وبلاگ پرورش افکار

برترین مجموعه آموزش قانون جذب

وبلاگ پرورش افکار

برترین مجموعه آموزش قانون جذب

پرورش افکار، بی شک برترین مجموعه آموزش قانون جذب و موفقیت همیشگی در عرصه کسب و کار و روابط با دیگران است.
سعی کرده‌ایم مقالات مفید و به روز را در این قسمت از سایت پرورش افکار به صورت رایگان در اختیار شما قرار دهیم. تمام تلاش تیم توانمند پرورش افکار جمع آوری کامل ترین بانک مقالات برای شما دوستداران علوم ذهنی است.
آرزوی امیر شریفی درخشش ایران و ایرانیان است و پرورش افکار وسیله ما برای رسیدن به این هدف …

  • ۰
  • ۰

زندگینامه لقمان حکیم – حکمای بزرگ تاریخ

بیوگرافی لقمان حکیم,حضرت لقمان علیه السّلام,زندگی نامه لقمان حکیم

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 11 امتیاز : 4.8]

بیوگرافی لقمان حکیم

لقمان حکیم که بود: لقمان حکیم، غلام سیاهی بود که در سرزمین سودان چشم به جهان گشود. گرچه او چهره ای سیاه و نازیبا داشت، ولی از دلی روشن، فکری باز و ایمانی استوار برخوردار بود.

لقمان حکیم کیست؟ لقمان حکیم اهل کجاست؟

لقمان علیه السّلام در دهمین سال حکومت داوود علیه السّلام به دنیا آمد، او بنده ای صالح بود، که اکثر عمر خود را در میان بیابان ها گذراند، تا آنکه در زمان یونس بن متی علیه السّلام بسوی مردم نینوا در موصول مبعوث گردید. او که در آغاز جوانی برده ای مملوک بود، به دلیل نبوغ عجیب و حکمت وسیعش آزاد شد و هر روز مقامش اوج گرفت تا شهره ی آفاق شد. لقمان مردی امین بود، چشم از حرام فرو می بست، از ادای حرف ناسزا و بی مورد پرهیز می کرد و هیچگاه دامن خود را به گناه نیالود و همواره در امور زندگی شرط عفت و اخلاص را رعایت می کرد. لقمان اوقات فراغت خود را به سکوت و تفکر در امور جهان و معرفت حق تعالی می گذراند و برای گذراندن امور زندگی به حرفه خیاطی و یا درودگری مشغول بود. “بعضی گویند لقمان بنده ای بود حبشی که از راه شبانی معیشت خود را می گذراند”. لقمان از خنده بی مورد و استهزاء دیگران پرهیز می کرد و هیچگاه اراده خود را تسلیم خشم و هوای نفس نمی کرد. او از کامیابی در دنیا مغرور و از ناکامی اندوهگین نمی شد و صبر و شکیباییش به حدی بود که با از دست دادن چند فرزند، از سر زبونی دیدگان خود را به سرشک غم نیالود. لقمان در اصلاح امور مردم و حل نزاع و مرافعه آنها سعی وافر داشت و هرگز به دو کس که با یکدیگر مخاصمه و منازعه یا مقاتله داشتند نگذشت، مگر آن که در میان ایشان اصلاح کرد. بیشتر وقت خود را در همنشینی با فقها و دانشمندان و پادشاهان می گذراند و مسئولیت خطیر آنها را گوشزد می کرد و آنها را از کبر و غرور برحذر می داشت و خود نیز از احوال ایشان عبرت می گرفت. در این شرایط بود که لقمان شایسته پوشیدن جامه حکمت شد و سپس در نیم روزی گرم که مردم در خواب قیلوله بودند جمعی از فرشتگان که لقمان قادر به رؤیت آنها نبود، نظر لقمان را در مورد خلافت و پیغمبری خدا جویا شدند.

حضرت لقمان علیه السّلام در پاسخ فرشتگان گفت: اگر خدای متعال مرا به قبول این امر خطیر امر کند، فرمان او را با دیده منت خواهم پذیرفت و امید و یقین دارم که در آن صورت او مرا در این کار یاری خواهد کرد و علم و حکمتی که لازمه این وظیفه باشد به من عطا خواهد کرد و مرا از خطا و اشتباه حفظ می کند، ولی اگر اختیار رد یا قبول این امر با من باشد، از پذیرش این مسئولیت بزرگ عذر خواهم خواست و عافیت را اختیار می کنم. چون فرشتگان علت امتناع لقمان از پذیرش این مسئولیت را جویا شدند، لقمان گفت: حکومت بر مردم اگر چه منزلتی عظیم دارد، ولی کاری بس دشوار است و در جوانب آن فتنه ها و بلاها و لغزشها و تاریکی های بیکرانی وجود دارد که هر کس را خدا به خود واگذارد گرفتار آن شود و از صراط مستقیم و راه رستگاری منحرف گردد و هر کس از آنها برهد به فلاح و رستگاری نائل خواهد شد. خواری و گمنامی دنیا در برابر عزت و بزرگواری آخرت گوارا است ولی اگر هدف کسی جاه و جلال دنیوی باشد، دنیا و آخرت هر دو را از کف خواهد داد، زیرا عزت و نعمت دنیا موقت و عاریه است و چنین کسی به نعمت و عزت جاودان اخروی نیز دست نخواهد یافت. فرشتگان که به عقل سرشار لقمان پی بردند او را تحسین کردند و خدای تعالی او را مورد لطف و عنایت قرار داد و سرچشمه حکمت خود را بر لقمان روان ساخت تا سیل حکمت و نور معرفت بر زبان و بیان لقمان جاری گردد و تشنگان حقیقت را در خور استعدادشان از زلال معرفت و حکمت خود سیراب سازد و در این میان فرزند برومند لقمان که نظر پدر را به خود معطوف داشته بود، بیشتر مورد خطاب او قرار می گرفت گرچه نصایح لقمان بیشتر جنبه عمومی داشت.

  • ۰
  • ۰

رازهای داشتن یک تعطیلات آخر هفته موفق

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 5 امتیاز : 4]
 

در آخر هفته ها تعطیلات خود را چگونه بگذرانیم؟ افراد موفق در تعطیلات آخر هفته چه کارهایی انجام می‌ دهند؟

بیشتر افراد تعطیلات آخر هفته خود را به بطالت می‌ گذرانند. آن‌ ها معمولاً هیچ کار خلاقانه و مفیدی انجام نمی‌دهند. بهترین راه برای خلاصی از این موقعیت، برنامه‌ ریزی دقیق و پیشرفته برای تعطیلات است. در این مقاله قصد داریم به همین موضوع بپردازیم و رازهای داشتن یک تعطیلات موفق را بیان کنیم.

زمانی که می‌ خواهیم برای تعطیلات خود برنامه ریزی کنیم این ترفندها را به خاطر داشته باشیم:

1- عمیق‌ تر فکر کنیم:

بیشتر اوقات ما کارها و فعالیت‌ هایی که در کودکی انجام می‌ دادیم را کنار می‌ گذاریم و به کلی فراموش می‌ کنیم. یکی از دوستانم به من می‌ گفت که او و همسرش تصمیم گرفتند در یک کلاس آموزش پیانو ثبت نام کنند. این کلاس‌ های آموزشی در تعطیلات آخر هفته برگزار می‌ شد. به گفته این فرد، آن‌ ها توانستند به همراه پسر خود تمامی نکات و تمرینات کلاس را انجام دهند. شاید بهترین روش برای تشویق کودکان به انجام یک فعالیت خاص همین ترفند باشد. زمانی که فرزند، والدین را در کنار خود ببیند حتماً اشتیاق بیشتری برای ادامه راه خواهد داشت. چگونه می‌ توانیم از فرزندان خود انتظار موفقیت، پیشرفت و برنامه ریزی دقیق داشته باشیم در حالیکه خودمان به کلی آن را فراموش کرده‌ ایم.

2- از صبح خود نهایت استفاده را ببریم:

صبح تعطیلات آخر هفته معمولاً به بطالت گذرانده می‌ شود اما برای انجام کارهای شخصی بسیار عالی است. اگر برای دوی سرعت در حال تمرین هستیم می‌ توانیم صبح زود از خواب بیدار شویم و در بیرون به دویدن بپردازیم. برای اینکه بتوانیم صبح زود از خواب بیدار شویم باید شب زودتر بخوابیم.

  • ۰
  • ۰

خصوصیات افراد با هوش هیجانی بالا کدامند

اعتماد به نفس,تعریف هوش هیجانی,خصوصیات افراد با هوش هیجانی بالا

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 8 امتیاز : 4.8]

ویژگی های افراد با هوش هیجانی بالا

چه عاملی باعث می‌ شود برخی آدم‌ ها در زندگی و کارشان از برخی آدم‌ های دیگر موفق‌ تر باشند؟ IQ و اخلاق کاری مهم هستند، ولی همه چیز را تعیین‌ نمی‌ کنند. هوش هیجانی‌ مان(EQ) شیوه‌ ی مدیریت هیجانات‌ خودمان و دیگران می‌ تواند نقش مهمی در شادی و موفقیت‌ مان ایفا ‌کند.

هوش هیجانی چیست؟

هیچ‌ گونه هم‌ بستگی میان بهره‌ ی هوشی(IQ) و هم‌ دلی هیجانی وجود ندارد… هر دو توسط بخش‌ های مختلفی از مغز کنترل می‌ شوند.  دنیل گلمن

افلاطون می‌ گوید هر نوع یادگیری بر اساس هیجانات خاصی صورت می‌ گیرد، و شاید کاملاً درست هم گفته باشد. شیوه‌ ای که با هیجانات‌ مان تعامل می‌ کنیم و آنها را کنترل می‌ کنیم، تقریباً در همه‌ ی جنبه‌ های زندگی‌ مان دارای پیامدهای غیرارادی است. به زبان محاوره‌ ای، هوش هیجانی (EQ) مانند “علم تجربی” در مقابل “علم نظری” (این‌ که چیزی را در دنیای واقعی و با تجربه‌ ی شخصی یاد گرفته باشیم یا فقط آن را از روی کتاب و به صورت نظری مطالعه کرده باشیم) است، و چشم‌ انداز بزرگی از توانایی یک فرد برای هدایت مؤثر زندگی‌ اش تلقی می‌ شود.

دنیل گلمن، روان‌ شناس و مؤلف کتاب تمرکز: محرک پنهان به سوی سربلندی، به هافینگتن پست گفت: “هوش هیجانی به شما اعتماد به نفس، قدرت تلاش مناسب برای رسیدن به اهداف، سازگاری و انعطاف‌ پذیری می‌ دهد. می‌ توانیم به سرعت از استرس خارج شویم و تمرکز و قدرت‌ مان را بازیابیم. اگر هوش هیجانی مناسبی داشته باشیم، ادامه‌ ی زندگی برایمان راحت‌ تر می‌ شود.”

طبق تعریف گلمن، خودآگاهی، خودتنظیمی، انگیزه، مهارت‌ های اجتماعی و همدلی، ۵ جزء تشکیل‌ دهنده‌ ی هوش هیجانی هستند. شاید در برخی از این موارد قدرت و در برخی دیگر کمبود داشته باشیم، ولی همه‌ ی ما قدرت اصلاح همه‌ ی این اجزاء را داریم.

آیا نمی‌ دانید دارای هوش هیجانی‌ هستید یا خیر؟ در ادامه به ۱۴ مورد که نشان می‌ دهند دارای EQ بالایی هستید، اشاره می‌ کنیم.

۱- در مورد آدم‌ هایی که نمی‌ شناسید، کنجکاو هستید.

  • ۰
  • ۰

زندگینامه آمانسیو اورتگا گائونا – ZARA

آمانسیو اورتگا,آمانسیو اورتگا گائونا,آمانسیو اورتگا و همسرش

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 15 امتیاز : 4.3]

زندگی افسانه ای بنیانگذار ZARA

در زندگی نامه آمانسیو اورتگا اینگونه آمده است که: آمانسیو اورتگا متولد 28 مارس سال 1936در ایالت لیون اسپانیا است، او فعال در صنعت مد و مؤسس شرکت ایندیتکس می‌ باشد. وی در حال حاضر، بعنوان دومین فرد ثروتمند جهان و ثروتمندترین فرد اسپانیا در سال 2016 شناخته می‌ شود.

سرگذشت آمانسیو اورتگا

پدر آمانسیو، یک کارگر راه‌ آهن و مادرش خدمتکار بود. او هیچ وقت تحصیلاتش را ادامه نداد. آمانسیو اورتگا که به دلیل شغل پدرش به همراه خانواده در 14 سالگی به شهر لاکرونیا نقل مکان کرده بود، در این شهر به عنوان پیک برای یک فروشگاه لباس فروشی که برای افراد ثروتمند لباس تولید می‌ کرد و پس از آن در شغل‌ هایی مثل دستیار پارچه‌ فروشی و خیاطی مشغول به کار شد. آمانسیو اورتگا با دیدن اینکه هزینه‌ های تولید پوشاک از مرحله طراحی به کارخانه و فروشگاه‌ ها چطور افزایش می‌ یابد،‌ به اهمیت تحویل بدون واسطه محصولات برای کاهش هزینه‌ ها پی برد. او سال‌ ها بعد، این استراتژی را با موفقیت بسیار در زارا پیاده کرد. هدف آمانسیو اورتگا از این کار، تحت کنترل داشتن تمام مراحل تولید به منظور کاهش هزینه‌ ها و دستیابی به سرعت و انعطاف‌ پذیری در تولید و تحویل بود.

آمانسیو اورتگا در سن 14 سالگی کار خود را در یک مغازه ی لباس فروشی به عنوان باربر در شهری که اکنون در آن ساکن است آغاز کرد.

آمانسیو که حتی دوران دبیرستان خود را هم به پایان نرسانید، در سال 1963 شرکت CONFECCIONS COA را که لباس خانگی تولید می کرد، تأسیس کرد. اورتگا در سال 1975 و به دنبال تجربه ای که در این شرکت کسب کرده بود، اولین فروشگاه خود را که بعدها شهرت جهانی پیدا کرد، یعنی ZARA، را تأسیس کرد.

آمانسیو اورتگا مالک و مؤسس فروشگاه‌ های زارا و حدوداً صد برند و مغازه‌ های خرده‌ فروشی لوازم جانبی و پوشاک نیز می‌ باشد. میزان دقیق دارایی‌ های اورتگا، نامشخص است، ولی مجله فوربز در رتبه‌ بندی سال ۲۰۱۲ در فهرست ثروتمندترین افراد جهان، دارایی‌ های وی را معادل ۳۷،۵ میلیارد دلار دانسته است. درحالی‌ که در همین سال، فهرست میلیاردرهای بلومبرگ، آمانسیو اورتگا را، بعنوان دومین شخص ثروتمند جهان معرفی نموده و میزان دارایی‌ های او را 67 میلیارد دلار برآورد کرده است. آمانسیو اورتگا، در حال حاضر با همسر دوم خود در یک آپارتمانی در مرکز شهر لاکرونیا، گالیسیا، اسپانیا زندگی می‌ کند.

احتمالاً شما هم با مارک کفش و لباس ZARA آشنا هستید و شاید هم صاحب یکی از اقسام پوشیدنی ها با این مارک معتبر باشید.

  • ۰
  • ۰

آیا میدانید چرا پولدار نمی شوید

پولدار شدن افراد,چرا پولدار نمی شوم,چرا پولدار نمی شویم

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 29 امتیاز : 4.4]
 قانون جذب ثروت«چکار کنیم پولدار شویم؟»، «چرا پولدار نمی شوم؟» یا «چرا پولدار نمیشم؟» در کشوری مثل کشور ما، با فرصت‌ هایی که پیش رویمان است، چرا فقط تعداد کمی از افراد هستند که با استقلال مالی بازنشسته می‌ شوند؟ اخیراً پاسخ این سوال را پیدا کرده‌ ام و در سایت قانون جذب پرورش افکار منتشر نموده ام. به نظر من اینها ۵ دلیل اصلی است که جلوی پولدار شدن افراد را می‌ گیرد.

کی، من؟

مهمترین این دلایل، این است که هیچوقت برایشان اتفاق نمی‌ افتد. فرد متوسط در خانواده‌ ای بزرگ شده است که هیچوقت کسی که پولدار باشد را نمی‌ شناخته و ندیده است. به مدرسه می‌ رود و با آدمهایی معاشرت می‌ کند که پولدار نیستند. با آدم‌ هایی کار می‌ کند که پولدار نیستند. هیچ الگوی پولداری روبروی خود ندارد. اگر این برای ما هم پیش ‌آمده است، البته تا سن بیست سالگی، می‌ توانیم به یک فرد بالغ و کامل در جامعه تبدیل شویم اما هیچوقت برایمان پیش نیامده که بفهمیم ما هم می‌ توانیم یکی از افراد ثروتمند جامعه شویم.

به همین دلیل است که کسانیکه در خانواده‌ هایی که والدینشان پولدار هستند به دنیا می‌ آیند، احتمال اینکه در بزرگسالی افرادی ثروتمند شوند بسیار بیشتر است. بنابراین اولین دلیل اینکه چرا بیشتر ما پولدار نمی‌ شویم این است که هیچوقت برایمان اتفاق نمی‌ افتد. و البته، اگر هیچوقت برایمان اتفاق نیفتد، آنوقت هیچکدام از قدم‌ های لازم برای به واقعیت تبدیل کردن آن را برنخواهیم داشت.

 

پولدار شدن افراد,چرا پولدار نمی شوم,چرا پولدار نمی شویم

تصمیم بگیریم!

دومین دلیل که باعث می‌ شود پولدار نشویم این است که هیچوقت برای آن تصمیم نمی‌ گیریم. حتی اگر فردی کتاب بخواند، در جلسات سخنرانی شرکت کند، یا با افرادیکه از نظر اقتصادی موفق بوده‌ اند نشست و برخاست کند، تا زمانیکه برای متفاوت شدن تصمیم نگیرد، هیچ اتفاقی نمی‌ افتد. اگر برای برداشتن اولین قدم‌ ها تصمیم نگیرد، همان جا که هستیم خواهیم ماند. اگر به انجام کارهایی که همیشه می‌ کنیم، ادامه دهیم، به همان جایی خواهیم رسید که همین امروز هستیم.

  • ۰
  • ۰

راههای افزایش هوش مالی کدامند

افزایش هوش,افزایش هوش مالی,بالا بردن آی کیو

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 30 امتیاز : 4.3]
 روش های افزایش هوش

بالا بردن آی کیو هیچ‌ وقت تضمین کننده موفقیت مالی نبوده و نخواهد بود، این موضوع را می‌ توانیم با بررسی وضعیت مالی باهوش‌ ترین کسانی که می‌ شناسیم بررسی کنیم البته هر چند استثنا نیز وجود دارد اما حقیقت امر این است که برای پولدار شدن به چیزی بیشتر از آی‌ کیو نیاز داریم.

آیا می‌ دانید هوش مالی چیست؟

ما یک IQ یا بهره‌ ی هوشی داریم، که سرواژه‌ ی intelligence quotient است، و سطح کلی هوش ما را ارزیابی می‌ کند، و یک آی‌ کیوی هیجانی (emotional IQ) هم داریم، که میزان توانایی‌ ما در کنترل هیجان‌ هایمان را می‌ سنجد. آی‌ کیو یا بهره‌ ی هوشی مالی ما با هوش مالی‌ مان سنجیده می‌ شود، این‌ که ما چقدر خوب از پس مسائل مالی بر می‌ آییم!

داشتن هوش مالی بالا یعنی ما بیشتر به موفقیت‌ های مالی دست می‌ یابیم. می‌ توانیم هوشمندانه عمل کنیم و درآمد خوبی بسازیم، اما اگر هوش مالی پایینی داشته باشیم یعنی ما در برابر پول‌ مان غیرمسئولانه عمل می‌ کنیم. هوش ‌مالی بالا به معنی این است که ما تصمیمات مالی هوشمندانه‌ تری اتخاذ می‌ کنیم و اقدامات درست‌ تری برای بهبود شرایط مالی‌ مان انجام می‌ دهیم. افراد با هوش‌ مالی بالا دقیقاً می‌ فهمند که برای مدیریت پولشان چه‌ کاری باید انجام دهند و از چه‌ کاری اجتناب کنند.

هر شخصی می‌ تواند هوش مالی‌ اش را افزایش دهد. و برای انجام این ‌کار نیازی به یک دانش‌ آموخته‌ ی هاروارد نیست، فقط کافی است کاملاً به بهبود وضعیت مالی‌ مان متعهد و علاقمند باشیم. صرف‌ نظر از این‌ که ما چگونه پول می‌ سازیم، می‌ توانیم از همین حالا هوش مالی‌ مان را افزایش دهیم. این‌ توصیه‌ ها به ما قدرت مالی می‌ بخشند. آماده هستید؟

اینجا ۴ روش وجود دارد که با کمک آنها همین امروز می‌ توانیم هوش مالی‌ مان را بسازیم!

افزایش هوش,افزایش هوش مالی,بالا بردن آی کیو

1- تمرد را کنار بگذاریم

اگر ما از وظایف کاری‌ مان که واقعاً دوست نداریم انجام‌ شان دهیم سر باز زنیم یا از انجام آنها تمرد و چشم‌ پوشی کنیم، فکر می‌ کنیم رئیسمان چند وقت ما را سرکار نگه می‌ دارد؟ طول نمی‌ کشد، مطمئن باشید! شغلمان، منبع مالی و درواقع پول ماست.

  • ۰
  • ۰

برای موفق شدن، این سه بهانه را از خود دور کنیم

اصول موفقیت در زندگی,اصول موفقیت در کار,اصول موفقیت درزندگی

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 10 امتیاز : 4.2]
 

برای موفق شدن در زندگی، این سه بهانه را از خود دور کنیم

وقتی پای مانع پیشرفت کردن به میان می‌ آید، ما معمولاً بدترین دشمن خود هستیم. دلیلش چیست؟ خیلی وقت‌ ها، تقصیر زبان خودماست، و بهانه‌ هایی که از آن بیرون می‌ پرد. زبان، یکی از قدرتمندترین ابزار ماست و روزانه از آن استفاده می‌ کنیم، اغلب هم بی‌ خبر از توان تخریبی آن هستیم.

اصول موفقیت در زندگی

کلماتی که از دهان‌ مان خارج می‌ شوند می‌ توانند محبوب‌ مان کنند یا ما را درهم بکوبند. کلماتی که برای گفتن انتخاب می‌ کنیم به‌ طرز شگفت‌ انگیزی می‌ تواند کمک‌ مان کند یا به موفقیت‌ مان آسیب بزند. اگر هر یک از این بهانه‌ ها را می آوریم، باید متوقف‌ شان کنیم.

1- هرچه قرار باشد بشود، می‌ شود.

اگر تمام تلاش‌ مان را در جهت هدف‌ مان برای رسیدن به موفقیت کرده باشیم، خیلی عالی است که این ایمان و اطمینان را داشته باشیم که همه‌ عوامل برای کمک به موفقیت‌ شما دست به دست هم خواهند داد. اما اگر تصمیم بگیریم منتظر بمانیم تا ببینیم “سرنوشت” چه چیزی برای‌ مان درنظر گرفته، به مشکل برخواهیم خورد، یعنی زمانی‌ که دست از انجام کارهای لازم درمسیر هدف اصلی‌ مان برداریم، مشکلات بروز خواهند کرد.

دیگر نگوییم: “هرچه بخواهد بشود، می‌ شود”، بگوییم:”من آن را شدنی خواهم کرد”.

2- من شاد بودن را به ثروتمند بودن ترجیح می‌ دهم.

چرا ما معمولاً ثروت و شادی را دو ماهیت مجزا و ناسازگار می‌ دانیم؟ به گذشته‌ مان برگردیم و یادآوری کنیم که به‌ عنوان یک بچه چه ذهنیتی از پول داشتیم. آیا پدرومادرمان گرفتاری‌ ها و مضیقه‌ های‌ شان با پول را در ذهن ما با گفتن این‌ که پول درآوردن راحت نیست، در ذهن ما حک کردند؟ به ما می‌ گفتند که پول، ریشه تمام بدی‌ هاست؟

رابطه ما با پول لزوماً نباید سخت یا مایه افسوس باشد، و مطمئناً ما را تبدیل به یک شرور نخواهد کرد. بله البته بعضی از افراد از پولشان برای کارهای بسیار ناخوشایند استفاده می‌ کنند و ممکن است پول و ثروت بعضی‌ها را تبدیل به انسان بدی کند. اما می‌ توان به‌ خوبی هم از آن استفاده کرد، پول می‌ تواند ما را به انسان بهتری تبدیل کرده، آسایش‌، امنیت و نفوذمان را افزایش دهد.

طرزفکرمان در مورد پول را همین حالا تغییر دهیم، از اعماق وجودمان باور داشته باشیم که ما لایق ثروت هستیم و از آن هوشمندانه و مدبرانه استفاده خواهیم کرد.

3- من وقت ندارم.

همه ما بیست و چهار ساعت در شبانه‌ روز داریم و هفت روز در هفته. ما چه وقت‌ مان را تلف کنیم و چه از آن برای فعالیت در مسیر اهداف بزرگ‌ مان بهره ببریم، استفاده از این توجیه که “وقت نداریم”، انتخاب خود ماست. تنها چیزهایی که نباید برایشان وقت داشته باشیم، افراد منفی و بهانه‌ ها هستند. اگر برای‌ مان مهم باشد، وقتش را پیدا خواهیم کرد؛ ما باید وقتش را بوجود آوریم.

در ذهن یک فرد موفق، فضایی برای بهانه‌ ها وجود ندارد.

پرورش افکار

  • Fa Nazari
  • ۰
  • ۰

زندگینامه هنری فورد – Ford

بیوگرافی هنری فورد,جملات زیبای هنری فورد,زندگی نامه هنری فورد

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 36 امتیاز : 4]
هنری فورد کیست؟

بیوگرافی هنری فورد موسس شرکت فورد

در زندگی نامه هنری فورد اینگونه آمده است که: هنری فورد در جولای 1863 در مزرعه ای در دیربرن میشیگان به دنیا آمد. سال های نخست زندگی او در همان مزرعه سپری شد. مثل اغلب کودکان روستایی قرن نوزدهم، اوقات هنری فورد در مدرسه ای یک کلاسه یا در مزرعه می گذشت. هنری فورد خیلی زود دریافت که علاقه اش بیش از آنکه متوجه کار روی گاوآهن باشد، به سر در آوردن از شیوه ی کار گاوآهن معطوف است. هنری فورد از همان سنین کودکی به کارهای مکانیکی علاقه نشان می داد و در مقابل از کارهای روزمره مزرعه بی زار بود.

هنری فورد پس از خاتمه تحصیلات دبستانی به عنوان شاگرد ماشین کار در دیترویت به کار پرداخت. سپس تعمیر کار و سرانجام استادکار شد.

در ابتدای فعالیت های کاریش، فورد در یک تعمیرگاه ماشین آلات به عنوان شاگرد مکانیک در ازای دستمزد ۲.۵ دلار در هفته کار می کرد. هنگامی که در سال 1885 کارل بنز و گوتلیب دایملر، هر کدام مستقل از دیگری، اتومبیل خود را اختراع کرده و روانه بازار کردند فورد جوانی بیست و دو ساله بود.
«کالسکه بدون اسب» خیلی زود توجه هنری فورد جوان را به خود جلب کرد.

بیوگرافی هنری فورد,جملات زیبای هنری فورد,زندگی نامه هنری فورد

هنری فورد در سن ۲۲ سالگی ازدواج کرد و ۵ سال بعد صاحب یک فرزند پسر بنام «ادسل» شد. بعد از دو سال کار بر روی بهینه کردن موتور خود، آن هم تنها در زمان هایی که وقت اضافی داشت، هنری فورد اولین اتومبیل خود را بنام Quadricycle در زیرزمین خانه اش تکمیل کرد و با آن در طول خیابان دترویت رانندگی کرد.

  • ۰
  • ۰

چرا باید رازدار باشیم

چگونه راز دار خوبی باشیم,چگونه رازدار باشم,چگونه رازدار باشیم

رای شما ثبت شد

رازداری چیست؟ چگونه راز دار خوبی باشیم؟

راز و البته حفظ آن مقوله ای است که همیشه با آدمی بوده است

تا دلمان می‌ گیرد به دنبال بهانه کوچکی می‌ گردیم تا با اطرافیان‌ مان درد و دل کنیم و با حرف زدن، کمی از بار روانی مشکلات‌ مان کم کنیم، اما گاهی همین درد و دل‌ های ساده و خودمانی کار دست مان می دهد. وقتی درد و دل می کنیم یادمان می رود بعضی حرف ها نه تنها از دلمان بلکه نباید از چاردیواری مان بیرون رود.

رازم را نگهدار

راز و البته حفظ آن مقوله ای است که همیشه با آدمی بوده است. این که فرد رازش را به چه کسی بگوید و به چه کسی نگوید، دغدغه ای است که همواره ذهن آدمی را به خود مشغول داشته است. یکی از دشوارترین مواقع در زندگی آدمی وقتی است که بفهمد رازش فاش شده و دشوارتر از آن وقتی است که بفهمیم این راز از سوی فردی خودی فاش شده که زمانی محرم اسرارمان بوده است.

حریم خصوصی را چگونه تعریف می کنید؟ 

براساس منابع علمی، حریم خصوصی یعنی یک فرد یا گروه بتواند خود یا اطلاعات مربوط به خود را مجزا کند و در نتیجه بتواند خود یا اطلاعاتش را با انتخاب خویش در برابر دیگران آشکار کند. ریشه و اساس مشکل حریم خصوصی مربوط به افشاگری نامناسب و بدون کنترل داده های شخصی است. 

برخی از مردم به سادگی رازهای خود و دیگران را افشا می کنند و پیامدهای منفی آن را نمی سنجند.

و به قول سعدی:

“خامشی به که ضمیر دل خویش – به کسی گویی و گویی که: مگوی”

“ای سلیم! آب ز سرچشمه ببند – که چو پر شد، نتوان بستن جوی”

راههای رازداری:

چگونه راز دار خوبی باشیم,چگونه رازدار باشم,چگونه رازدار باشیم

  • ۰
  • ۰

تفاوت زنده بودن و زندگی کردن

دوست داشتن,ریتم زندگی,زندگی کردن

لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 14 امتیاز : 4.4]
 زنده بودن یعنی نفس کشیدن. یعنی اکسیژن را داخل ریه‌ ها بکشیم و دی‌ اکسیدکربن را بیرون کنیم. یعنی هوای تازه را داخل ریه‌ ها آورده و هوای مسموم را بیرون بفرستیم. شاید این آسان‌ ترین کار به نظرمان برسد. آنقدر ساده که خیلی از ما فقط به همین کار تا آخر عمرمان بسنده می‌ کنیم، یعنی فقط نفس می‌ کشیم. 

رسیدن به جایگاهی که والدین‌ مان آرزو دارند، نفس کشیدن. پیدا کردن کار، نفس کشیدن. قدم زدن از خانه تا محل‌ کار، نفس کشیدن…
زنده بودن موفقیتی به حساب نمی‌ آید. نفس کشیدن، راه رفتن، دویدن، غذا خوردن و انجام کارهای اولیه‌ ای که برای سالم نگه داشتن بدنمان کافی است کار سختی نیست. واقعاً زنده نگه داشتن خودمان کار خاصی نیست، همه ما این کار را می کنیم.
موفقیت واقعی، آدم‌ هایی که همه درمورد آنها حرف می‌ زنند، آنهایی هستند که واقعاً یاد گرفته‌ اند چطور زندگی کنند. آدم‌ هایی که کاری جز فقط نفس کشیدن انجام می‌ دهند. 
زنده بودن و زندگی کردن با هم فرق دارد. زنده بودن یعنی راکد بودن. یعنی همانطور که نفسمان را حبس کرده‌ ایم، اجازه بدهیم جریان ما را از فراز و نشیب‌ های خود عبور دهد. 
یعنی ثابت ایستادن روی پله‌ برقی که به سمت بالا در حرکت است. یعنی اجازه بدهیم دیگران ما را به سمت خط پایان بکشانند.
زندگی کردن چیزی متفاوت با این است. زندگی کردن یعنی بند آوردن نفس کسی، گاهی قطع شدن نفس خودمان و اینکه گاهی اصلاً یادمان برود که نفس بکشیم. این درست متضاد زنده بودن است، چون زندگی کردن همیشه نزدیک‌ تر به مرگ است.
زندگی کردن یعنی اجازه ندهیم ریتم زندگی، ما را تسلیم خود کند. زندگی کردن یعنی هیچ لحظه‌ ای را از دست ندهیم. یعنی آنقدر جیغ بزنیم که به نفس‌ نفس بیفتیم و آنقدر بخندیم که نفسمان بند بیاید. یعنی آنقدر گریه کنیم که دیگر نفسی برایمان باقی نماند. یعنی حس کنیم که همه چیز در یک لحظه تمام خواهد شد و برای آن آماده باشیم. 
زندگی کردن به معنی نگه داشتن، شمردن و نگاه کردن به نفس‌ هایمان نیست. یعنی یادمان برود که نفس بکشیم. یعنی در فرصت‌ ها و اشتیاق هایمان شیرجه بزنیم، خلاف جریان شنا کنیم و تا مرز غرق شدن پیش برویم.