شوند و باعث می شوند به دنیا از دیدی تازه نگاه کنیم، بگذرانیم.
می توانیم از کم شروع کنیم. مثلاً وقتی مشغول خوردن صبحانه هستیم، به جای خواندن روزنامه یا گوش دادن به اخبار رادیو یا تلویزیون، یک کتاب جالب و الهام بخش بخوانیم یا یک موزیک مثبت و شاد گوش کنیم.
3- گیر کردن در گذشته یا آینده
گذراندن بیشتر وقتمان در زمان گذشته و زنده کردن خاطرات قدیمی، تعارض ها، فرصت های از دست رفته و از این قبیل، می تواند خیلی مخرب باشد. گذراندن بیشتر زمانمان در زمان آینده و تصور و تجسم اتفاقاتی که ممکن است برای کارمان، روابطمان و سلامتمان بیفتد می تواند به سناریوهایی ترسناک تبدیل شود که مرتب در ذهنمان پخش می شود. توجه به خاطرات بد و دفترچه خاطراتش و زندگی نکردن در زمان حال باعث می شود تجربیات عالی زیادی را از دست بدهیم، و جلوی احساس شادی و خوشبختی ما را می گیرد.
چطور بر این عادت غلبه کنیم:
غیرممکن است که بتوانیم به گذشته و آینده اصلاً فکر نکنیم. و البته خیلی مهم است که برای آینده مان برنامه داشته باشیم و سعی کنیم از گذشته مان درس بگیریم.
اما اگر بخواهیم خودمان را اسیر آنها کنیم، خوب نیست.
بنابراین باید سعی کنیم بخش مهمی از زمان خود را صرف زندگی کردن در زمان حال کنیم. هر کاری که انجام میدهیم سعی کنیم تمام تمرکزمان را به آن معطوف کنیم، حتی در مورد نفس کشیدنمان.
4- مقایسه کردن خود و زندگیمان با دیگران و زندگی هایشان.
یک عادت خیلی متداول و مخرب این است که مداوم خودمان و زندگیمان را با دیگران و زندگی هایشان مقایسه کنیم: اتومبیل، خانه، کار، کفش و لباس، حساب بانکی، روابط، محبوبیت اجتماعی و امثال آن. و آخر کار خواهیم دید که هیچ اعتماد به نفسی برایمان باقی نمانده است و کلی احساسات منفی در خود جمع کرده ایم.
چطور بر این عادت غلبه کنیم:
این عادت مخرب را با دو عادت مثبت دیگر جایگزین کنیم.
- خودمان را با خودمان مقایسه کنیم. اول به جای اینکه خودمان را با دیگران مقایسه کنیم، سعی کنیم خودمان را با خودمان مقایسه کنیم. ببینیم چقدر رشد داشته ایم، به چه چیزهایی رسیده ایم و چقدر به سمت رسیدن به اهدافمان پیشرفت کرده ایم. این روش این فایده را دارد که وقتی می بینیم چقدر جلو رفته ایم و چطور بر موانع غلبه کرده ایم، قدرشناسی و مهربانی نسبت به خودمان ایجاد می کند. با این روش بدون اینکه به دیگران فکر کنیم، احساس خوبی نسبت به خودمان پیدا می کنیم.
- مهربان باشیم. رفتار و طرز فکر ما نسبت به دیگران تاثیری شگرف بر رفتار و طرز فکرمان نسبت به خودمان دارد. اگر عادت داشته باشیم دیگران را مدام نقد کنیم، از خودمان هم مدام انتقاد خواهیم کرد. با دیگران مهربان تر باشیم و به آنها کمک کنیم و خواهیم دید که چطور با خودمان نیز مهربان تر خواهیم شد. روی نقاط مثبت خود و اطرافیانمان تمرکز کنیم و آنها را تحسین کنیم. با این روش به جای اینکه دیگران، خودمان و دنیای اطراف را طبقه بندی کنیم، با خودمان راحت تر خواهیم شد.
و یادمان باشد اگر مدام در حال مقایسه باشیم، هیچوقت برنده نخواهیم شد. دانستن همین نکته می تواند کمکمان کند. هر چقدر هم که خوب باشیم به قول معروف دست بالای دست بسیار است و بالاخره کسی پیدا خواهد شد که از ما بهتر باشد، پس سعی نکنیم ببینیم که کی از ما بهتر است.
5- تمرکز بر جزئیات منفی زندگی
دیدن نقاط منفی موقعیت هایی که در آن هستیم و درگیر آن جزئیات شدن یکراه قطعی برای ناراحت کردن خود و گرفتن شانس خوشبختی از خودمان است. با این کار روحیه اطرافیانمان را هم خراب می کنیم.
چطور بر این عادت غلبه کنیم:
غلبه بر این عادت کمی سخت است. یک روش این است که ایدآل گرایی را کنار بگذاریم و قبول کنیم که همه چیز و همه موقعیت ها بالا و پایین دارند و لزومی ندارد همه چیز همیشه عالی و مثبت باشد. باید همه چیز را همانطور که هست بپذیریم. با این روش می توانیم منفی ها را از فکر و احساس خود دور کنیم و دیگر از کاه کوه نسازیم.
یک روش دیگر این است که سعی کنیم سازنده باشیم، به جای اینکه خودمان را اسیر منفی ها کنیم. این کار را می توانیم با پرسیدن سوالاتی بهتر انجام دهیم. سوالاتی مثل:
چطور می توانم این چیز منفی را به چیزی مثبت و مفید تبدیل کنم؟
چطور می توانم این مشکل را حل کنم؟
یک روش سومی هم وجود دارد. اینکه وقتی به مشکلی برمی خوریم، از خودمان بپرسیم، چه اهمیتی دارد؟ با این روش آن مشکل دیگر چندان مشکل به نظر نخواهد رسید.
6- محدود کردن زندگی به این دلیل که باور داریم دنیا حول ما می چرخد
اگر تصور می کنیم که دنیا حول ما می چرخد و بخاطر اینکه می ترسیم وقتی کاری جدید و متفاوت انجام می دهیم، دیگران چه فکری در موردمان بکنند یا چه بگویند خودمان را عقب می کشیم، فقط زندگیمان را محدود کرده ایم.
با این طرز فکر احتمال امتحان کردن چیزهای جدید و در نتیجه رشد کردن را از خود می گیریم چون فکر می کنیم که آن منفی گرایی و انتقادی که با آن برخورد کرده ایم به ما برمی گردد و تقصیر ماست (در حالیکه در واقعیت ممکن است به این دلیل باشد که فرد مقابلمان هفته خوبی نداشته است یا اینکه تصور می کنیم می تواینم ذهن دیگران را بخوانیم).
چطور بر این عادت غلبه کنید:
- بدانیم که مردم چندان به کاری که ما می کنیم توجه نمی کنند. آنها بیشتر نگران زندگی های خودشان و اینکه دیگران در موردشان چه فکر می کنند هستند. بله، ممکن است با درک این مسئله در ذهنمان تصور کنیم که خیلی مهم نیستیم اما از خیلی قید و بندها آزادمان خواهد کرد.
- به بیرون توجه کنیم. به جای اینکه به خودمان و اینکه دیگران چه تصوری از ما دارند، فکر کنیم، روی اطرافیانمان تمرکز کنیم. به حرفهایشان گوش دهیم و کمکشان کنیم. اینکار باعث می شود اعتماد به نفسمان بالا رفته و خودمحور بودنمان کمتر شود.
7- پیچیده کردن بیش از حد زندگی
زندگی می تواند واقعاً پیچیده باشد. این می تواند استرس و ناراحتی زیادی برایمان به وجود بیاورد. اما بخش مهمی از آن توسط خودمان ایجاد می شود. بله، درست است که دنیا روز به روز پیچیده تر می شود اما این به آن معنی نیست که نمی توانیم عادت های جدیدی در خودمان ایجاد کنیم که زندگی مان را ساده تر کند.
چطور بر این عادت غلبه کنید:
این می تواند شامل خیلی عادت ها شود اما به چند مورد از عادت های جایگزین آنها اشاره می کنیم.
- جدا کردن تمرکزمان و پخش کردن توجهمان روی قسمت های مختلف زندگی. این عادت منفی را می توان با تمرکز کردن روی یک کار خاص در یک زمان، داشتن لیست کارهای روزانه که 3-2 مورد مهم تر در آن وجود دارد و نوشتن اهداف مهم تر زندگی روی یک وایت برد که هر روز چشممان به آن بخورد، جایگزین کرد.
- داشتن وسایل زیاد. این عادت را می توانیم اینطور جایگزین کنیم: مدام از خودمان بپرسیم، آیا این را سال گذشته استفاده کرده ام؟ اگر نکرده بودیم، آن را به کسی ببخشیم.
- ایجاد ذهنی مشکلات ارتباطی. خواندن فکر دیگران کار سختی است. پس به جای آن سوال کنیم و با آنها ارتباط برقرار کنیم. این کمکمان می کند تعارض های نالازم، سوء تفاهمات، منفی بافی ها و اتلاف وقت و انرژی را کمتر کنیم.
- گم شدن در صندوق دریافت ها. به جای اینکه همه وقتمان را به چک کردن اینباکس ایمیلمان بگذرانیم، آن را فقط روزی یک بار چک کنیم و سعی کنیم ایمیل هایی کوتاه تر بنویسیم.
- گم شدن در استرس و فشار. وقتی استرس داریم، درگیر یک مشکل هستیم یا در ذهنمان به گذشته و آینده فکر می کنیم، دو دقیقه نفس های عمیق بکشیم و فقط روی هوایی که از ریه مان داخل و خارج می شود تمرکز کنیم. این بدنمان را آرام کرده و ذهنمان را دوباره به زمان حال برمی گرداند. بعد می توانیم دوباره روی کارهایی که برایمان اهمیت بیشتری دارد تمرکز کنیم.
“برای داشتن زندگی خوشبخت به چیز زیادی نیاز نیست؛ همه چیز در خودمان است، در طرز تفکرمان (قانون جذب).” مارکوس اورلیوس (Marcus Aurelius)
“باید قدردان آدم هایی باشیم که ما را شاد می کنند، آنها باغبانانی فریبنده هستند که روحمان را شکوفا میسازند.”
مارسل پروست (Marcel Proust)
منبع : سایت قانون جذب پرورش افکار - امیر شریفی
- ۹۶/۰۶/۰۸