زندگی را در حالی آغاز کردم که از نعمت های چندانی برخوردار نبودم. من در خانواده ای به دنیا آمدم که از نظر مالی در مضیقه بود. دبیرستان را نیمه تمام رها کردم. ابتدا مدتی به کارهای کارگری دست زدم و چندی نیز اتومبیل خود را یگانه سرپناه شب و روزم قرار دادم. همواره در رویای سفر کردن بودم.
20 ساله که شدم، تمام پس اندازم را برداشتم و سفر به دور دنیا را آغاز کردم. سرتاسر آمریکای شمالی را درنوردیدم، در طول سفر دریایی خود از اقیانوس اطلس تا بریتانیای کبیر به کار در کشتی پرداختم و بعد با دوچرخه از فرانسه به اسپانیا و تنگه جبل ا لطارق رفتم. درآنجا بود که به همراه دونفر از دوستانم یک اتومبیل لندرور خریدیم و با عبور از صحرای بزرگ آفریقا خود را به این کشور رساندم.درطول این سفر؛ تجربیات فراوانی کسب کردیم و با حوادث گوناگونی روبرو شدیم که تمام اینها نقش بسیار مهمی در شکل گیری فلسفه و باورهای کنونی من به زندگی بودند. سرانجام به ژوهانسبورگ(آفریقای جنوبی)رسیدیم و من درآنجا تقریبا ” به مدت 2 سال زندگی کرده و به کار پرداختم. سپس به لندن برگشتم و مدتی هم در آلمان و انگلستان مشغول کار شدم. در سال 1968 راهی یک سفر زمینی از لندن به سنگاپور شدم و با عبور از کشورهای اروپایی، ترکیه، ایران، پاکستان، هند و مالزی سرانجام به سنگاپور رسیدم. سپس مجددا” از طریق مالزی عازم تایلند شدم وحدود 2 سال هم در آنجا اقامت گزیده و کار کردم. از آن زمان تا کنون به کشورهای زیادی درآسیا، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، کارائیب، اروپا، آفریقا سفرکردم که شمار آنها به بیش از 80 کشور میرسد.
مدرک فوق لیسانس دردهه 30 زندگی ام، توانستم به دانشگاه آلبرتا راه پیدا کنم و سرانجام موفق به اخذ توزیع و ملکی، واردات معامالت مختلف های حوزه در شدم. سپس بازرگانی ی رشته در اتومبیل، بازاریابی، تبلیغات، آموزش و مشاوره کارکردم. درشرکتی با سرمایه ی اولیه 265 میلیون دلار به سمت رئیس کل کارپردازی برگزیده شدم.
در سال 1981، به ارائه ی مطالب درسی و برپایی سمینارهایی در کانادا و آمریکا پرداختم. بعدها، این مطالب درسی و دیگر مباحث را به صورت برنامه های آموزشی دیداری و شنیداری در اختیار عالقه مندان قرار دادم.
در سال1986، به منطقه ی سن دیه گو واقع در ایالت کالیفرنیا نقل مکان کردم. در طول 20 سال گذشته بیش از 300 برنامه ی آموزشی دیداری و شنیداری تولید کردم که برخی از آنها به بیش از 24 زبان ترجمه شده اند و در بیش از 30 کشور مورد استفاده قرار میگیرند. من ارائه دهنده ی بهترین و پرفروش ترین برنامه های آموزش شنیداری در سراسر جهان هستم. برنامه های آموزشی تصویری من توسط بزرگترین شرکت های آمریکا و اروپا استفاده میشوند.
من نویسنده ی بیش از40 کتاب پرفروش هستم که امروزه توسط سرشناس ترین مؤسسات انتشاراتی سراسر دنیا به چاپ می رسد. در حال حاضر، به عنوان سخنران و آموزش دهنده ای حرفه ای شناخته میشوم و سالانه بیش از 250000 نفر را در ایالت متحده، کانادا، اروپا، استرالیا، آسیا و خاورمیانه خطاب قرار میدهم.
چه تجربیات یا چالش هایی تا کنون بیشترین تأثیر را روی شما گذاشته است؟
من در مقام مقایسه با بسیاری از همنوعان خودم تجربیات فراوانی را در مکانهای متعدد و تحت شرایط بسیار متفاوت کسب کرده ام. شاید مهم ترین و سازنده ترین تجربه ای که بتوان به آن اشاره کرد مربوط به عبور من از صحرای بزرگ آفریقا بود در حالی که 21 سال بیشتر سن نداشتم. سفری بی نهایت دشوار بود و من در این سفر به دلیل بروز مشکالتی از جمله بی آبی و خراب شدن اتومبیلی که با آن سفر میکردیم، چندین بار با مرگ دست و پنجه نرم کردم. عبور از صحرای بزرگ آفریقا تجربه ی بزرگی برای من و نیز شاید نقطه ی عطفی در زندگی ام بود.
در تمام طول این سالها، مهمترین تجربیات خود را زمانی کسب کرده ام که توانسته ام با اراده و بردباری بر مشکالت غیرعادی و سختی های زندگی غلبه کنم. برخورداری هر فرد از دو قدرت پرتوان اراده و بردباری سبب کسب موفقیت های چشمگیر در تمام مراحل زندگی می شود.
اوج زندگی شخصی و حرفه ای خود را در چه می بینید؟
به نظر خودم چندین بار در اوج قرار گرفتم.اولین اوج،تجربیات اندوخته شده در سفر از ون کوور در کانادا به سراسر کشور و بعد به آتالنتیک، اروپا، صحرای بزرگ آفریقا و آفریقای جنوبی بود. روی هم رفته، مسافتی کیلومتر را طی کردم. ابتدا در مورد آنچه که در حال انجامش بودم، چیز زیادی نمی دانستم بیش از 27365 ولی در طول سفر بر دانسته هایم اضافه شد. دومین تجربه ی بزرگ، سفر من از لندن به سنگاپور بود که مسافتی حدود 19317 کیلومتر را طی کردم. این سفر چندین ماه به طول انجامید و فرصتی در اختیار من قرارگرفته شد که بتوانم با فرهنگ های مختلف آشنا شوم؛ آداب و سنن آنها را از نزدیک شاهد باشم. در سن 24 سالگی، با اصول فروش آشنا شدم و بعد مدیریت را فراگرفتم. در سن 25 سالگی فروش در سطح گسترده را در یک شرکت بزرگ متشکل از 95 کارمند فروش آغاز کردم. این شرکت 6 کشور بزرگ دنیا را تحت پوشش داشت و من نیز هر 95 کارمند آن را شخصا” آموزش دادم. ما با کمک یکدیگر کالاهای خود را هر ماه با ارزش میلیون ها دلار به فروش می رساندیم. سرانجام در بخش معامالت ملکی مشغول به کار شدم و در یک دوره ی 5 ساله املاکی را به ارزش چیزی بالغ بر 50 میلیون دلار ساختم، مدیریت کردم، توسعه دادم و به فروش رساندم. من شخصا” مسؤول وارد کردن اتومبیل های سوزوکی درکانادا بودم.
ما 65 نفر بودیم که همگی از صفر شروع کردیم و ظرف مدت دو سال سود حاصل از فروش این اتومبیل ها به 25 میلیون دلار رسید.
آنگاه مدیریت یک شرکت طرح و توسعه 265 میلیون دلاری را برعهده گرفتم و توانستم که آن شرکت را از نو بسازم. تا کنون ادارات متعددی راه اندازی کرده ام، مقامات شرکت ها را از میان افراد جدید و تازه کار انتخاب کرده ام و شش پروژه توسعه مهم را با سوددهی چندین میلیون دلاری به پایان رسانده ام.
در سال 1979 ازدواج کرده و تشکیل خانواده دادم. درحال حاضر، صاحب4 فرزند زیبا هستم.
شاید بتوان این را یکی از دستاوردهای مهم زندگی ام به حساب آورد.
در سال 1981 ؛کار سخنرانی و آموزش را از سر گرفتم. تا کنون، یکی از سرشناسترین سخنرانان حرفه ای در سراسر جهان هستم.
به چه چیزهایی در زندگی بیش از هر چیز دیگر افتخار می کنید؟
خانواده، همسر و فرزندانم بیش از همه چیز مایه ی فخر و مباهات من هستند.
هم اکنون دختر بزرگم 25 سال سن دارد و به تازگی موفق به اخذ مدرک فوق لیسانس از یک دانشگاه مطرح دنیا شده است. دو فرزند پسرم 19 و23 ساله هستند؛مردان جوان بسیار خوبی که در زمینه های تحصیلی و اجتماعی بهترین هستند، کوچکترین دخترم کاترین 14 سال بیشتر ندارد ولی سوارکار بسیار ماهری است. او دختری معرکه با شخصیتی بسیار استثنایی و منحصر به فرد است.
درنزد من، هیچ چیز مهم تر از خانواده ام نیست. خانواده ای سالم و شاد دارم که درتمام عرصه های زندگی موفق هستند. این مهمترین چیز در زندگی من است و بیش از هر چیز دیگری به آن افتخار میکند.
نظر شما راجع به موفقیت در زندگی چیست و چه تعریفی از موفقیت دارید؟
شما تا بدان پایه که بتوانید هدف گذاری کرده و به اهداف تان جامه ی عمل بپوشانید؛ موفق هستید.
موفقیت یعنی همان گونه که دوست دارید زندگی کنید، به دور از مداخله ی دیگران.
موفقیت یعنی به عنوان یک انسان عاقل و بالغ تمام توانایی های بالقوه ی خود را پرورش داده و در راستای رسیدن به اهدافتان از آن ها استفاده کنید. سرانجام اینکه، شما تا بدان پایه موفق هستید که بتوانید به شادی و آرامش روحی دست پیدا کنید.
وقتی موفق می شوید حاصل کار شادی و آرامش روحی خواهد بود، و در نتیجه ی دست یافتن به این دو مهم، می توانید به تمامی؛ کلیه ی توانایی های بالقوه ی خود را کشف کرده و آن ها را پرورش دهید.
منبع : سایت قانون جذب
- ۹۶/۰۴/۱۵